----------------------------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------------------------------------
شهدای دانش آموخته دانشگاه افسری امام علی علیه السلام
سرلشکر شهید غلامرضا آزادی، نام پدر : فضل ا. . . ، کد شناسایی : 1002860 درجه زمان شهادت: سروان، درجه حقوقی فعلی : سرلشگر، رسته : زرهی، تاریخ ورود به دانشکده افسری: 1/7/1354تاریخ فارغ التحصیلی از دانشکده افسری : 1/7/1358 محل تولد : روستای آبادخُره کربال زرقان فارس، تاریخ تولد : 1335 مدرک ، رشته ومحل تحصیل : لیسانس علوم نظامی از دانشکده افسری. وضعیت تاهل و تعدادفرزندان : متاهل، فرزند پسر ؟ فرزند دختر؟ یگان خدمتی : لشگر 92 زرهی (تیپ 2 زرهی دزفول) ، تاریخ شهادت : 2/1/1361 محل شهادت : دشت عباس، نام عملیات : فتح المبین، چگونگی شهادت : اصابت موشک هواپیمای دشمن به تانک حامل وی، نشانی مزار شهید : گلزار شهدای مرودشت، مسئولیت در زمان شهادت : فرمانده گروهان تانک، مسئولیتها و فعالیتها : آموزش غیررسمی برادران سپاه مرو دشت در ساعات غیرخدمت - حضور در جبهه موسیان - حضور در عملیات شکستن حصر آبادان - حضور در عملیات فتح بستان- حضور در عملیات فتح المبین، دوره هایی که طی نموده : دانشکده افسری – مقدماتی زرهی، سابقه مجروحیت : اصابت ترکش خمپاره در عملیات فتح بستان ، (به نقل از سایت شهدای ارتش) فرازی از وصیت نامه :
شبی آمد که می باید فــــــــداکرد * به راه مملکت فرزند و زن را
به پیش دشمنان ایستاد و جنــــگید * رهـــــاند از قید بدنامی وطن را
زندگینامه شهید بزرگوار غلامرضا آزادی
غلامرضا آزادی در سال ۱۳۳۵ در روستای آباد خُرِّه منطقه کربال از توابع زرقان به دنیا آمد. در هفت سالگی به همراه خانواده به مرودشت رفتند و در آنجا ساکن شدند و تحصیلات ابتدایی غلامرضا در مرودشت سپری شد. وی از همان کودکی ضمن تحصیل ، اهل کسب و کار نیز بود و در گرمای تابستان ها اوقات خود را در کوره های داغ و سوزان آجر پزی سپری می کرد. وی معتقد بود باید روی پای خود بایستذ تا پایه های خانواده محکم شود و در همین راستا ضمن تحصیل علاوه براینکه شاگرد ممتاز بود هزینه های تحصیل خود را با کسب و کار فراهم می کرد.
این شهید مانند خیلی از جوانان به ورزش علاقه زیادی داشت و در ورزش های مختلف از قبیل کشتی و دومیدانی و والیبال فعالیت داشت و از بهترین فوتبالیست های شهر مرودشت به شمار می رفت. وی همواره با رعایت اخلاق ورزشی ، در بین ورزشکاران مرودشت و سایر مردم زبانزد عام و خاص بود.
وی از خدمت به پدر و مادر و صله رحم نسبت به خویشاوندان خویش دریغ نمی کرد.
شهید غلامرضا آزادی در سال ۱۳۵۴ دیپلم تجربی را کسب کرد و چون در آن زمان مرودشت دبیرستان نداشت اتاقی را در شیراز کرایه کرده و به مطالعه می پرداخت.
وی در سال ۱۳۵۴ در امتحان ورودی دانشکده افسری شرکت نمود و مدت سه سال در ارتش آموزش های مختلف را طی نمود. وی در این سه سال نیز ورزش را ترک نکرد و عضو تیم دو و میدانی ارتش بود و هر وقت برای مرخصی به مرودشت می آمد با دوستان خود در تیم پاس مرودشت تمرین و فوتبال می کرد.
از دوستان صمیمی شهید غلامرضا آزادی در تیم پاس مرودشت می توان به شهید خانمیرزا استواری ، شهید رحمت برزگر ، شهید سیروس برزگر اشاره کرد.
شهید آزادی در سال ۱۳۵۷ پس از فارغ التحصیلی از دانشکده افسری با درجه ستوان دومی به دانشکده زرهی شیراز منتقل شد و وی در مدت ۶ ماه آموزش های تخصصی زرهی را نیز پشت سر گذاشت.
در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ با توجه به دستورات امام خمینی (ره) در جریان یک تظاهرات راهپیمایی پادگان خویش را ترک کرد و به مردم پیوست. وی معتقد بود هدفش از رفتن به ارتش خدمت به مردم بود نه ایستادن مقابل مردم و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به پادگان خویش بازگشت.
فرمانده سپاه مرودشت در آن زمان رضا مبرم آیین که رفیق شهید آزادی بود از او خواست تا به آموزش پاسداران مرودشت مشغول شود. شهید روزها در ارتش بود و شب ها بدون هماهنگی با ارتش به آموزش پاسداران مرودشتی می پرداخت.
شهید پس از اتمام آموزش دوره زرهی در تیپ زرهی شیراز به تیپ ۲ زرهی دزفول منتقل گردید و در آنجا شهید کتابخانه ای را راه اندازی نمود.
در نیمه اول سال ۱۳۵۹ به همراه گروهان تحت امر خود به جبهه موسیان اعزام شدند و در واقع شهید قبل از شروع جنگ هم در خط مقدم حضور داشتند. در سال ۱۳۵۹ پدر شهید به همراه عده ای دیگر به دزفول رفتند و خانواده شهید را به همراه اسباب و اثاثیه زندگی شان به مرودشت منتقل کردند در حالی که شهید در منطقه موسیان حضور داشت.
شهید آزادی یه علت عدم پشتیبانی و عدم هماهنگی و فرماندهی خائنانه بنی صدر در مورد عقب نشینی های بی مورد ، دو هفته با نیروی های تحت امر خود در محاصره عراقی ها بودند ، اما شجاعانه مقاومت کردند و تن به اسارات نداند و مجبورشدند دو تن از نیروی خود را شبانه به نیروهای تیپ برسانند و به کمک آنها بتوانند از محاصره خارج شوند و برای ادامه ماموریت به جبهه های عین خوش و دهلران رفتند.
بنی صدر رییس جمهور خائن به مرودشت آمده بود و شهید نیز همان زمان برای مرخصی به مرودشت آمده بود و ازاینکه مردم مرودشت به استقبال رییس جمهور آمده بودند ناراحت بود و شروع به ناسزا گویی به بنی صدر کرد و مردم مرودشت تعجب کرده بودند چون کسی فکر نمی کرد بنی صدر خائن باشد.
شهید آزادی در شهریور ۱۳۶۰ به همراه نیروهای تحت امر خود به دستور امام راحل جهت شکست حصر آبادان به آبادان اعزام شدند و شجاعانه پیروز شدند.
بعد از آن به مرخصی آمد و با شوق از شکست حصر آبادان برای جوانان و مردم تعریف می کرد و بعد از آن به بستان رفت و در عملیات فتح بستان تانک وی مورد اصابت تانک های عراقی قرار گرفت و شهید آزادی نیز از ناحیه چشم مورد ترکش قرار گرفت و مجروح شد اما قبل از انهدام تانک خودش را به بیرون پرت کرده بود و به بیمارستانی در اصفهان اعزام گردید و بعد از مداوای سرپایی به مدت ۷ روز به خانه آمد ولی علیرغم تذکر دکترها مبنی بر اینکه پس از استراحت باید برای جراحی مجدد مراجعه کند دوباره به جبهه رفت.
در اواخر سال ۱۳۶۰ به شهید اعلام کردند که سه سال خدمت وی در مناطق گرمسیری به پایان رسیده و وی می تواند به مناطق دیگری منتقل شود اما شهید غلامرضا آزادی در جواب گفت تا نیروهای عراقی و مزدور را از سرزمین مان بیرون نکنیم و تا پیروزی کامل درجنگ ، باید ایستاد و می گفت چون ما از با تجربه های جنگ هستیم و از اول در جنگ حضور داشته ایم لطمات زیادی به جنگ می خورد. وی گفته بود من با گروهانم هم قسم شدیم تا آخرین قطره خون در راه میهن اسلامی و اسلام با شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی به جنگ ادامه بدهیم.
شب عید سال ۱۳۶۱شهید نیروهای تحت امر خود را جمع می کند و می گوید فردا روز حمله است و درباره شهادت صحبت می کند و گفت چون معاونم مرخصی رفته است استوار آراسته فرماندهی گروهان رزمی را عهده دار است.
در ادامه بیان کرد شهید کسی است ایمان و باطنش با خدا یکی شده باشد و نباید از شهادت ترسید. صبح روز دوم فروردین ۱۳۶۱ پس از ۸ ساعت جنگیدن به دشت عباس می رسند و در ساعت ۲ بعد از ظهر همان روز شهیدبا بی سیم به تانک های عقبه گروهان خود می گوید که به آخرین خاکریز رسیده ایم ولی به دلیل حجم زیاد آتش دشمن بقیه تانکها قبل از رسیدن به خاکریز پناه بگیرند در همان لحظه بود که تانک شهید آزادی مورد اصابت موشک هواپیمای عراقی قرار گرفت و به همراه توپچی و راننده تانک سوختند و به شهادت رسیدند.