امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام... خوش آمدید....
زندگینامه نویسی صلواتی و سریع و عالی برای شهدای کشور ، افتخار ما در دنیا و آخرت است، اکثریت مطالبی که در این وبلاگ آمده محصول مصاحبه تلفنی یا حضوری با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران است که نوشته شده و قبل از درج در سایت، به رؤیت و تأیید خودشان رسیده است. شما خانواده محترم شهید نیز اگر خواستار نوشتن زندگینامه برای شهید بزرگوارتان هستید بر ما منت گذارید و با شماره ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ (صادقی) تماس بگیرید تا در اسرع وقت با افتخار فرمانبری کنیم. ما وابسته به هیچ شخص و سازمانی نیستیم فقط به عشق شهدا و سید و‌ سالارشان حضرت اباعبدالله الحسین، رایگان و عاشقانه و با تمام وجود کار میکنیم و هیچ پاداش و مقامی نمیخواهیم جز شهادت و وصال شهدا....
نثار ارواح مطهر و منور تمام انبیا و اولیا و شهدا و صلحا و اموات منسوب به صلوات فرستندگان، فاتحه مع الصلوات، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
در ضمن، انتشار مطالب این سایت آزاد است و حتی بدون ذکر منبع پاداش الهی دارد. پس یاعلی...
-----------------------------------------------
برای دریافت صلواتی کتاب امام زادگان عشق و آثار انتشارات هدهد به سایت هدهد مراجعه فرمائید: www.hodhodiran. ir
-----------------------------------------------
ارادت

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

هوالجمیل

زندگینامه و خاطرات شهید بزرگوار : علیرضا حبیبی

دانلود صلواتی زندگینامه شهید علیرضا حبیبی

۱ نظر ۰۸ آبان ۹۸ ، ۱۵:۵۸
هیئت خادم الشهدا
هوالجمیل
نام شهید :  سعید
نام خانوادگی شهید :  گل بیدی
نام پدر :  مرتضی
تاریخ تولد :  1339/8/25
محل تولد :  فارس - شیراز - شیراز
تاریخ شهادت :  1361/2/15
محل شهادت :  رقابیه
جنسیت :  مرد
دین :  اسلام - شیعه
میزان تحصیلات :  دیپلم
وضعیت تاهل :  متاهل
شهید سعید گلبیدی پسرعمه شهید علی اصغر کلان است
روحشان شاد و یادشان گرامی
بیانیه سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه شیراز در ادامه مطلب
۱ نظر ۱۲ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۵۷
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

مربیان نظامی شهید و شهدای آموزش نظامی شهرستان زرقان

1-مربیان شهید

1.      مربی شهید سرلشکر غلامرضا آزادی، مربی شهید، ارتشی

2.      مربی شهید ناصر باصری، آموزش نظامی، ارتشی

3.      مربی شهید ناصر قاسمی، آموزش عقیدتی سیاسی، پاسدار

4.      مربی شهید محمود فهیمی، آموزش نظامی، شهید انفجار در پادگان آموزشی کازرون، پاسدار

5.      مربی شهید شیخ علیرضا نجف پور، آموزش عقیدتی سیاسی، روحانی بسیجی

6.      مربی شهید سید ابوالفضل حسینی ، آموزش نظامی، پاسدار

بجز شهید محمود فهیمی، بقیه مربیان گرانقدر فوق الذکر در مناطق عملیاتی به فیض شهادت نائل شده اند.

2- شهدای آموزش نظامی

1.      شهید فلامرز اسماعیلی ، شهید مانور عملیاتی، بسیجی

2.      شهید داریوش علوی ، شهید در حال آموزش، بسیجی

3.      شهید فرج اله جعفری ، شهید آموزش نظامی در مقر شهید دست بالا ، گتوند، بسیجی

روحشان شاد و یادشان گرامی

نثار ارواح مطهر شهدا و امام راحل، فاتحه مع الصلوات


۱ نظر ۰۵ خرداد ۹۸ ، ۱۳:۰۶
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

بسم رب الشهداء و الصدیقین

زندگینامه شهید بزرگوار سید جلیل حسینی

شهید سید جلیل حسینی ، فرزند سیدفرج ، متولد  1348 روستای کورکی زرقان، تاریخ شهادت 21/11/1366 عضویت پاسدار، محل شهادت : شلمچه، محل دفن: کورکی

در سال 1348 در خانواده ای از سادات در روستای کورکی فرزندی متولد شد که جلیل نام گرفت. هنوز چند سالی از عمر جلیل نگذشته بود که پدر خود را از دست داد. مادر جلیل با زحمت و مشکلات فراوان مسئولیت پرورش جلیل و سه فرزند دیگرش را عهده دار شد و به پرورش آنها پرداخت. جلیل هنگامی که شش ساله شد به دبستان رفت و دوران دبستان را با موفقیت به پایان رسانید. در روستا محلی برای ادامه تحصیل کلاسهای بالاتر از دبستان نبود و به این علت همراه با فقر مالی امکان ادامه تحصیل برای جلیل وجود نداشت و از طرفی او می بایست کار کند تا کمک خرجی برای خانواده خود باشد چون به همراه مادرش و برادر دیگرش که او هم کوچک بود زندگی را به سختی می گذرانیدند. . . . .  

روزها سپری شد و جنگ تحمیلی علیه کشور ما آغاز گردید. جلیل علیرغم سن کم یکبار به جبهه رفت و در سال 65 رسماً به عضویت سپاه در آمد. هنوز یکسالی از عضویت ایشان در سپاه نگذشته بود بدلیل رشادتهایی که در واحد مهندسی سپاه از خود نشان داد مجروح شد اما او دست از تلاش نکشید و چند روزی بعد دوباره راهی جبهه شد که سرانجام در تاریخ 26/11/66 در جبهه شلمچه شربت گوارای شهادت را نوش کرد و به سرای باقی شتافت. . . . .  

جستجو در اسامی مقدس شهدای گرانقدر زرقان

رجوع به سایت فضائل الشهدا

ارسال پیام برای مدیر سایت

از این شهید بزرگوار اطلاعات و عکس بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام

۰ نظر ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۵۳
هیئت خادم الشهدا

السلام علیکم شهداء جمیعاً و رحمة الله و برکاته

۰ نظر ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۴۶
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

برای مرحومه مغفوره عزت حاجی زمانی مادر گرامی شهید بزرگوار قاسم نعمت الهی، شهید 13 ساله زرقان

خدایا در دفاع از حق ، یکی سرو روان دادم

به راه انقلاب و دین ، شهیدی نوجوان دادم

شهادت از عسل در کام قاسم بود شیرین تر

ولیکن من ز داغ او هزاران بار جان دادم

نثار روح مطهر شهید قاسم نعمت الهی و مادرش 

و پسرخاله های گرانقدرش شهیدان جواد و عباس گلمحمدی

 

و تمام شهدا و اموات خوانندگان گرامی 

صلوات و فاتحه 


۱ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۰:۲۰
هیئت خادم الشهدا

شب شهادت حضرت امام کاظم علیه السلام

به یاد امام و شهدا

به یاد چهره های نورانی

مردان خدا

با تشکر از سایت گنجینه تصاویر شهدا


دریافت 


نام شهدای عزیزی

که در این فیلم می بینید

به ترتیب =

.

شهید امیر وفایی

شهید حجت مقدم

شهید سید محمد شکری

شهید علیرضا کتابچی

شهید حسن هنری

شهید بهمن عباسی

شهید سید عبدالرضا میرحبیبی

شهید مسعود ملا

شهید امیر گره گشا

شهید ابراهیم اصفهانی

شهید حسین ثامنی

شهید حسین نانکلی

شهید سید علی سادات زواره ای

شهید اسماعیل اسدی

شهید مهدی شهیدی

شهید سعید مهتدی

شهید اسماعیل شهیدی

شهید محسن دین شعاری

شهید غلامرضا صالحی

.

.

صلی الله علیک

یا اباالحسن موسی بن جعفر (روحی له الفداء)

.

هدیه به آستان مطهر و نورانی

سیّدنا و مولانا حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام)

و نثار روح طیبه و ملکوتی حضرت امام خمینی (س)

و همه شهدای راه اسلام ناب محمّدی (ص) صلوات محمّدی (ص)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین

۰ نظر ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۴۷
هیئت خادم الشهدا
شهادت مأمور مرزبان دردرگیری با اشرار مسلح ‏
 

به گزارش روزنامه اطلاعات سرویس شهرستانها: فرمانده مرزبانی استان کردستان با اشاره به درگیری مرزبانان هنگ مرزی بانه با اشرار مسلح گفت: اشرار مسلح قصد اقدامات خرابکارانه در داخل کشور را داشتند.‏

یکشنبه شب مرزبانان هنگ مرزی بانه هنگام گشت در نقطه صفر مرزی به‌منظور تأمین امنیت و جلوگیری از ورود اشرار و قاچاقچیان مسلح به خاک کشور در منطقه مرزی سراب با اشرار مسلح درگیر شدند.‏

سردار کیومرث شیخی فرمانده مرزبانی استان کردستان اظهار داشت: مرزبانان با اشرار مسلح درگیر شدند.در این درگیری یک مرزبان به شهادت رسید. این مرزبان شهید به نام ابوذر حمزه‌کردخردی اهل ملایر بود.‏

فرمانده مرزبانی کردستان اضافه کرد: سرنخ‌هایی از اشرار مسلح پیدا کرده‌ایم و آنان تحت تعقیب هستند.‏

۰ نظر ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۳۰
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل


با سلام و پاسداشت 17 رجب سالروز شهادت حضرت احمد بن موسی (ع) شاهچراغ، سال پر خیر و برکتی را تحت توجهات حضرت مهدی موعود (عج) برای شما مخاطبین گرامی و خانواده محترمتان از خداوند جمیل و بهارآفرین مسئلت دارم.

رباعی زیبای زیر ارسالی از دوست عزیزم افشین عباسی (از اسلام آباد غرب به یاد سردار شهید منوچهر عباسی) نیز تقدیم تمام شهدا و عاشقان و رهروان آنها می نمائیم.

نوروز نماد جاودان نو شدن است

تجدید جوانی جهان کهن است

زینها همه خوبتر که هر نو شدنش

یاد آور نام پاک ایران من است

اگر نام سراینده اش را میدانید بفرمائید تا به این پست اضافه کنیم.

*************

و با تشکر از هنرمند گرامی سرکار خانم اعظم صانعی 

بخاطر ارسال غزل شورانگیز زیر از مولانا جلال الدین محمد

به یاد سیدالشهدای شهرمان :

شاعر و عارف شهید سید عمادالدین نسیمی

هوالجمیل

نوروز بمانید که ایّام شمایید!

آغاز شمایید و سرانجام شمایید!

آن صبح نخستین بهاری که ز شادی

می آورد از چلچله پیغام، شمایید!

آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار

آن گنبد گردنده ی آرام شمایید!

خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،

خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!

نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟

اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید!

عشق از نفس گرم شما تازه کند جان

افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید!

هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،

هم صاعقه ی خشم ِ بهنگام شمایید!

امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست

در فنّ کمین حوصله ی دام شمایید!

گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،

در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید

ایّام ز دیدار شمایند مبارک

نوروز بمانید که ایّام شمایید!

والسلام

ارادتمند و ملتمس دعا

محمدحسین صادقی

4 فروردین 1389

مصادف با 17 رجب 1441

۰ نظر ۰۴ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۵۱
هیئت خادم الشهدا
نثار ارواح مطهر شهدا
 و اموات بویژه والدین متوفای شهدای گرانقدر ایران اسلامی 
فاتحه مع الصلوات
******************************
آذین بندی جدید بلوار اصلی شهر زرقان با تمثال مطهر شهدا در ایام نوروز 1398
*****
سردار شهید بلوچ : نیاز فتوحی
۰ نظر ۰۲ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۰۷
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

جهت تکمیل این کتاب ارزشمند و ماندگار از خانواده محترم شهید و دوستان و همرزمان شهید بزرگوار وحید جعفری خواهشمندیم در صورتی که خاطره و مطلب و پیشنهادی دارند با شماره 09176112253 صادقی تماس حاصل فرمایند. والسلام

پی دی اف کتاب کتاب کوچک مرد بزرگ  درباره شهید وحید جعفری

بازگشت به صفحه اصلی سایت امام زادگان عشق

نثار ارواح مطهر شهدا فاتحه مع الصلوات

۰ نظر ۱۶ اسفند ۹۷ ، ۰۶:۱۰
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

دوست و همقطار و همدوره شهیدمان:

شهید مجید دانش

فرزند حیدرعلی ، متولدد 27/4/1339 شیراز

سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران – هوابرد شیراز

سـن : ۲۰ سـال

دیـن و مـذهب : اسلام شیعه

محل شهادت : کردستان ، به دست گروهکهای ضد انقلاب

تاریخ شهادت : 18/6/1359

محل دفن : شیراز – گلزار شهدا

قطعه 24 ردیف 32 شماره 37

روحش شاد و یادش گرامی

نثار ارواح مطهر تمام شهدا بویژه شهید مجید دانش فاتحه مع الصلوات

۰ نظر ۱۵ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۰۳
هیئت خادم الشهدا
خاطرات حضرت آیت‌الله العظمی سیّد علی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) از زندان‌ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی با عنوان «خون دلی که لعل شد» برای اولین‌بار از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد.

«خون دلی که لعل شد»؛ خاطرات رهبر انقلاب از دوران مبارزه منتشر شد

به گزارش نوید شاهد، این کتاب ترجمه‌ی فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است که پیش از این به زبان عربی در بیروت توسط سیّد حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان رونمایی و منتشر شد. 

 علاوه بر این در کتاب دو نوع تصویر به ترتیب زیر آورده شده است:

1- تـصاویر مـنـتشر نشده از رهـبر انقـلاب، مرحـوم پدر بزرگوارشان، فـرزندانشان و...
2- عکس نقاشی‌هایی مرتبط با موضوع روایت‌های کتاب.

آنچه کتاب حاضر را از کتاب‌های مشابه متمایز می‌کند، بیان حکمت‌ها، درس‌ها و عبرت‌هایی است که به فراخور بحث‌ها بیان شده که هر کدام از آنها می‌تواند چراغ راهی برای مخاطب کتاب بویژه جوانان عزیز باشد.

مخاطب در قالب خاطرات، با فجایع رژیم منحوس پهلوی آشنا می‌شود و همچنین از سختی‌ها، مرارت‌ها و رنج‌های مبارزان و در مقابل از پایمردی‌ها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون مطلّع می‌شود.

شاید بتوان گفت شاه‌بیت این کتاب و ترجیع‌بند آن، همان است که در نام کتاب، تبلور یافته است و آن، طعم شیرین پیروزی است که پس از مقاومت و صبر، چشیده می‌گردد. و همین میتواند یکی از دلایل انتشار این خاطرات در این زمان باشد.

علاقه‌مندان برای تهیه این کتاب می‌توانند به پایگاه اطلاع‌رسانی www.book-khamenei.ir  مراجعه کنند.

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۵۲
هیئت خادم الشهدا

آفتابی ترین شب دنیا

شب میلاد حضرت زهراست

میلاد حضرت فاطمه ام ابییها به تمام مادران مخصوصاً مادران شهدا و همسران شهدا و خواهران شهدا مبارکباد


۱ نظر ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۰۵
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

شهید حسن دوستدار از جمله کسانی بود که یک مرتبه تا مرز شهادت پیش رفت و همان تقدیر الهی او را بازگردانده بود تا در عملیات خیبر به خیل شهدا بپیوندد. در کتاب‌ «دوستدار شهیدان» مطلبی به روایت شهید چاپ شده است. وی پیش از آخرین اعزامش به جبهه‌های نبرد، برای همرزمانش روایت کرده است

شش سر فقط شش هزار تومان!!

میان شهدای گودال افتاده بودم. یکی از آن ملحدان، نگاهی به من کرد و به دوستش که سر رزمنده ای را بریده بود گفت: «سر این یکی را بی‌جهت جدا نکن. می‌بینی که ریش ندارد. سر بیریش نمی‌خرند».

دومی جواب داد: «آره. همینطوره. تازه مگر چقدر پول می‌دهند؟ برای هر سر هزار تومان. شش سر بیشتر جدا نکردیم. شش هزار تومان هم شد پول؟

مطلب کامل در سایت خبرگزاری دفاع مقدس

روحش شاد و یادش گرامی

دشمن را فراموش نکنیم، دشمنی آنها همچنان ادامه دارد...


۱ نظر ۲۷ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۲۰
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از زاهدان، اسامی شهدای حمله تروریستی زاهدان اعلام شد.

اسامی این شهدا به این شرح است:

۱ـ امید اکبری فرزند حسینعلی
۲ـ یونس امیری فرزند غلامرضا
۳ـ روح الله بابایی فرزند محمود
۴ـ ابراهیم براتی فرزند محمدعلی
۵ـ حیدر براتی فرزند رضا
۶ـ یحیی براتی فرزند محمد
۷ـ علیرضا پناهپوری فرزند حیدرعلی
۸ـ حسنعلی ترکیان فرزند محمود
۹ـ علی خادمی فرزند احمد
۱۰ـ رضا رحیمی فرزند یدالله
۱۱ـ سعید سلیمی فرزند نصرالله
۱۲ـ محمد صابری فرزند غلامعباس
۱۳ـ محسن صفری فرزند محمدعلی
۱۴ـ ابراهیم صیادی فرزند ماشاء اله
۱۵ـ میثم عبدالله زاده فرزند عباس
۱۶ـ مرتضی فاضل فرزند عبدالله
۱۷ـ علی اکبر قبادپناه فرزند رضا
۱۸ـ حسین قدیری فرزند احمد
۱۹ـ اسماعیل کرمی فرزند رمضانعلی
۲۰ـ عباس کوهی فرزند حسن
۲۱ـ حسن مجیدی فرزند احمد
۲۲ـ ابوالفضل موسوی فرزند ماشاء اله
۲۳ـ سیدثارالله موسوی فرزند سیدحسین
۲۴ـ محمد تقی مهرابی فرزند حسن
۲۵ـ داوود میرزایی فرزند ابراهیم
۲۶ـ مهدی نوروزی فرزند ساتیار
۲۷ـ عبدالرضا بروجی فرزند علی

تصاویر حادثه تروریستی

سرویس جهان مشرق - شامگاه روز گذشته چهارشنبه 24/11/1397 خبر اقدام تروریستی گروهک موسوم به " جیش العدل" و اقدام انتحاری علیه نیروهای سپاه پاسداران جمهوری اسلام ایران مخابره شد. در این حمله تروریستی که در جاده خاش زاهدان به وقوع پیوست بیست و هفت نفر از پاسداران جان بر کف سپاه به شهادت رسیده و سیزده نفر نیز مجروح شدند.

این اقدام تروریستی که همزمان با افزایش تحرکات دشمنان ایران اسلامی و به ویژه پس از مایوس شدن آنها از مشارکت گسترده مردم در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن صورت پذیرفت در کسری از ساعت در خبرگزاری‌های مهم منطقه بازتاب یافت.

۱ نظر ۲۷ بهمن ۹۷ ، ۰۸:۴۰
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

زکریا الجابر پسر بچه شش ساله 

تنها به دلیل اقدام مادرش در صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد 

در یک تاکسی به دست راننده وهابی سربریده شد. 

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۷ ، ۰۸:۲۹
هیئت خادم الشهدا
کردستان|اسامی شهدای حمله تروریستی مریوان اعلام شد

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مریوان، در درگیری شب گذشته نیروهای پایگاه بسیج "روستای دری" مریوان با گروهک‌های معاند نظام جمهوری اسلامی 11 نفر از نیروهای بسیجی و رسمی سپاه این شهرستان به شهادت رسیدند.

هشت نفر از این شهدا اهل شهرستان مریوان و سه نفر نیز اهل شهرستان قروه هستند.

اسامی شهدا این حادثه تروریستی به شرح زیر است:

1- شهید مهراب عبدی

2- شهید قانع کرم‌ویسه

3- شهید فرزاد رحیمی

4- شهید ابراهیم حضرتی

5- شهید عبدالرحمن خالدی

6- شهید ایرج رحیمی‌نیا

7- شهید آرام فیضی

8- شهید شادمان مرادی

9- شهید برهان معین‌پور

10- شهید طالب محمودی

11- شهید پاسدار وظیفه آرش رضایی

این درگیری در ساعات 2 تا چهار بامداد 29 تیر 1397 رخ داد.

فرماندار مریوان گفت: گروهک تروریستی و معاند پژاک مسئولیت حمله تروریستی بامداد امروز - شنبه در این منطقه مرزی نزدیک روستای دری این شهرستان را بر عهده گرفت. 
۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۰۱:۱۴
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل 

مزار مطهر شهدای گرانقدر بمباران پالایشگاه شیراز در زرقان

شهید ابوالحسن شکرگزار و شهید شمشاد خسروی شیری

=========================================

متن کتیبۀ مزار شهید ابوالحسن شکرگزار

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید ابوالحسن شکرگزار

فرزند مرحوم شکراله متولد 1301

که در تاریخ 9 آبانماه 66 بر اثر بمباران وحشیانه رژیم بعثی عراق در پالایشگاه شیراز به درجه رفیع شهادت نائل آمد

پرورش داده گل سرخ سرافراز منم

پدر شکرگزار اصغر جانباز منم

شاهد سنگر حق از ستم بعثی دون

آنکه از هجر رُخش نموده پرواز منم

لایق روی شهیدان خداجو بنگر

عاشق لاله رخان پیر سرافراز منم

====================

متن کتیبۀ مزار شهید شمشاد خسروی

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید شمشاد خسروی شیری

فرزند سروعلی متولد 1331 که در تاریخ 6/8/66 در پالایشگاه شیراز بر اثر بمباران هوائی به درجه رفیع شهادت نائل آمد

کرم کردم کرامت را عطا کرد

به راه دین شمشاد جان فدا کرد

خوشا بر این چنین آموزگاری

که او را در ردیف انبیا کرد

خداوندا تو رهبر را نگه دار

که عمر جاودان بر او عطا کرد

=======================

اسامی شهدای گرانقدر شرکت ملی نفت ایران

نثار ارواح مطهر شهدا فاتحه مع الصلوات

۰ نظر ۱۸ بهمن ۹۷ ، ۰۴:۱۷
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

بسمه تعالی

 

 

 در روزهای پایانی زمستان سال 1337 در خانواده ای مذهبی و ­کم بضاعت در خرمی، یکی از روستاهای شمالی استان فارس دیده به جهان گشود. او چهارمین فرزند و دومین پسر خانواده بود. از همان اوان کودکی تفاوتهای ظاهری و باطنی­اش نسبت به دیگر فرزندان خانواده مشهود بود. دوران مدرسه را تا کلاس ششم با نمرات خوب طی نمود و پس از آن در 13 سالگی به دلیل احساس مسؤلیت در مقابل معیشت خانواده و کاستن از بار مالی آن، تصمیم به مهاجرت به شهر شیراز در فاصله­ی 250 کیلومتری روستای  پدری خود گرفت. در آنجا مشغول به شاگردی در یک مغازه­ی خیاطی شد و روزها و شب­های سختی را در همان مکان سپری کرد. دستمزد کمی داشت اما به تدریج  به مهارت قابل توجهی در شغل خود دست یافت، به طوریکه  پس از یک سال کار شبانه روزی توانست درآمد بهتری داشته باشد. به تدریج دو برادر کوچکترش نیز به ترجیح خانواده به او ملحق شدند و تحت سرپرستی او قرار گرفتند. پس از تبدیل شدن به استادی ماهر در حیطه­ی کاری خود، در سن 19 سالگی عازم خدمت سربازی ­شد. در اواخر دوران سربازی که مقارن با روزهای پایانی سرنگونی رژیم پهلوی بود، به فرموده­ی امام خمینی پادگان را ترک کرده و شروع به حرکت در مسیر انقلاب نمود و در این راه جوانان بسیاری را با خود همراه ساخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شهر شیراز بازگشته و اقدام به خرید یک باب مغازه کرد. مدتی بعد با فروش آن، اقدام به خرید مغازه­ای در شهر مرودشت با شراکت یکی از دوستان خود نمود. در همین زمان بود که تصمیم به ازدواج گرفت و به معرفی دوست خویش با دختری از خانواده­ای مذهبی ازدواج  و در همان شهر با اجاره­ی یک منزل زندگی خود را آغاز کرد. یک سال پس از ازدواج خداوند دختری به آنها عطا نمود که نامش را فاطمه نهادند. پس از مدتی خانه­ای خریدند، در همین زمان بود که فرزند دوم آنها، محمد ( سیزده ماه پس از فاطمه)  متولد شد.  یک سال پس از تولد فرزند دوم خویش و در روزهای ابتدایی سال1362 به ندای رهبر بزرگ انقلاب لبیک گفت و قصد جبهه کرد. بیش از دوماه در جبهه های جنوب عراق، قسمت زبیدات  در خط مقدم با سمت آر پی جی زن و فرمانده­ی دسته  به مبارزه پرداخت. یک سال بعد  تقریبا در همین زمان برای گذراندن طرح لبیک یا خمینی  در تاریخ 22/1/ 1363دوباره عازم جبهه شد. 34 روز در دشت عباس مشغول جانفشانی بود که برای ادامه­ی مبارزه به جزیره­ی مجنون رفت و پس از چند روز  در شب 15 ام ماه شعبان، مصادف با 29 اردیبهشت ماه در حال مناجات با معبود خویش بود که با اصابت خمپاره­ به سنگر دیده بانی، با ندای یا مهدی به آرزوی دیرینه­ ی خویش رسید و به مقام رفیع شهادت دست یافت و پیکر پاکش در زادگاهش، روستای خرمی  به خاک سپرده شد.

با تشکر از دوست قدیمی و صمیمی ، حاج مجید برزگر و فرزند برومند ایشان محمدآقا برزگر

 

 

 

متن سنگ مزار شهید محمدمحمدی

 

بسم رب الشهدا

 

 

وَ إِنْ تَکُنِ الاَبْدانُ لِلْمُوتِ أُنْشِأَتْ

 

 

فَقَتْلُ امْرِىء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُ

 

 

پاسدار شهید محمد محمدی فرزند حاج عباس در سال 1341 دیده به جهان گشود  و پس از اتمام تحصیلات برای اضمحلال جنود کفر و الحاد به صفوف مجاهیدن راه حق پیوسته و با قلبی آکنده و مشحون از عشق الهی به انصار قافله سالار کربلا ملحق و برای استمرار جرکت انبیاء عظام و تداوم راه اوصیاء کرام علیهم السلام و درک فیوضات قدسیه تا آخرین دم به جهاد با لشکریان زندیق بعثی پرداخت و به آرزوی دیرینۀ خود که همانا پیوستن به لقاء الله بود نائل گردید

 

 

زمان شهادت 28/2/1362

 

 

مکان شهادت پاسگاه زید عراق

 

 

*************************

 

 

ترجمه شعر عربی:

 

 

اگر بدن ها براى مرگ آفریده شده، اند

 

 

پس شهادت در زیر ضربات شمشیر در راه خدا بهتر است

 

 

شعر فوق بیتی از اشعاری است که امام حسین (ع) هنگام شنیدن خبر شهادت مسلم ابن عقیل (ع) در راه کوفه قرائت فرمودند.

 

 

احتمالا متن روی سنگ مزار شهید محمدی که یکی از بهترین متون و کتیبه های مزار شهداست توسط مرحوم آیت الله ملک حسینی نوشته شده است.

 

 

متن کتیبۀ شهید محمود کوشکی که در کنار مزار شهید محمد محمدی نصب شده و نشان از روابط فامیلی یا وابستگی بین این دو خانواده معظم است به شرح زیر است:

 

 

انا لله و انا الیه راجعون

 

 

شهید محمود کوشکی

 

 

محل شهادت : جزیره مجنون

 

 

محل دفن : خرمی دهبید

 

 

زمان شهادت : 19/2/1363 ؟؟

 

 

*************************

 

 

لازم به ذکر است که سه شهید بزرگوار با نامهای مقدس محمد محمدی در زرقان وجود دارد که مشخصات و لینک صفحات آن عزیزان به ترتیب تاریخ شهادت به شرح زیر:

 

 

1.       شهید محمد محمدی / حاج محمدعلی / 1343/ دودج / 18/2/1361 / بسیج/  خرمشهر /  گلزار شهدای دودج

 

 

2.       شهید محمد محمدی/ حاج عباس / 1341 / زرقان/ 28/2/1363 / پاسدار/ پاسگاه زید عراق/ قطعه دوم گلزار شهدای زرقان

 

 

3.       شهید محمد محمدی /حاج بهزاد/ 1349/ دودج/ 4/10/1365 / بسیج / شلمچه / گلزار شهدای دودج

 

 

روحشان شاد ، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد

 

از این شهیدان بزرگوار اطلاعات بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهیدان بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام

 

۱ نظر ۱۴ بهمن ۹۷ ، ۰۲:۳۷
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

شهید سید ذبیح اله حسینی فرزند سیدمجید، شماره شناسنامه6944 تاریخ تولد9/4/1345 ، محل تولد مرودشت میزان تحصیلات راهنمایی، شغل محصل، مسئولیت در جبهه رزمنده ، محل شهادت خاک عراق- جزیره مجنون ، کیفیت شهادت از ناحیه سر- ترکش ، تاریخ شهادت 13/12/1362 ، یگان اعزامی بسیج ، محل دفن شیراز- مرودشت

شهید سید ذبیح اله حسینی فرزند سید علی محمد ، نام مادرسیده ماهتاب حسینی ، شماره شناسنامه301 تاریخ تولد6/7/1348 ، محل تولد فارس-مرودشت ، متأهل، تعداد فرزندان2 ، میزان تحصیلات، چهارم تکمیلی، شغل بنا ، مسئولیت در جبهه : رزمنده ، محل شهادت سومار ، تاریخ شهادت28/10/1365 یگان اعزامی ارتش، محل دفن فارس- گلزارشهداء مرودشت، نحوه شهادت اصابت ترکش و خمپاره به ناحیه چپ بدن

روحشان شاد و یادشان گرامی
از این دو شهید گرانقدر اطلاعات بیشتری نداریم از دوستان و اقوام و خانواده های محترمشان خواهشمندیم اطلاعات تکمیلی را در تماس با شماره 09176112253 اعلام فرمایند. والسلام

۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۷ ، ۰۲:۳۲
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

شهید سید حمید جعفری

فرزند سید اسماعیل

تولد : 1337/2/9 کناره
شهادت : 1367/3/4 شلمچه
آرامگاه : گلزار شهدای کناره
**************
سیدحمیدجعفری شهید بزرگوار سید حمید جعفری فرزند سید اسماعیل در 9 اردیبهشت سال ۱۳۳۷ در روستای کناره شهرستان مرودشت در استان فارس دیده به جهان گشود.این بسیجی دلاور در سال ۱۳۶۲ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و در کنار رزمندگان با روحیه ای شاداب و خندان در مبارزه با استکبار جهانی که برای محو اسلام ناب محمدی با تمام توان و تجهیزات به سرسپردگی صدام به مرزهای ایرانی اسلامی حمله کرده بودند شتافت و در عملیات های مختلفی حضورداشت.

شهید سید حمید جعفری اعزامی از سپاه مرودشت، متأهل و دارای دو فرزند بود و در شلمچه در تاریخ 4/3/1367 در اثر اصابت ترکش از ناحیه پا و سر به شهادت رسید. پیکر این عزیز بزرگوار بعد از چندین سال در دشت گرم کربلای شلمچه ماند و پس ازسالها انتظار در سال 1379 به میهن بازگشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیت نامه شهید حمید جعفری

بسم الله الرحمن الرحیم « ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین » « یا رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلوب الطاهرین » آری، من هم مثل شهیدان دیگر می آیم، تا با قطرات خون خود به دریای شهیدان بپیوندم. باید رفت و تو را شکر که راه شهادت را، که یگانه راه رسیدن به توست، به من، بنده‌ی حقیر و گناهکار، ارزانی داشتی. تو را شکر که این نعمت گرانقدر خود را به این انسان گناهکار عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راهت یافتم و این نیست من مگر لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده اش، خداوندا مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن. به نام الله و به نام شهیدانی که چون ندای حق را شنیدند، عاشقانه سوی او شتافتند و در اوج انسانیت با خون خود این حقیقت را گواهی کردند که، « لا اله الا الله ». من عاجزم از اینکه حالت روحانی خود را بیان کنم.  آنچه در این جنگ ونبرد حق و باطل آموختم، تنها برای خدا بودن و در راه خدا بودن و در راه خدا خون دادن و بندگی خدا است. می دانم آنان که عاشقانه برای خدایشان زندگی می کنند، عاشقانه هم برای او خواهند مرد. من برای کسی وصیتی ندارم و در حدی نیستم که برای امت شهید پرور و قهرمان وطن اسلامیم وصیتی داشته باشم. ولی مشتی درد و رنج دارم که بر روی صفحه‌ی کاغذ می آورم تا همچون دشنه ای بر قلب سیه دلان، که این آزادی را حس نکردند و بر سر اموال دنیا انسانها و جهان را به نیستی و نابودی سوق دادند فرود آورم. خداوندا، تو خود شاهد بودی و هستی که این بنده‌ی گناهکار تو تمام مدت عمری که در این دنیای فانی سپری کرد، به هیچ گروهی و هیچ انجمنی وابسته نبوده و فقط و فقط در راه تو و برای رسیدن به تو تلاش کرده و ندای بر حق امامش را لبیک گفته و هستی و زندگی تازه خویش را در راه به هدف رسیدن حکومت عدل الهی فدا کرده است. بله؛ ای امام، درد تو را جوانان و آن نوجوان ۱۳ ساله درک می کند. این جوانان که از مال دنیا فقط تو را دارند و جان خویش را برای رسیدن به هدف شما، که اسلام است، فدا می کنند و می گویند: ای امام، تا لحظه ای که خون در رگ ما جوانان اسلام وجود دارد، لحظه‏ای نمی گذاریم خط پیامبر گونه‌ی تو، که به خط انبیا تاریخ متصل است، به انحراف کشیده شود.

خدایا، پدر و مادر، خواهران و برادران و همسر و سایر دوستان و بستگانم را صبر و مقاومت همراه با آگاهی عطا کن تا بدانند که « ما اصاب من المصیبه الا باذن الله » جمله ای از امام عزیز یادم آمد که: ”زندگی من به اسلام خدمتی نکرد، شاید مرگم موجب خدمتی شود.“

حال سخنی چند با خانواده‌ی عزیزم: ای پدر، معلم اخلاقم تو بودی. راستی که نتوانستم وظیفه‌ی فرزندی را نسبت به شما به جا آورم و نتوانستم زحمات پدرانه‌ی شما را جبران کنم. باید ببخشی. پدرجان، تنها خواهشی که از شما دارم صبر و استقامت در راه خدا است. در نماز جماعت و نماز دشمن شکن جمعه همیشه پیشقدم باش. و تو ای مادرم، ای مهربانترین، وقتی جای مرا در خانه خالی می بینی و غمگین  و عزادار می شوی، همچون زینب کبری (س) صبور و استوار باش. تو از طفولیت تا به امروز همیشه و در همه حال برایم جانفشانی کرده و زحمت بی حساب کشیدی. از اینکه نتوانستم فرزندی شایسته برایت باشم باید مرا ببخشی و شیر پاکت را حلالم کنی. مادرم، اگر شهید شدم، اندوهی به خود راه نده و پیراهن عزا برایم نپوش که این کار تو باعث شادی دشمنان اسلام می شود. بدان و آگاه باش که شهدا در جوار قُرب الهی قرار می گیرند. شما ای خواهران و برادرانم، به عظمت امـام بیشتر توجـه کنید. سعـی کنید عظمت او را بیشتـر از پیش درک نموده و خود را وقف فرامین او سازیـد و صداقت و اخلاص خود را همچنـان که حفظ کرده اید، حفظ نمایید. بایـد آنچه را که وظیفـه‌ی الهـی شماست، انجام دهید تا در سایـه‌ی او به کمال و تقرب الهی برسید. خداوند شما را در انجام امورات خیر عزیز و موفق بدارد. حال خدایا، بگذار عاشقانه درمیدان شهادت بتازیم و بگذار غرور و تکبر را با آب خلوص و صدق و تواضع شستشو دهیم و با خون خود ننگ هزار ساله‌ی تاریخ را بشوییم. شهادت مرا آزاد کرده است و من آزادی خود را به هیچ چیز حتی به حیات خود نمی فروشم. من نه لیاقت بهشت و نه لیاقت اسم شهید و مقام شهید را دارم، ولی از درگاه معبودم خواهانم، تا هنگامی که دشمن را به لرزه نیندازم نمی خواهم به سادگی کشته یا مجروح شوم. در خاتمه سلامتی و ظهور حضرت ولیعصر (عج) و توفیق برادران و خواهران عزیز را از خداوند منان خواهانم. از خداوند پیروزی اسلام و مسلمین را می طلبم. باشد که انشاءالله رزمندگان عزیز پرچم و بیرق یگانه‌ی توحید را در قدس عزیز و کربلای حسینی و تمامی کشورهای زیر ستم به اهتزاز در آورند. (آمین یا رب العالمین) همچنین برای این حقیر دعا کنید تا خداوند گناهان مرا عفو کند.

خاطرات و دلنوشته ها

همسر شهید سیدحمید جعفری ضمن خوش آمدگویی درخصوص شهید جعفری ابراز داشت:  شهید جعفری یکی ازشهدای شهرستان مرودشت است که در سال 67 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید و تا سال79 مفقود الاثر بودند.  

این همسر شهید در ادامه با اشاره به شخصیت شهید جعفری اظهار داشت: در زندگی مشترک با ایشان همیشه از ما می خواستند که در برابر مشکلات صبر پیشه کنیم و در فیلمی که قبل از شهادت ایشان گرفته شده بود همگان را به صبر توصیه می نمودند در مواجهه با مشکلات نیز معتقدم که ایشان از خداوند برایم صبر می خواهند.

ایشان در ادامه افزود: شهید  دردوران جنگ نیز مجروح شدند که مدتی را در بیمارستان بستری بودند برای اینکه ما نگران نشویم به ما اطلاعی ندادند. در مدتی که از ایشان هیچ اطلاعی نداشتم  برای گرفتن نشانه ای از ایشان با گرفتن عکس شهید در دست به همه جا مراجعه نمودم، به دیدار آزادگان و یا رزمندگان می رفتم، اما هیچ گاه امیدم را از دست ندادم.

این بانو با اشاره به زندگی با شهید جعفری اظهار داشت: همیشه به ایشان همکاری می کردم ؛ شهید جعفری در هنر خوشنویسی هنرنمایی می کرد و برای تبلیغات بر روی پارچه خطاطی می کرد و من نیز به دور دوزی پارچه نوشته ها می پرداختم.

ایشان در ادامه افزود: همیشه در تمام زندگی حضور و دعای ایشان را احساس می کردم.  

شهید والامقام سید حمید جعفری خیلی شوخ طبع و خندان بود

با رزمندگان در شرایط سخت شوخی میکرد روحیه می داد

به همه سنگرهای گردان سر کشی می کرد فرد پای کار و جسوری بود

در برابر دشمن یک ابهتی داشت نترس و دلیر بود.همیشه در حال ذکر بود

گاهی هم مداحی میکرد . راوی جعفر اسکندری

==============================

با تشکر از سایت عاشورائیان

از این شهید بزرگوار اطلاعات بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان خواهشمندیم اطلاعات و عکس و خاطرات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند تا با نام خودتان در سایت درج شود. والسلام

۳ نظر ۱۰ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۲۰
هیئت خادم الشهدا
هوالجمیل
این صحیفۀ مجازی را مجدداً مزین میکنیم به عکس شهید سید جواد محمدی

به عنوان مسن ترین سید شهید و نمونه و نماینده تمام شهدای زرقان 

مخصوصاً سادات شهید بخش زرقان

 همچنین ، چند شعر کوتاه درباه او و برادر و پدر بزرگوارش

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۴۳
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین
زندگینامه و وصیت نامه شهید علیرضا موحد دانش - به نقل از سایت نوید شاهد: و سایت شهید آوینی

۱ نظر ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۰۲
هیئت خادم الشهدا

بیوگرافی کامل شهید عباس بابایی + عکس

dear-mothers-martyr-shahid-major-general-abbas-babaei-babai-pilot-passed-away-died-qazvin-news-93-2014

abbas-babaei-biographya-com-3

عباس بابایی (۱۳۲۹ – ۱۳۶۶) سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی شرکت‌کننده در جنگ ایران و عراق و معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که در جنگ ایران و عراق شهید شد.

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۵۷
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

همکلاسی شهیدمان : شهید احمد مختاری

فرزند : رسول

تاریخ تولد: 1339

محل تولد دشتک

تاریخ شهادت :1361/6/28

محل شهادت : پاسگاه زید عراق

محل دفن دشتک ابرج

روحش شاد و یادش گرامی

با تشکر از سایت عاشورائیان

از این شهید بزرگوار اطلاعات بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۵۲
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

شهیدان قربانعلی و کوچکعلی عسکری فرزندان علی محمد از روستای فیض آباد کربال

دو برادر شهید که هر دو در 13 سالگی شهید شدند

روحشان شاد و یادشان گرامی

۱ نظر ۰۶ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۴۰
هیئت خادم الشهدا

به نقل از ویکی پدیا:

محمد ابراهیم همت (زاده ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا - درگذشته ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون)[۳] معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بشمار می‌آمد. وی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسرائیل گذراند، سپس به ایرانبازگشت و در جبهه‌های جنگ ایران و عراق در عملیات‌هایی چون فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان و خیبر مسئولیت‌هایی را عهده‌دار بود. او در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید.

در جریان عملیات خیبر، همچنان که نیروهای ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت می‌کردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلولهٔ توپ در نزدیکی‌اش همراه با سید حمید میرافضلی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جاده‌های جزایر مجنون شمالی و جنوبی سر از بدنشان جدا شد و کشته شدند.[۸]

فرمانده سپاه سوم عراق در یکی از اظهاراتش گفته بود: «... ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم که از جزایر مجنون جز تلی خاکستر چیز دیگری باقی نیست.»

به گفته شاهدان عینی و رزمندگان در منطقه عملیاتی طلائیه که عملیات خیبر و رمضان در آنجا انجام شد، به محدوده ای باریک، یک میلیون و دویست هزار گلوله توپ و خمپاره شلیک شد که تلفات بسیاری را برجا گذاشت.

ابراهیم همت در جریان عملیات خیبر به همرزمانش گفته بود: «باید مقاومت کرده و مانع از بازپس‍گیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه این‍جا شهید می‌شویم یا جزیره مجنون را نگه می‌داریم».[۳] محسن رضایی در مصاحبه‌ای گفته‌است: «اولین باری که در جنگ به کسی عنوان «سید الشهدا» دادند، در همین خیبر و برای حاج همت بود.»[۹]


۰ نظر ۱۶ دی ۹۷ ، ۰۸:۲۹
هیئت خادم الشهدا

پرونده:تمبر شهید نواب صفوی.jpg

تمبر با تصویری از چهره نقاشی شده نواب صفوی و جمله‌ای از آیت الله خامنه‌ای درباره او: «اولین آتش را در دل ما نواب روشن کرد» این تمبر در ۲۲ اسفند ۱۳۸۶ با تیراژ ۴۰۰۰۰۰ قطعه منتشر شد.ب نقل از سایت ویکی شیعه

۰ نظر ۰۹ دی ۹۷ ، ۰۱:۱۱
هیئت خادم الشهدا

تنهاترین سردار دفاع مقدس

در ادامه مطلب

۰ نظر ۰۲ دی ۹۷ ، ۱۱:۱۰
هیئت خادم الشهدا
  • هوالجمیل
  • شهید محمد خلیل فرزدقی
    تولد:۱۳۴۰ - شیراز
    شهادت: 12/1 64

شهید محمد خلیل فرزدقی؛ رزمنده ای که با لباس دامادی شهید شد +عکس

 

 شهید «محمد خلیل فرزدقی» یکی از پیشگامان بسیج دانش‌آموزی و دانشجویی در شیراز بود که در سال ۱۳۶۴ در جزیره مجنون به شهادت رسید.

 

به نقل از سایت شیرازه، شهید محمد خلیل «فرزدقی» در سال ۱۳۴۰ در شیراز در خانواده مذهبی متولد شد. در همان اوان کودکی به همراه پدر به تحصیل و تدریس قرآن کریم پرداخت. به گفته برادر شهید، از ۷ سالگی با مسائل دینی آشنایی داشت.

اخلاقی اسلامی و خداپسندانه در برابر دوستان، آشنایان و فامیل از خود نشان می‌داد. از همان دوران پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به‌عنوان پاسدار، هر جوانی را که می‌توانست جذب می‌کرد. وی یک حالت طلبگی داشت  و بسیاری به وی مراجعه و مسائل دینی را از او می‌پرسیدند. به افراد انقلابی از جمله آیت‌الله ‌طالقانی، شهید مطهری، شهید دستغیب و آقای قرائتی علاقه فراوانی داشت. با آغاز جنگ تحمیلی فعالیت‌هایش شدت گرفت. وی یکی از پیشگامان بسیج دانش‌آموزی و دانشجویی در شیراز بود و برای حفظ آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب از دل و جان مایه می‌گذاشت.

 همه هم و غمش جبهه بود و تاب و قرار ماندن نداشت. بعد از انقلاب به‌عنوان پاسدار رسمی در صدا و سیما مأمور شد و پس از حضور در جبهه و نبرد علیه دشمن بعثی در مدت کوتاهی به فرماندهی گردان رسید و در عملیات‌های فراوانی شرکت کرد و سرانجام بعد از مبارزه شجاعانه علیه دشمن در جزیره مجنون در سن ۲۴ سالگی به شهادت رسید. نام و یادش گرامی باد.

گفت : می دانی چه لباسی ازهمه مرتب تر و زیباتراست،لباس دامادی،

من هم امروز لباس دامادیم راپوشیدم!
گفتم : به تنت مبارک باشد.
+++++++++
گفت: من همسفر بادسحر خواهم شد.
خاک گذر اهل نظرخواهم شد.
درعالم عاشقی به سرخواهم شد.
فولادم وآبدیده ترخواهم شد.
این را خواند و رفت . دوساعت بعدعروس شهادت را درآغوش کشید .
یاد برادران شهید خلیل و ابراهیم فرزدقی گرامی
و درجاتشان متعالی
نثار ارواح مطهر تمام شهدا - فاتحه مع الصلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۳ نظر ۲۴ آذر ۹۷ ، ۱۲:۴۳
هیئت خادم الشهدا

نثار ارواح مطهر تمام شهدا، فاتحه و صلوات

۰ نظر ۲۱ آذر ۹۷ ، ۰۸:۵۳
هیئت خادم الشهدا

به گزارش ایسنا، داریوش رنجبر از پرسنل نیروی انتظامی در چابهار و از دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین، مجرد و ساکن استان فارس بود. 

شهدا

تصاویر ستوان دوم داریوش رنجبر و سرباز وظیفه ناصر درزاده 

از شهدای حادثه تروریستی صبح روز پنجشنبه چابهار

پیش از ظهر امروز (پنجشنبه 15 آذر 97) یک عامل انتحاری اقدام به انفجار بمب داخل خودرویی در یکی از خیابان‌های چابهار کرد که این حادثه چند شهید و مجروح به دنبال داشت.

عامل انتحاری در یک خودرو بمب‌گذاری شده قصد ورود به مقر فرمانداری شهرستان چابهار را داشت که با مقاومت نگهبان روبرو شد. این اقدام در نهایت منجر به شهادت دو تن از نیروهای انتظامی شد. در این حادثه تعدادی از هموطنانمان نیز مجروح شدند.

۰ نظر ۱۳ آذر ۹۷ ، ۰۰:۱۲
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

شهید حشمت اله خلیفه نام پدر یداله شماره شناسنامه157 تاریخ تولد15/5/1343 محل تولد گودزرشک میزان تحصیلات پنجم شغل : آزاد مسئولیت در جبهه رزمنده محل شهادت کوشک کیفیت شهادت نصف بدن سوخته شده بود تاریخ شهادت31/4/1361 یگان اعزامی بسیج محل دفن مرودشت- گودزرشک

السلام علیکم شهداء جمیعاً ورحمة الله و برکاته

با تشکر از سایت عاشورائیان

از این شهید بزرگوار اطلاعات بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۷ ، ۰۹:۵۳
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

شهید بزرگوار مفقودالاثر محمود معدلی

فرزند مرحوم احمدعلی معدلی و مرحومه نرگس معتمدی

هوالجمیل

پرتوی از زندگانی شهید جاویدالاثر، شهید بزرگوار محمود معدلی

شهید محمود معدلی / احمد علی/  6/2/1345 / مرودشت /16/4/1361 عملیات رمضان/ بسیج / مفقودالاثر

امروز جمعه 1397/10/28 در قطعه والدین شهدای زرقان، طی قرار قبلی و هماهنگی های به عمل آمده توسط دوستان عزیزم حاج حسین معدلی و حاج احمد و حاج جعفر فلاحتی مصاحبه‌ای داشتیم با مهندس عبدالرحیم معدلی کارمند شرکت برق منطقه ای فارس در رابطه با برادر شهیدشان،  شهید مفقودالاثر محمود معدلی فرزند مرحوم احمدعلی معدلی و مرحومه نرگس معتمدی (صداقت)، که از این بابت خداوند متعال را شاکریم و از دوستان و خانواده محترم حاج عبدالرحیم معدلی سپاسگزار.

با سلام و تشکر بخاطر فرصتی که در اختیار ما گذاشتید لطفاً مهم ترین نکاتی که درباره خصوصیات اخلاقی برادر شهیدتان محمود معدلی در خاطر دارید بیان فرمائید.

بنام خدا، بنده هم از شما بخاطر اهیمت دادن به موضوع شهدا و شهادت که طبق فرمایش مقام معظم رهبری ، فضیلت آن کمتر از خود شهادت نیست سپاسگزارم. اگرچه تقریبا خصوصیات اکثر شهدا و رزمندگان اسلام تا اندازه ای مثل هم بود اما نکات مهمی که درباره برادرم در ذهن دارم این است که این شهید بزرگوار متولد سال 1345 بود و هنگام شهادت 16 سال داشت. ایشان در آن زمان یکی از دانش آموزان ممتاز بود و در دبیرستان دانشگاه شیراز تحصیل میکرد (در آن زمان کسانی که برای تحصیل در این دبیرستان پذیرفته می شدند از نخبگان و تیزهوشان بودند و قطعاً بعداز اتمام دبیرستان در دانشگاه ادامه تحصیل می دادند). این شهید علیرغم سن کم، در فعالیتهای انقلاب شرکت داشت و از دل و جان عاشق امام خمینی بود و خودش را یکی از فدائیان امام و انقلاب میدانست. از اولین روزهای تشکیل بسیج به فرمان امام و تشکیل گروههای مقاومت، ایشان به عضویت پایگاه مقاومت شهید دوستداری مسجد حاج عباس شیراز درآمد و علاوه بر تحصیل و فعالیتهای اجتماعی دیگر، شبانه روز نیز با تمام وجود با این پایگاه همکاری داشت. پس از شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت و در تیپ امام سجاد (ع) مشغول به خدمت شد. نهایتاً در عملیات رمضان شرکت کرد و در اولین مأموریت خود به شهادت رسید و هرگز پیکر مطهرش به وطن بازنگشت. نکته مهمی که در اعزام ایشان به جبهه قابل ذکر است این است که قبل از اعزام به جبهه، با دلیل و منطق و خواهش، والدینم و مخصوصاً مادرم را راضی کرده بود و سپس با خیال راحت اعزام شده بود.

خبر شهادتش را چگونه دریافت کردید.

در آن زمان بنده در آلمان بودم، اما بعد از مراجعت به وطن، خبر مجروح شدن و شهادتش را از چند نفر از همرزمانش از جمله برادران ارشادی، فرحبخش و زارع شنیدیم، این برادران مجروح شدنش را دیده بودند ولی با توجه به مشکلاتی که در عملیات رمضان وجود داشت محمود هم جزو مفقودین آن عملیات بود البته این آرزوی خودش بود که کاملاً گمنام و بی نام و نشان و مفقود باشد چون حتی پلاکش را دور انداخته بود و وصیت نامه هم ننوشته بود.

وصایای شفاهی چطور؟

البته مثل تمام انقلابیون و رزمندگان اسلام، ایشان هم آرمانها و سفارشاتی داشتند و همیشه بر آنها تأکید میکردند که وصایای شفاهی به حساب میآیند، از جمله: پیروی از قرآن و اهلبیت، عمل به احکام دینی، پشتیبانی از ولایت فقیه و اطاعت از امام خمینی، خالی نکردن سنگر مساجد، تشویق دیگران به همکاری با گروههای مقاومت، مبارزه با دشمنان دین و وطن، درس خواندن و تکلیف علمی، خودسازی اخلاقی، اطاعت از والدین، صله رحم و قوم وخویش دوستی و مخصوصاً اخلاص در عمل و عبادات برای تقرب به خداوند.

در رابطه با ارتباط این شهید گرانقدر با شهر زرقان؟

شهید محمود معدلی اگرچه در شیراز تولد شده بود و ساکن شیراز بود ولی به شهر زرقان که زادگاه والدین و اجدادش بود عشق میورزید و در هر فرصتی به زرقان میآمد و به دیدار اقوام و دوستان میرفت. خودمان هم همین ارتباط را با زرقان داریم و اکثر صبحهای جمعه در مراسم دعای ندبه که با حضور دوستان و فامیل برگزار میشود شرکت میکنیم و سپس به دیدار اقوام و زیارت شهدا و اموات میرویم. البته بدیهی است که تمام خانواده ما و مردم شریف زرقان این آرمانها را از روحانیت معظم شیعه مخصوصاً مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم معدلی آموخته اند..

اگرچه سؤال زیاد است ولی بخاطر ضیق وقت، به عنوان آخرین سؤال، نظرتان را درباره شهدا و موضوع شهادت بفرمائید.

بدون شک شهادت بالاترین مقامی است که در دنیا و آخرت به یک بنده میرسد و شهدا بهترین بندگان خدا بودند و هستند و این توفیقی است که نصیب هر کسی نمی شود، در آن زمان خیلی ها به جبهه رفتند و در معرض شهادت قرار گرفتند ولی فقط عده ای خاص به این سعادت ابدی دست یافتند که تا ابد در محضر خداوند زندۀ جاوید باشند. تا آنجا که من شهیدان را می شناسم و با آنها بودم همگی برگزیدگان خاص خدا بودند و هستند البته کار خالصانه برای گرامیداشت یاد و نام آنها نیز دارای اجر و پاداش زیاد است، متأسفانه عدهای هستند که در پشت نام شهدا سنگر گرفته اند و به آرمانهای شهدا و امام راحل خیانت میکنند که در تمام طول تاریخ هم بودهاند الان هم هستند ولی راه شهدا که همان راه امام حسین علیه السلام است هرگز فراموش نمی شود و نور وجود آنها تا قیامت خاموش نخواهد شد. / والسلام و علیکم و رحمه اله و برکاته

تکملۀ مصاحبه: 

اگرچه مهندس عبدالرحیم معدلی راضی به بیان موضوع نیستند اما لازم به ذکر است که ایشان در اوائل انقلاب بخاطر تحصیل در آلمان و دفاع از انقلاب و درگیری با گروهکهای ضد انقلاب در خارج از کشور، توسط پلیس آلمان دستگیر و شش ماه زندانی میشود و حس و حال آزادگان سرافراز وطن را تجربه میکند. پس از بازگشت به وطن، نیز در سالهای آخر دفاع مقدس به جمع رزمندگان اسلام میپیوندد و همراه با رزمندگان تیپ امام حسن (ع) به دفاع از دین و وطن و ناموس ملی میپردازد.

در ضمن، همانگونه که همشهریان گرامی مطلعند خانواده بزرگ معدلی سه شهید بزرگوار تقدیم اسلام و انقلاب و وطن کرده به نامهای شهید محمد رضا معدلی (فرزند مرحوم محمد حسین)، شهید مسعود معدلی (فرزند مرحوم محمد حسن) و شهید محمود معدلی (فرزند مرحوم احمدعلی) که محمدرضا و مسعود در قطعه اول گلزار شهدای نسیمی زرقان دفن شده اند و مزار یادمان محمود در قسمت شهدای مفقودالاثر گلزار شهدای شیراز ، قطعه اول، ردیف دهم قرار دارد و توسط خانواده و دوستان ایشان، سایتی به نام این سه شهید گرانقدر، در اینترنت راه اندازی شده که امید است منشأ خیر و برکات و ترویج تشیع ناب و فرهنگ مقاومت و بصیرت و دشمن شناسی باشد./ نثار ارواح مطهر شهدا و اموات فاتحه مع الصلوات

صفحه مخصوص شهید محمد رضا معدلی در سایت امام زادگان عشق

صفحه مخصوص شهید مسعود معدلی در سایت امام زادگان عشق

والسلام / ارادتمند و ملتمس دعا: محمد حسین صادقی / 97/10/28 زرقان

۱ نظر ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۹:۱۲
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

میلاد حضرت محمد و حضرت امام جعفر صادق 

و حلول هفته بسیج بر تمام ایرانیان شریف و غیور مبارکباد

مرگ بر ترامپ وحشی و دیوانه 

که دوباره ملت شریف ایران را A terrorist nation یک ملت تروریست خواند.

مرگ بر امریکا و اسرائیل و انگلیس

و نفرین خدا بر مسئولینی که هنوز خصومت دشمنان را درک نکرده اند 

و یا اینکه نفوذی دشمنند. 

یا علی



۰ نظر ۰۱ آذر ۹۷ ، ۰۷:۴۷
هیئت خادم الشهدا

 هوالجمیل

از خانواده‌های معظم شهدا و دوستان و همرزمان شهدا استدعا داریم نظرات تکمیلی و تصحیحی خود را در مورد لیست فوق به شماره 09176112253 (صادقی) ارسال فرمایند. والسلام

اطلاعات مربوط به 255 شهید گرانقدر بخش شهیدپرور و باستانی زرقان فارس در ادامه مطلب

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۷ ، ۱۳:۴۶
هیئت خادم الشهدا

شهید جاویدالاثر حسین صادقی

فرزند فرضعلی

ولادت : 15 بهمن 1352 بانش بیضا

شهادت : 4 خرداد 1367 جبهه جنوب

آرامگاه : سینه عاشقان ایران اسلامی

از آن سر عشق

وقتی با گامهایم به آن سر عشق پا نهادم ، جای خالیت را غریبانه احساس کردم. از آن سرعشق که می آمدم فریاد و آه و ناله ی مادرت و چشمهای منتظرش را می دیدم کـه بـا مـن حـرف می زدند ، دیدم که نگاههای منتظرش را به آسمان دوخته و منتظر عزیزی ست که هنوز از راه نیامده.

به تابلو های شهیدان گمنام نگاه میکردم که  ناگهان نوشته ی روی یکی از تابلو ها توجهم را به خود جلب کرد؛

شهید گمنام ، محل شهادت : ایران ، جاده ی کربلا

اشک از چشمانم جاری شد ، به گل شب بوی کنار یکی از قبرها خیره شدم باد با گلبرگهایش بازی میکرد و عطر خوش آن در فضا پیچیده بود با خود فکر میکردم شاید پیکر شهید جاوید الاثر حسین صادقی در آن میان باشد، شاید مرا صدا میزند ولی من صدایش را نمی شنوم از جا بلند می شوم، آرام حرکت می کنم، نمی دائم به کدامین سو ، شاید جاده ی کربلا ، جاده ای که شاید بتوانم در آن نشانی از شهید جاوید الاثر حسین صادقی بیابم.

زندگی نامه ی شهید جاوید الاثر حسین صادقی

شهید جاویدالاثر حسین صادقی فرزند فرضعلی صادقی در فروردین ماه سال هزار و سیصد و پنجاه و سه در یکی از شب های محرم دیده به جهان گشود، خوب به دنیا آمد و خوب هم نور باران شد. کودکی بسیار بازیگوش بود که اخلاق شیرینی داشت و عاشق رفت و آمد بود. به پدر بیش از دیگران علاقه مند بود و همیشه احترام طرف مقابلش را حفظ می کرد. اطرافیان به یاد دارند که همواره دعای فرج را با خود زمزمه میکرد. سال اول راهنمایی را در روستای بانش خواند اما توان بیش از این ماندن را نداشت مادرش هرچه اصرار کرد که بماند و از خانواده سرپرستی کند نشنیده گرفت و گفت سرپرستی خانواده ام را به خدا سپردم و گفت: دوست دارم اگر به جبهه رفتم مفقود شوم و همچون بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) مزارم بی نشان باشد. گویا زمانی که این آرزو را میکرد خداوند صدایش را شنید و او را به مقصودش رساند تا که چشمان اشکبار زیادی همچنان منتظرش باشند.

حسین اولین بار از طریق شهر مرودشت، برای گذراندن دوره ی سه ماهه آموزشی به کازرون اعزام شد، سپس به جبهه ی کردستان رفت و نود روز در آنجا خدمت کرد، چهل و پنج روز نیز در جبهه ی شلمچه خدمت کرد. او در خط مقدم آر پی جی زن بود.

تو که عاشق امام و جبهه بودی امیدوارم خیلی زود به آغوش خانواده ات برگردی و چشمهای منتظرشان را بیش از این، ای عزیز ، ای صمیمی ، ای دوست منتظر نگذاری.

خوشا چون تو دلی سبز و سری سبز

خوشا پرواز با بال و پری سبز

خوشا چون تو که در روزقیامت

سراپا سرخ اما دفتری سبز

منبع : نرم افزار بهانه ، شهدای بانش

 بازتایپ، ویرایش و انتشار : هدهد

=============================

وصیت نامه شهید حسین صادقی

با سلام به امام زمان(عج) و نائب برحقش ابراهیم بت شکن، خمینی کبیر و سلام بر تمامی شهدا از صدر اسلام تا کنون و سلام بر تمامی رزمندگان اسلام وصیتنامه خود را آغاز می کنم.

پدرم مادرم بعد از مرگ من گریه نکنید، شکر خدا را جایگزین گریه نمایید که فرزند خود را در (راه) اسلام و جان دادن در راه قرآن فدا کردید، شما باید بر این مرگ افتخار کنید کـه مـرگ در راه خدا آگاهانه بهتر از مرگ در رختخواب میباشد.

برادران شعارتان باید اله اکبر باشد و مرگ بر آمریکا ، که خدا به شما نیروهای مومن نیازمند است. به جبهه ها بشتابید که جبهه ها نیازمند به تمام نیروها میباشد از امت مسلمان انتظار دارم که اسلام را بشناسند و به تمام روستا بشناسانند. روحانیت را بشناسند و به دیگران نشان دهند. والسلام

ببوسم دستت ای مادر که پرودی مرا آزاد

بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد

به حجله می روم شادان و زخمی در بدن دارم

به جای رخت دامادی کفن خونین به تن دارم

حسین صادقی

4/9/1365

=================

به روایت مادر

عزیزم حسین به امام رضا (ع) علاقه خاصی داشت. یادم می آید یک بار که می خواستیم به مشهد برویم حسین را هم با خودمان بردیم. یک روز که برای خرید سوغاتی به بازار رفته بودیم، حسین گم شد، هر چه دنبالش گشتیم پیدایش نکردیم. اطرافیان و دوستانی که همراهم بودند مرا دلداری دادند و گفتند: بیایید به خانه برگردیم شاید حسین خانه باشد. وقتی به خانه برگشتیم ، حسین بالای پشت بام بود و به طرف من سنگ ریزه پرتاب می کرد تا من متوجه شوم که او بالای پشت بام است. از دستش عصبانی بودم اما وقتی با خنده پیشم آمد، آرام شدم.

=======================

به روایت زن برادر، ابریشم صادقی

در یکی از روزهایی که تمام مردهای خانواده به جبهه رفته بودند و فقط من و حسین و مادرش در خانه بودیم، حسین با عصبانیت در حیاط راه می رفت. پرسیدم چطور شده؟ چرا مدام در حیاط راه میروی و حیاط را متر کنی؟ گفت: من چرا باید این جا بمانم؟ من هم می خواهم به جبهه بروم و از کشورم دفاع کنم.

============

آخرین باری که می خواست به جبهه برود ساعت چهار و سی دقیقه بود کـه آمــد و به من گفت: من دارم به جبهه می روم، اگر برگشتم که هیچ اما اگر برنگشتم در آلبوم یک یادگاری برایتان گذاشته ام، بگرد و آن را پیدا کن. سال شصت و هفت که دیگر حسین بر نگشت به یاد همان روز و حرفهای حسین افتادم، درآلبوم به دنبال یادگاریش گشتم، امانتی چیزی جز وصیت نامه نبود.

=================

به روایت زن برادر ، ناز آفرین بانشی

بار اولی که حسین از کردستان به مرخصی آمد من و خترم در خانه نشسته بودیم و دخترم مشغول تماشای تلویزیون بود که دیدم فریادی کشید و گفت: مادر، عمو حسین... در همین حین بود که حسین وارد خانه شد و برای من و دخترم انگشتر آورده بود.

========================

به روایت برادر

هر وقت صدای بلندگوها بلند می شد حسین فرار میکرد تا به جبهه برود. دو باری هم فرار کرد اما او را برگرداندیم ولی بار سوم که در مقر صاحب الزمان بود دیگر نتوانستیم او را برگردانیم چون وقتی به دنبالش رفتیم گفتند: حسین پنج دقیقه پیش با اتوبوس و کاروانشان حرکت کرد و رفت....

اواخر جنگ بود که خبر دادند چند نفر از بچه ها مفقود شده اند که حسین نیز جزء آنها بود.

======================

به روایت برادر – محمود رضا صادقی

حسین خیلی با من صمیمی بود هروقت چیزی احتیاج داشت از من میخواست تا برایش تهیه کنم، یادم می آید یکبار از من خواست تا برایش یک شلوار بخرم. من هم برایش یک شلوار خریدم که البته خیلی گشاد بود ، وقتی آن شلوار را پوشید گفت: آخر این چه شلواری است که تو برای من خریدی، این که خیلی گشاد است، ببر خیاطی تا برایم درستش کند. من هم به خیاطی شهید عادل رفتم و برایش درستش کردم، چند مدت بعد با همان شلوار رفت و به انتظار پیوست....

اینجا بود که گریه برادر شهید را امان نمی داد مادر شهید صلوات می فرستد و او ا دعوت به صبر می کند.

=================

به روایت برادر شهید

تلوزیون مراسم آزادی اسرا را نشان می داد همه اعضای خانواده روبروی تلویزیون نشسته بودیم به دقت به اسرای آزاد شده و آنهایی که در اتوبوسها بودند نگاه می کردیم تا شاید ما هم گمشده خودمان را از میان آن جمعیت پیدا کنیم اما پیدا نکردیم...

=========================

به روایت دختر عمو ؛ بانو صادقی

زمانی که بچه بودیم، یکی از خوراکی هایمان چغندرقند بود که زیر آتش پنهان می کردیم و بعد از پخته شدن آن را می خوردیم. یک بار مادرم چغندری را برای ما نزدیکی های خانه عمویم زیر آتش کرد. وقتی ما برای خوردن آن چغندر رفتیم، حسین را روی پشت بام خانه شـان دیدم که می خندید. از او پرسیدم: چرا می خندی؟ گفت: هیچی، من و برادرم هرچه خاک و آتش را کنار زدیم چیزی پیدا نکردیم. حسین از ما پرسید دنبال چه می گردید؟ من گفتم دنبال چغندر، حسین به طرف شکمش علامت داد و گفت: چغندرتان اینجاست.

======================

به روایت زن برادر – ابریشم صادقی

تازه از آموزشی برگشته بود. در لباس بسیجی ، قد بلندتر و بزرگتر به نظر می رسید، البته لباسش برایش گشاد بود. بعد از احوالپرسی سراغ مادرش را گرفت . گفتم : او مهمان است ، تو هم اگر می خواهی به مهمانی برو. اول گفت : اگر با این لباس ها بروم زشت نیست ؟ بعد خودش جواب داد زشت که نیست ،هیچ تازه کلاس هم داره که آدم لباس بسیجی بپوشد.

===================

به روایت پسر عمه – رضا رستمی

روزی با حسین، برای چیدن بنه به کوه رفته بودیم. او که از همان اول عشق شهادت را در سرش می پروراند، پارچه ای سبز به پیشانی خود بسته بود که روی آن نوشته بود: یا حسین شهید.

یکبار هم عروسی پسر عمه حسین بود. خانواده آنها هم در این مراسم شرکت کرده بودند. اتفاقاً آن زمان ، زمانی بود که پسرهای فراری از سربازی را دستگیر می کردند.

دست بر قضا حسین را هم کنار مدرسه شهید علی کرم سلیمی به عنوان سرباز گرفته بودند و او را در کنار دیوار مدرسه نگه داشته بودند و او از همان جا عروسی را تماشا می کرد. عده ای برای آزادی او رفتند اما هیچکدام نتوانستند او را آزاد کنند تا اینکه یکی از اقوام توانست او را آزاد کند اما در کل آن عروسی به کامش تلخ شد.

=======================

 به روایت دختر عمو راضیه صادقی

روزی حسین از جبهه به مرخصی آمده بود و برای همه دخترهای فامیل انگشتری که خودش در جبهه آن را با منجوق و مهره درست کرده آورده بود. وقتى من به خانه آنها رسیدم، دیدم که انگشتر ها را بین دخترها پخش کرده و چون من از همه کوچکتر بودم به من نرسید. من از شدت ناراحتی گریه کردم و از خانه آنها بیرون آمدم و در حیاط خانه و زیر یک دالان قدیمی نشستم و گریه کردم.

ناگهان حسین آمد و دستی به سرم کشید و گفت دختر عمو جان ناراحت نباش ان شا الله این بار که به جبهه رفتم حتماً یک انگشتر خیلی قشنگ برایت درست می کنم و می آورم. اما این آخرین وعده ای بود که حسین به من داد،  رفت و دیگر مرخصی نیامد تا مدتی انتظار کشیدم اما این انتظار پایانی ندارد، هنوز منتظرم.

====================

روایت برادر . - محمد صادقی

ما وضعیت مالی خوبی نداشتیم و در گوشه ای از خانه ی پدر حسیـن زنــدگــی می کردیم. یک روز حسین و برادرش برای نهار به خانه ما آمدند. ما آن روز برنج درست کرده بودیم اما روغن نداشتیم تا بر روی آن بریزیم. حسین ماند ولی برادرش از روی پشت بام فرار کرد و به خانه خودشان رفت. از حسین پرسیدم تو چرا نرفتی؟ او گفت: برادرم ....ندارد ، حالا ما به همه بگوییم که ما غذا نخوردیم.

==================

به روایت مادر

حسین به خانه برادرش رفته بود و دختر او که تازه به دنیا آمده بود را بوسیده و سپس به خانه اقوام رفته و حلالیت طلبیده بود. آن روزها پدر و چند برادر حسین به جبهه رفته و یا میخواستند به آنجا بروند که یکی از اقوام اطلاع داد که حسین به جبهه رفت به دنباش رفتم و در مقر به او رسیدم و از او خدا حافظی کردم.

=====================

به روایت دختر عمو ؛ بانو صادقی

من و حسین و دیگر بچه ها برای چراندن گوسفندان به صحرا می رفتیم. گله حیوانات پدر حسین خیلی زیاد و شلوغ بود، یک روز ما روزه بودیم و مشغول چراندن گوسفندان خودمان حسین که می خواست با دیگر پسرها به خوشه چینی گندم و جو برود به من گفت اگر گوسفندان ما را هم نچرانی به مادرت می گویم که روزه ات را خورده ای من که روزه ام را افطار نکرده بودم، ترسیدم که حسین واقعاً به مادرم بگوید که من روزه ام را خورده ام، مجبور شدم گله سنگین عمویم را تا عصر بچرانم و حسابی هـم دنبـال حـیـوانــات دویدم و خلاصه آن روز از پا در آمدم.

========================

به روایت همرزم - حسن حسینی

حسین خیلی پسر خوبی بود . من و او تا آخرین لحظه کنار یکدیگر بودیم، عراقی ها ما را محاصره کردند. من و حسین هم در یکی از سنگرها پنهان شدیم، وقتی که آبها از آسیاب افتاد حسین سرش را از سنگر بیرون برد و به من هم گفت بیا بیرون خبری نیست، اینها نیروهای ایرانی هستند. همین که از سنگر بیرون آمدیم عراقی ها روی سر ما ریختند و ما را دستگیر کردند. آنها لباس رزمنده های ایرانی را پوشیده بودند.

همان موقع ترکش خمپاره پای راست حسین را قطع کرد، برگشتم ببینم حسین چطور شد، دیدم که روی زمین افتاده بود و دیگر اجازه ندادند که او را ببینم. مرا به بصره بردند، در زمان اسارت از دوستی خواهش کردم تا بیمارستانهای بصره را بگردد شاید حسین را پیدا کند اما هیچ اثری از حسین نبود.

روحش شاد و یادش گرامی

==================

با سلام و عرض ادب خدمت شما مخاطبین گرامی: با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر بیضا را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر بیضا تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از این شهید بزرگوار و هر کدام از شهدای عزیز منطقه ولایتمدار بیضا دارند، با تلفن 09176112253 (صادقی) تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم برای هماهنگی با آنها به عمل آید. والسلام / با سپاس

۰ نظر ۲۲ مهر ۹۷ ، ۲۰:۲۷
هیئت خادم الشهدا

هویت شهدای عملیات تروریستی امروز در اهواز اعلام شد+ اسامی

معاون استاندار خوزستان تازه‌ترین آمار از اسامی شهدای عملیات تروریستی اهواز را اعلام کرد و گفت: با توجه به وخامت حال تعدادی از مجروحان حادثه تروریستی مراسم رژه نیروهای مسلح احتمال افزایش تعداد شهدا وجود دارد.



    ه گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، اسامی شهدای عملیات تروریستی اهواز اعلام شد.

علی‌حسین حسین‌زاده معاون سیاسی اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در اهواز با اشاره به حادثه صبح امروز اسامی زیر را به‌عنوان آمار شهدای این حادثه اعلام کرد و گفت: با توجه به وخامت حال تعدادی از مجروحان حادثه تروریستی مراسم رژه نیروهای مسلح احتمال افزایش تعداد شهدا وجود دارد.

1- امید فرخی زنگنه
2- علی لویمی
3- اسماعیل شفیع‌نژاد
4- میلاد جهانگیرنژاد
5- سعید کریمی
6- یونس پور حلو
7- رضا شعیبی
8- امید حسینی
9- علی کمایی
10- اقدامی
11- حسین ولایتی‌فر
12- سعید زارع
13- حسین فاروق
14- خلیل هاشمی فرد
15- علی سلمان‌وند
16- امید نریمسایی
17- محمد عذاری
18- نبی دریس
19- ابراهیم بنداوی
20- محمد افشنگی
21- مهران زرافشان
22- سینا آغاجری
23- حسین منجزی
24- محمد عوذاری
25- مجهول الهویه.

۰ نظر ۰۲ مهر ۹۷ ، ۰۸:۱۷
هیئت خادم الشهدا

امروز هفتم محرم 1440 طبق یک رسم قدیمی مراسم علم جمع کردن داشتیم. جایتان خالی

۱ نظر ۲۶ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۳۴
هیئت خادم الشهدا

نام:
شرافت خانم
نام خانوادگی:
خسروی هاچه سو
نام پدر:
سید الله کرم
تاریخ تولد:
1309/05/27
استان تولد:
آذربایجان غربی
شهر تولد:
شاهین دژ
وضعیت تاهل:
متاهل
تحصیلات:
مشخص نشده
رشته تحصیلی:
-
شهر تحصیل:
-
شغل:
خانه دار


بنام خدا
شهیده حاجیه خانم شرافت در سال 1309 در روستای هاچه سو از توابع شهرستان شاهین دژ دیده به جهان هستی گشود ایشان یکی از زنان محجبه روستا بودند که در تمامی مراسمات مذهبی با قلبی اندوهیگین و چشمی گریان شرکت فعال داشت.
حاج شرافت خسروی بانی و مربی خانواده بود که همگی جان شیرین خود را در راه اعتلای کلمه حق تقدیم انقلاب اسلامی و امام عزیزمان نمودند و خود نیز به هنگام زیارت خانه خدا و بهنگام اعلام برائت از مشرکین و انزجار و تنفر از ابر قدرتهای شیطان صفت در مورخه 66/5/9 جام شهادت را نوشید و به دیدار معشوق ازلی ستافت و پیکر مطهر ایشان با شکوه خاصی در روستای هولاسو در جوار دیگر شهیدان وی به خاک سپرده شد.
  ایشان همسر و 4فرزند خود را تقدیم انقلاب کردند و خود نیز به هنگام زیارت خانه خدا و به هنگام اعلام برائت از مشرکین و انزجار از ابرقدرت های شیطان صفت در مورخه 66/5/9 جام شهادت را سرکشید.

به نقل از سایت 12 هزار شهید استان آذربایجان غربی

۰ نظر ۱۰ شهریور ۹۷ ، ۰۳:۴۱
هیئت خادم الشهدا

طلوع خورشید

ابو بصیر گفت: همراه امام صادق علیه السلام برای شرکت در مراسم حج عازم مکه بودیم. وقتی به سرزمین ابواء رسیدیم، حضرت برای ما صبحانه ای تدارک دید. مشغول صرف صبحانه بودیم که کسی از طرف همسر امام صادق علیه السلام آمد و به ایشان خبر داد که حال همسرتان دگرگون شده و درد زایمان آغاز شده است و چون فرموده بودید در این باره قبل از هر کار شما را مطلع کنیم، خدمتتان آمدم.

امام صادق علیه السلام همان لحظه برخواست و همراه فرستاده ی همسرش رفت و بعد از چند لحظه برگشت. ما که قیافه ی شاداب ایشان را دیدیم، شاد باش گفتیم و از وضعیت همسرشان پرسیدیم، فرمود: خداوند حمیده را به سلامت داشت و به من پسری عنایت فرمود که در میان مخلوقاتش از همه بهتر است. همسرم در باره ی آن نوزاد مطلبی به من گفت: که گمان می کرد من از آن بی خبرم; اما من پیرامون آن موضوع از او آگاه تر بودم.

من (ابو بصیر) درباره ی محتوای آن مطلب سؤال کردم، ایشان فرمود: «حمیده گفت: هنگامی که آن نوزاد متولد شد، دست هایش را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد.» من به حمیده گفتم این کار نشانه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و نشانه ی وصی بعد از اوست. (1)

و به این ترتیب بود که ابو الحسن موسی کاظم علیه السلام در روز شنبه هفتم ماه صفر سال 128 ه ق در سرزمین ابواء (بین مکه و مدینه) به دنیا آمد. (2)

عالم همه غرق زیب و زیور آمد از جلوه ی نور حق منور آمد آمد به جهان باب حوایج کاظم محبوب خدا موسی جعفر آمد (3)

۰ نظر ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۷
هیئت خادم الشهدا
۰ نظر ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۲۰:۴۶
هیئت خادم الشهدا

شعر در ادامه مطلب

۰ نظر ۰۵ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۱
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

حسین کوچک

در مدح و رثای حضرت سید علاءالدین حسین ابن موسی بن جعفر مشهور به حسین کوچک که شباهتهای بسیاری با سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بویژه در نحوه شهادت دارد و مرقد مطهرش «مشهور به آستانه» در شیراز نزدیک به حرم مطهر برادرانش حضرت محمد ابن موسی و حضرت احمد بن موسی علیهم السلام قرار دارد و در ایام و مناسبتهای مذهبی مخصوصاٌ تمام شبهای دوشنبه که شب زیارتی آن حضرت است زائران و عاشقان و ارادتمندان بیشماری از اطراف و اکناف ایران در حرم مطهرش شب زنده داری می‌کنند و به عبادت و راز و نیاز و مناجات و کسب معرفت و ادای نذر می‌پردازند. طوبی لهم

هوالجمیل

حسین کوچک

سلام ای حسین ابن موسی بن جعفر

سلام ای گل سرخ زیبای پرپر

سلامی ای شهیدی که گشتی چو جدت

غریبانه و تشنه ، در خون شناور

تو همنام مولای مظلوم مائی

که هستی گل باغ زهرا و حیدر

شباهت تو بسیار داری به مولا

به غیر از امامت ؛ به اوصاف ، اکثر

ز تیغ ستم ، شد تنت پاره پاره

که خوردی بسی زخم  از تیغ لشکر

پراکنده شد قطعه های تن تو

در این دشت ، چون لاله های معطر

به عشق رضا راهی توس بودی

ولیکن نشد وصل مولا میسر

به شیراز شد حمله بر کاروانت

به دستور مأمون ملعون کافر

رضا را اباالفضل گردیده احمد

تو هم گشته‌ای بر رضا مثل اکبر

شده خواهرت ، فاطمه ، ساکن قم

که گشته چو زینب انیس برادر

به تأخیر افتاده شد انتقامت

چو خون خدا ، تا به صبح مقرر

سلام خدا بر تو ، ای آنکه بخشی

شفا و شفاعت ، به زُوار مضطر

تو را هر که با دل نماید زیارت

وجودش شود از وجودت مُنور

دلی که بسوزد برای تو باری

شود بیمۀ عشق تو تا به محشر

کسی که بریزد برای تو اشکی

بنوشد به پاداش ، از اشک کوثر

در این «آستانه» ز باب‌الحوائج

طلب کن همه آرزویت، سراسر

خوشا آنکه باشد به دنیا و عُقبی

غلام حسین ابن موسی ابن جعفر

والسلام

محمد حسین صادقی (غلام)

زرقان فارس – 29/5/1397

۰ نظر ۲۹ مرداد ۹۷ ، ۰۲:۳۱
هیئت خادم الشهدا