بسم الله الرحمن الرحیم سلام... خوش آمدید.... زندگینامه نویسی صلواتی و سریع و عالی برای شهدای کشور ، افتخار ما در دنیا و آخرت است، اکثریت مطالبی که در این وبلاگ آمده محصول مصاحبه تلفنی یا حضوری با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران است که نوشته شده و قبل از درج در سایت، به رؤیت و تأیید خودشان رسیده است. شما خانواده محترم شهید نیز اگر خواستار نوشتن زندگینامه برای شهید بزرگوارتان هستید بر ما منت گذارید و با شماره ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ (صادقی) تماس بگیرید تا در اسرع وقت با افتخار فرمانبری کنیم. ما وابسته به هیچ شخص و سازمانی نیستیم فقط به عشق شهدا و سید و سالارشان حضرت اباعبدالله الحسین، رایگان و عاشقانه و با تمام وجود کار میکنیم و هیچ پاداش و مقامی نمیخواهیم جز شهادت و وصال شهدا.... نثار ارواح مطهر و منور تمام انبیا و اولیا و شهدا و صلحا و اموات منسوب به صلوات فرستندگان، فاتحه مع الصلوات، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم... در ضمن، انتشار مطالب این سایت آزاد است و حتی بدون ذکر منبع پاداش الهی دارد. پس یاعلی... ----------------------------------------------- برای دریافت صلواتی کتاب امام زادگان عشق و آثار انتشارات هدهد به سایت هدهد مراجعه فرمائید: www.hodhodiran. ir ----------------------------------------------- ارادت
هوالجمیل / به نقل از خبرگزاری فارس : رسانههای معاند و از جمله بی بی سی فارسی، اینترنشنال سعودی، صدای آمریکا، رادیو فردا و...برای فعالیت در داخل ایران با محدودیت مواجه هستند. یکی از این محدودیتها، ارتباط گیری با سوژههای موردنظر در داخل کشور و انجام مصاحبه با آنها است.
انجام این مصاحبهها، هم برای رسانههای معاند در خارج از کشور سخت است و هم سوژهها در داخل کشور، به دلیل تبعات آن، ممکن است از مصاحبه با رسانههای معاند امتناع کنند.
بر همین اساس از مدتها قبل و به ویژه در جریان آشوبهای اخیر، ما شاهد نوعی عملیات رسانهای هستیم که قابل تأمل و البته از سوی مراجع ذیربط قابل پیگیری و بررسی است.
در این عملیات رسانهای، برخی از رسانههای منتسب به جریان اصلاح طلب با ادبیاتی مشابه رسانههای معاند با سوژههای مورد علاقه آن رسانهها مصاحبه میکنند. در پایان، خروجی کار به صورتی است که اگر تابلوی رسانه تولیدکننده مصاحبه را برداریم و اسم بی بی سی فارسی یا اینترنشنال سعودی را بگذاریم، مخاطب متوجه آن نمیشود و این به دلیل ادبیات یکسان در تولید این مصاحبه است.
هوالجمیل / شهید بسیجی محمدحسین سروریراد که از 2 سالگی طعم یتیمی را چشیده بود، با دیدن فیلمهای کشیدن چادر زنان مؤمن طاقت نیاورد و برای تأمین امنیت وارد میدان شد و در اوج قساوت اغتشاشگران به ضرب گلوله شهید شد.به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، اواخر شهریور ماه حضور اغتشاشگران موجب شد که اعتراض مردم تحت شعاع قرار گیرد. اغتشاشگرانی که با تخریب اموال عمومی، آتش کشاندن برخی مراکز دولتی، چادر کشیدن از سر بانوان مؤمن و به شهادت رساندن نیروهای بسیج و مأموران فراجا گوی سبقت را از داعشیان ربودند. در این مدت تا آذر ماه جاری بیش از ۵۰ شهید امنیت برای دفاع از کیان این نظام تقدیم انقلاب شد تا نقشه دشمنان را علیه این انقلاب ناکام بگذارد.
جوان ۲۱ ساله، شهید محمدحسین سروریراد مسؤول فرهنگی پایگاه امام حسن مجتبی (ع) روستای حسینآباد گرمسار در ۳۰ شهریور ماه به ضرب گلوله اغتشاشگران مضروب و در ۳۱ شهریور ماه در حین عمل جراحی به شهادت رسید. این شهید که از ۲ سالگی پدرش را از دست داده بود، تهتغاری خانه و همدل و همدهم مادرش بود.
آخرین جملهای که محمدحسین به مادرش گفت
این جوان دهه هشتادی که سالها بعد از دوران دفاع مقدس به دنیا آمده بود، بارها از مادرش خواسته بود برایش دعا کند که شهید شود. دعایی که مادر همیشه زبانی بیان میکرد، اما نمیدانست روزی محقق شود تا اینکه روز چهارشنبه ۳۰ شهریورماه سال ۱۴۰۱، قبل از رفتنش به مادرش گفته بود: میروم و بر میگردم. اما مگر دلشورهها گذاشتند که مادر محمدحسین آرام بماند؟ تماسهایی که پشت هم گرفته میشد و او آخرین بار جواب داد: بله مادر جان؟ و دیگر هیج صدایی نیامد.
خواست خادم زوار امام رضا (ع) باشد اما همنشین مولایش شد
محمدحسین ساکش را آماده کرده بود تا در ایام شهادت امام رضا (ع)، به زوار پیاده امام رضا (ع) خدمت کند، اما در نهایت او همنشین و مهمان ویژه امام رضا (ع) شد. با اینکه محمدحسین یکی دو بار در دیدارهای عمومی رهبر انقلاب را دیده بود، اما خیلی دوست داشت که از نزدیک مولایش را ببیند و سلامی دهد، اما قسمتش نشد.
هوالجمیل / شهید «مجید یوسفی» در حین انجام وظیفه و دستگیری یکی از لیدرهای آشوبهای اخیر در بندر کیاشهر بود که راننده یک دستگاه سواری تندر90 که لیدر اغتشاشات اخیر در کیاشهر بود با سرعتی جنونآمیز بهسمت مدافعان امنیت حرکت کرده شهید یوسفی را به شهادت رساند. روحش شاد ویادش گرامی
بسیجی شهید حمید پورنوروز هوالجمیل / این روزها نحوه شهادت غریبانه و مظلومانه شهید بسیجی «حمید پورنوروز» گیلانی آتش به جان همه انداخته چراکه او را هم عدهای بیرحم غریب گیر آوردند و او خود روضه مجسم گودال قتلگاه شد. به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، بار دیگر روضهخوان میخواند «غریب گیر آوردنت» و حاضران ناله میزنند؛ این بار برای شهدای مدافع امنیتی که علیاکبرهای زمانه خویش شدند و روضه مجسم گودال قتلگاه. این روزها نحوه شهادت غریبانه و مظلومانه بسیاری از مدافعان امنیت همچون شهید بسیجی «حمید پورنوروز» گیلانی آتش به جان همه انداخته چراکه او را هم عدهای بیرحم و داعشیصفت غریب گیر آوردند و در مظلومیت به شهادت رساندند.
شهید «حمید پورنوروز» یک بسیجی بود که درآمد خودش را از طریق کارگری و جوشکاری به دست میآورد اما مشکلات و گرفتاریهای زندگی، او را از زندگی واقعی غافل نکرده بود لذا هرجا که مشکلی پدید میآمد، او برای حل آن مشکل پای کار بود. او در صحنههایی مانند درگیری با گروه تروریستی پژاک در شمال غرب کشور، حضور در بیمارستانها در زمان کرونا و کمک به کادر درمان، حضور در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) و دفاع از ناموس شیعه حضور داشت. ظهر روز شهادت، قبل از رفتن به شهر به دوستانش گفته بود "به روضهخوان بگویید برای ما چند خطی روضه بخواند" انگار میدانست خبرهایی در راه است. 12 آبان ماه دقیقاً 2 روز بعد از عروس شدن دخترش، آشوبگران برای تجمع فراخوانها داده بودند و مدافعان امنیت مردم هم در مقر نشسته و آمادهباش بودند تا اینکه یکی از آنها به شوخی میگوید "امشب شب شهادت است یکی از ما شهید میشود"؛ آقا حمید در حال چای ریختن برای دوستانش بود، آقا رضا به حمید میگوید "امشب نور بالا میزنی، امشب شب توست" و همه میخندند و کسی انتظار نداشت حمید به این زودی آنان را ترک کند و به درجه رفیع شهادت برسد و آن شب واقعاً شب او باشد. ساعت حدود 18:45 بود که صدای بیسیم بلند شد فرمانده گفت "بچه ها بیایید، آشوبگران در حال بستن خیابانها و آتش زدن سطل آشغالها هستند، خودتان را برسانید". حمید پورنوروز که عضو تیم موتوری بود، به سمت خیابان حرکت کرد. آشوبگران با شنیدن صدای موتور بچه های گردان فرار کردند، لیدرهای اصلی به سمت یک کوچه فرار کردند اما وقتی متوجه بنبست بودن کوچه شدند و دیدند راهی فراری ندارند، درب یک منزل را شکستند و وارد آن منزل شدند. موتور حمید زودتر از بقیه دوستانش به آن کوچه رسید، حمید با شنیدن صدای پیرزنِ صاحبخانه که از ترس فریاد میزد نتوانست منتظر بماند تا بقیه دوستانش برسند؛ پیاده شد و وارد منزل شد. تعدادی از آشولگران پشت درب منزل ایستاده بودند تا نگذارند رفقای حمید وارد منزل شوند، اینجا بود که حمید تنهای تنها ماند بین یک عده آدم بیرحم.. با هرچه که در دستشان داشتند حمید را زدند و یکی با سنگ به سرش و دیگری با چاقو به گردنش و چند نفری هم به جان پهلویش افتادند.. آنجا بود که ندای "سلام بر مادر" بلند شد و حمید که آن شب دنبال روضهخوان سرور زنان دوعالم بود، خودش شد روضه مجسم مادر، روضه غریب گیر آوردنت. کسانی که حمید را به بیمارستان میرساندند میگفتند او مدام زیر لب "یا زهرا" را زمزمه میکرد تا به شهادت رسید. البته عدهای بیرحم، بعد از شهادتش هم به او رحم نکردند و هرچه خواستند راجع به او گفتند اما شهید مظلوم حمید پورنوروز جاودانه شد و خودش را به صف یاران امام حسین(ع) رسانده بود و قطعاً خداوند انتقام خون او و امثال او را خواهد گرفت.
هوالجمیل / شهید امنیت اباذر رخ بخش، شیراز، چهارم آبان ، همزمان با حمله تروریستی به شاهچراغ، در یکی از خیابانهای شیراز مجروح و ۱۱ آذر به شهادت رسید و جمعه ۱۸ آذر تشییع و در گلزار شهدای دارالرحمه شیراز به خاک سپرده شد.
بسم رب الشهداء والصدیقین مراسم تشییع پیکر طلبه بسیجی مدافع امنیت شهید حسن مختارزاده از مصلای قدس قم به طرف حرم حضرت معصومه(س) برگزار شد. به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، مراسم تشییع پیکر طلبه بسیجی مدافع امنیت شهید حسن مختارزاده از مصلای قدس قم به طرف حرم حضرت معصومه(س) برگزار شد. مردم مومن و انقلابی قم امروز پیکر شهید مدافع امنیت، طلبه بسیجی حسن مختارزاده را با شکوه خاصی از مصلی قدس تا حرم بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه (س) تشییع کردند. پیکر این شهید عزیز پس از اقامه نماز در مقبره الشهدای حرم بانوی کرامت، واقع در صحن امام رضا (ع) و در جوار مزار شهید شهروز مظفرینیا از شهدای حادثه تروریستی فرودگاه بغداد و از همرزمان سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی به خاک سپرده شد. مردم و زائران حاضر در مراسم تشییع و تدفین با فریادهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آل سعود، مرگ بر ضد ولایت فقیه و مرگ بر فتنهگر، خشم و انزجار خود را نسبت به اغتشاشگران و اخلالگران در نظم و امنیت کشور نشان دادند. شهید حسن مختارزاده طلبه پایه ششم مدرسه علمیه عترت آل محمد(ص) قم، که مدتی قبل در درگیری با اغتشاشگران دچار صدمه و جراحت شده بود، 18 آذر در بیمارستان بقیهالله(عج) به فیض عظیم شهادت نائل آمد. روحش شاد و یادش گرامی
امروز بیستم آذر ماه سالگرد شهادت شهید دستغیب است که در سال ۱۳۶۰ شمسی اتفاق افتاد، به همین خاطر مطالبی از سایت ویکی شیعه تقدیم عاشقان ولایت و شهادت میشود:سیدعبدالحسین دستغیب شیرازی (۱۲۹۲-۱۳۶۰ش) مجتهدشیعه، شهید محراب، امام جمعهشیراز. شهرت او بیشتر به سبب درس اخلاق و کتابهای فراوان اخلاقی او است. گناهان کبیره، قلب سلیم، داستانهای شگفت از جمله آثار سید عبدالحسین دستغیب است. او در مبارزات انقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و پس از انقلاب به امامت جمعه شیراز منصوب شد. در آذر ۱۳۶۰ش، پس از اقامه نماز جمعه در یک حمله تروریستی انتحاری توسط یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق مشهور به منافقین به شهادت رسید و سومین شهید محراب نام گرفت.
☑️سال نود و چهار که کاندیدای خبرگان رهبری بودم هنگام اذان عصر به خانه اش رسیدیم.خانه محقری کنار مسجدش...با شور و هیجان می گفت چون امام حسین علیه السلام بالاترین انسان عالم وجود است اسم مسجدم را مسجد امام حسین علیه السلام گذاشتم
🔹عاشق رهبری بود.می گفت وقتی آقای خامنه ای در ایرانشهر تبعید بود ما که نمی دانستیم در آینده چه می شود به خاطر علم و سیادتش دورش را گرفتیم و احترام کردیم بعدها که رئیس جمهور شد به ایشان گفتم شما همیشه برای ما همان خواهی بود حتی اگر روزی رهبر نباشی... 🔸چند روز پیش گفت درمانگاه امام حسین علیه السلام را ساخته ایم تجهیزات پزشکی ندارد قرار بود بیاید تهران تا برویم یکی از سازمانهای مردم نهاد خدمتگزار در استان برایشان تجهیزات بگیریم.... 🔹تروریستها پیرمرد حافظ قرآن را ربودند و ناجوانمردانه به قتل رساندند. بالاترین انسان عالم وجود دستگیرت باد مولوی عبدالواحد ریگی محمد حسین بیاتی #بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
**************
دادستان مرکز استان سیستان و بلوچستان جزئیات بیشتری از به قتل رسیدن مولوی عبدالواحد ریگی امام جمعه مسجد امام حسین(ع) شهرستان خاش ارائه کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از زاهدان، شمسآبادی دادستان مرکز استان سیستان و بلوچستان در رابطه با جزییات قتل امام جمعه مسجد امام حسین (ع) شهرستان خاش اظهار کرد: مولوی عبدالواحد امام جمعه مسجد امام حسین (ع) شهرستان خاش روز گذشته در مسجد حضور داشت که افراد ناشناس از درب پشتی مجسد وی را صدا کرده و سوار یک خودروی پژو بدون پلاک میکنند.دادستان مرکز استان سیستان و بلوچستان گفت: بعد اطلاع از ربوده شدن مولوی عبدالواحد با دستور دادستان شهرستان برای تحقیق روی پرونده بازپرس تعیین شده بود و تمام نیروها برای پیدا کردن مولوی عبدالواحد و شناسایی آدم ربایان مامور شده بودند که متاسفانه به نظر میرسد متهمان بعد از ربایش اقدام به قتل مولوی عبدالواحد کردهاند.وی افزود: امروز جسد مولوی عبدالواحد در یکی از جادههای فرعی شهرستان خاش در حالی که ۳ گلوله به وی شلیک شده بود که گلولهها از ناحیه سر خارج شده است، کشف شد.دادستان مرکز استان سیستان و بلوچستان گفت: بازپرس ویژه قتل در محل حاضر و پرونده قضایی در مورد این موضوع تشکیل شده است.شمسآبادی بیان کرد: پلیس آگاهی نیز در حال بررسی موضوع برای شناسایی عوامل این حادثه است.
پیکر ۱۱۱ شهید والا مقام روز گذشته از طریق آبراهه بین المللی اروند وارد اسکله آبادان شدند و مورد استقبال پرشور مردم آبادان و خرمشهر قرار گرفتند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، ظهر امروز پس از اقامه نماز جمعه در مصلی مهدیه امام خمینی(ه) با حضور گسترده و باشکوه مردم شهید پرور اهواز پیکر پاک و مطهر ۱۱۱ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس تشییع شدند.
مردم شهرستان اهواز امروز با حضور خود در این مراسم با سر دادن نوای "یازهرا" باری دیگر با شهدا میثاق بستند.
پیکر ۱۱۱ شهید والا مقام روز گذشته از طریق آبراهه بین المللی اروند وارد اسکله آبادان شدند و مورد استقبال پرشور مردم آبادان و خرمشهر قرار گرفتند.
پیکر شهدا امروز برای شناسایی به تهران اعزام خواهند شد.
این شهدا در عملیاتهای والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر، کربلای پنج، بیت المقدس هفت و تکهای دشمن در سال ۶۷ به فیض شهادت نائل آمدند و در استانهای میسان و بصره تفحص شدند.
شهید منصور بذرپاش در دوم فروردین ۱۳۳۴، در گرمسار چشم به جهان گشود. پدرش رحیم و مادرش، عشرت نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. کارمند اکباتان بود. سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، با سمت معاون فرمانده گردان در فکه بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران ، قطعه ۲۶ ردیف ۳۹ شماره ۲۹ واقع است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل، نقاشی چهره شهدای راه استقلالخواهی و استکبارستیزی، شهدای روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، از سوی معاونت گفتمانسازی و مطالبهگری سازمان بسیج دانشجویی به مناسبت روز دانشجو منتشر شد. این نقاشی به منظور چاپ در تولیدات رسانهای و محتوایی، بیلبوردها، بُرد دانشکدهها، خوابگاهها و فضاسازی محیطی دانشگاهها می تواند استفاده شود.
عکسها و توضیحات بیشتر درباره حوادث ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشگاه تهران و شهدای دانشجو، شهیدان بزرگوار احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا ، همچنین اعطای دکترای افتخاری به نیکسون ملعون را در وبگاه فضایل الشهدا مطالعه فرمائید. والسلام
شهدای پنجگانه عالمانی از فقهای شیعه بوده اند که در دوره های مختلف در راه دفاع از مذهب و فقه شیعه بدست مخالفان کشته شده اند. هر چند در معرفی شهدای پنجگانه اختلافاتی وجود دارد، از جمله شخصیت هایی که بعنوان شهدای پنجگانه معروف می باشند، عبارتند از: 1. شهید اول شمسالدین محمد بن مکی جبل عاملی معروف به شهید اول، یکی از فقهای بزرگ شیعه است که در سال ۷۸۶ هجری قمری، در دمشق به جرم شیعه گری کشته شد. 2. شهید ثانی شیخ زینالدین بن علی بن احمد عاملی جبعی[جبل عاملی]، معروف به شهید ثانی، از بزرگان فقهای شیعه، که در ۹۶۶ قمری، شهید شده است. 3. شهید ثالث طبق نوشته علامه امینی در کتاب شهداء الفضیله، دانشمندان و شرح حال نویسان به استثنای شیخ بهائی که محقق کرکی را شهید ثالث نامیده است، «مولی عبدالله تستری خراسانی» متولد(۹۹۷هـ.ق ) را شهید ثالث می دانند(1)؛ و البته این لقب بعدها نیز در مورد شهید قاضی نورالله شوشتری (تاریخ شهادت 1019 هجری قمری) صاحب احقاق الحق و آیتالله شیخ محمدتقی برغانی قزوینی(بنابراین در مورد شهید ثالث اختلاف وجود دارد) ذکر شده است. 4. شهید رابع آیتالله العظمی محمد باقر اصطهباناتی، کشته شده به سال: ۱۳۲۶ قمری در شیراز. روزنامه صوراسرافیل درباره قاتلان شیخ نوشت که نوکران قوام شیخ محمد باقر حجت الاسلام و سید احمد معین الاسلام را با گلوله کشتند و جسد معین الاسلام هفتاد ساله را به دار زده و سپس با نفت و بوریا آتش زدند. برخی هم عاملان قتل او را بهائیان شیراز می دانند.(2) 5. شهید خامس آیت الله سید محمد باقر صدردر زندان صدام با شکنجه های فراوان مورد آزار قرارگرفت و به این ترتیب بود که زیر این شکنجه های وحشیانه، او و خواهرش که همزمان بازداشت شده بود به فیض شهادت رسیدند. پی نوشت ها: 1. عبدالحسین امینی، شهداءالفضیلة، قم، ۱۳۵۲ش، ص۲۷۵ـ۲۷۶ 2. صوراسرافیل، شماره ٢۶، پنجشنبه ٢١ ربیعالاول ١٣٢۶، صص ٣-۵.
ترور یکی از بسیجیان فعال اصفهان/ تلاش برای شناسایی و دستگیری عوامل ترور ادامه دارد
سپاه صاحب الزمان (عج) استان اصفهان از شهادت رضا داستانی یکی از بسیجیان فعال و دریادل اصفهان در صبح امروز ( دوشنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ ) و در اقدام تروریستی مزدوران استکبار جهانی خبر داد.
به گزارش ایسنا به نقل از سپاه نیوز؛ سپاه صاحب الزمان (عج) استان اصفهان در اطلاعیه ای اعلام کرد: صبح امروز( دوشنبه) رضا داستانی از بسیجیان فعال ، شجاع و دریادل اصفهان در اقدام تروریستی مزدوران استکبار جهانی در این شهر به شهادت رسید.
این جنایت تروریستی در حالی صورت گرفت که این رزمنده بسیجی در حال عزیمت به محل کار خود بوده است.
تلاش برای شناسایی و دستگیری عوامل ترور بسیجی شهید رضا داستانی ادامه دارد.
با عرض تسلیت و تبریک شهادت این شهید عالیقدر به خانواده معظم و همرزمان وی، به آگاهی می رساند آیین های تشییع ، خاکسپاری و گرامیداشت شهید داستانی متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.
هرچه داریم از حسین و کربلاست، ارباب ممنون ایران ۲ - ولز ۰ / تبریک به ایران و ایرانی / پر شمار باد لحظه های شاد برای ملت ایران / به بر کت صلوات بر محمد و آل محمد / یا علی
«یزدان قجری» لوکوموتیوران قطار باری راهآهن مبارکه اصفهان که ۲۵ آبان مورد حمله اغتشاشگران قرار گرفته بود بر اثر شدت سوختگی به شهادت رسید و پیکر مطهرش روز پنجشنبه در بروجن تشییع و به خاک سپرده خواهدشد.
پیکر شهید خدمت «یزدان قجری» از شهدای آتشسوزی لوکوموتیو محور مبارکه اصفهان روز پنجشنبه ۳ آذر از ساعت ۹:۳۰ از حسینیه ثارالله (سپاه قدیم) به سمت روضه الشهدای بروجن تشییع میشود.
یزدان قجری فرزند محمدقلی راننده لوکوموتیو باربری بود که در ۲۵ آبان در حادثه اغتشاشات و آتشسوزی لوکوموتیو دچار حادثه سوختگی شدید شد و به بیمارستان محمد رسولالله (ص) شهرستان مبارکه منتقل شد و پس از چند روز بستری در بیمارستان و علیرغم تلاشهای کادر درمان، متأسفانه به علت سوختگی شدید جان به جانآفرین تسلیم کرد.
سرهنگ تورج اردلان دقایقی قبل در بیمارستان ولیعصر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
به گزارش خبرنگار مهر، در پی بروز ناامنیهای اخیر در سطح کشور و تلاش مأموران پلیس برای حفاظت از جان، مال و نوامیس مردم، سرهنگ تورج اردلان از کارکنان انتظامی کلانتری بانه کردستان پنجم آبان ماه ۱۴۰۱ توسط اغتشاشگران بر اثر سنگ پرانی و پرتاب بمبهای دست ساز از ناحیه سر مجروح و در بیمارستان به علت شدت جراحات وارده دچار مرگ مغزی میشود.
علی رغم تلاش تیم پزشکی پس از چند هفته، اعضای بدن وی با موافقت خانواده این شهید به افراد نیازمند اهدا شد و شهید تورج اردلان ظهر امروز به یاران شهیدش پیوست.
بر اساس این گزارش این شهید والامقام پس از ۲۸ سال خدمت صادقانه در سازمان انتظامی کشور، دارای دو فرزند ۱۳ و ۱۸ ساله بود که یازده عضو بدنش به افراد نیازمند اهدا شده است.
داوود جعفری که در سوریه به دست صیونیستها به شهادت رسید از جمله پاسدارانی بود که در زمستان سال ۱۳۹۴ تفنگداران آمریکایی که وارد آبهای ایران در خلیج فارس شده بودند را دستگیر کردند.
سردار فدوی با اشاره به تقدیم ۶۰ شهید امنیت در حوادث اخیر گفت: در داخل کشور با فریب خوردگان روبه رو بودیم لذا مماشات کردیم و اگر فریب خوردگان داخلی در میدان نبودند، این ۶۰ روز به ۶ روز هم نمیکشید.
در فراخوان ضدانقلاب به منظور آشوب، اعتصاب و ایجاد ناامنی در روزهای سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته ۱۴ نفر از نیروهای حافظ امنیت و مردم در شهرهای مختلف به شهادت رسیدند.
هوالجمیل/ درود بر غیرت مردم صبور و شریف وطنم که با حضور در راهپیمائی ۱۳ آبان ۱۴۰۱ علیرغم تهاجمات چهل روز گذشته دشمن، و علیرغم مشکلات اقتصادی، خوش درخشیدند، حالا نوبت مسئولین است که بر خدمات خود به این ملت شریف و شهید پرور بیفزایند. یا علی مدد
به گزارش سایت جوان ساعتی پیش به هنگام اذان مغرب در خیابان جمهوری شهر زاهدان حجت الاسلام سجاد شهرکی امام جماعت مسجد مولای متقیان در مقابل مسجد توسط افراد مسلح مورد هدف قرار گرفت. در تحقیقات اولیه پلیس مشخص شد افراد مسلح با ۲ خودرو پژو و پراید با صورتهای پوشیده و با کلت کمری اقدام به تیراندازی به سمت حجتالاسلام والمسلمین سجاد شهرکی امام جماعت مسجد مولای متقیان نمودند که از ناحیه سر و سینه مورد اصابت گلوله قرار میگیرد. فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان گفت: افراد مسلح بلافاصله بعد از اقدام به تیراندازی متواری و حجتالاسلام شهرکی سریعا با عوامل اورژانس به مرکز درمانی اعزام که با توجه به شدت جراحات به فیض شهادت نائل میشود. وی با اشاره به تشکیل تیم ویژه از کارآگاهان زبده پلیس برای شناسایی و دستگیری عاملان این جنایت خاطر نشان کرد: با توجه به سرنخهای بدست آمده این افراد جنایت کار در اسرع وقت شناسایی و دستگیر و مجازات خواهند شد.
شیراز-ایرنا- سید فریدالدین معصومی که در حمله تروریستی حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) به درجه رفیع شهادت نایل آمد، حافظ قران بود و شخصیتی بسیار آرام داشت و همیشه بر این باور بود که یک مؤمن باید در جامعه برای دیگران الگو باشد.
به گزارش ایرنا ، غروب چهارشنبه چهارم آبان ماه بود که حرم مطهر شاهچراغ (ع) با حمله فردی مسلح به خاک و خون کشیده شد و شماری از نمازگزاران و زائران شهید و شماری نیز زخمی شدند ، در این حمله تروریستی سید فریدالدین معصومی حافظ قرآن کریم که دکترای مکانیک داشت به خیل شهدا پیوست....بقیه در ادامه مطلب
گروه سیاسی-رجانیوز: روز چهارشنبه اغتشاشگران به بهانه چهلمین روز درگذشت مرحومه مهسا امینی به ایجاد ناامنی و جنایت دست زدند. درحالی که صحنههایی از اقدامات خشونتآمیز آشوبگران در فضای مجازی دست به دست میشود و همگان درخواست برخورد بدون مماشات و تسامح با آنها را دارند، خبر شهادت چندین نفر از نیروهای مدافع امنیت کشور هم به گوش میرسد.
سازمان پزشکی قانونی در اطلاعیهای اعلام کرد که هویت ۱۳ تن از شهدای حادثه تروریستی در شاهچراغ پس از انتقال به مرکز پزشکی قانونی استان فارس مورد شناسایی قرار گرفته است.
اسامی این شهدا به شرح زیر است:
۱- زهرا اسمعیلی فرزند آقاجان ۴۶ ساله
۲-علیرضا سرایداران فرزند محمدحسن ۴۹ ساله
۳- آرشام سرایداران فرزند علیرضا ۱۰ ساله
۴- مجتبی ندیمی فرزند مصطفی ۴۵ ساله
۵- حسنعلی پورعیسی فرزند محمداسماعیل ۷۳ ساله
۶- بهادر آزادی شیری فرزند علی همت ۶۰ ساله
۷- سیدفریدالدین معصومی فرزند سیدمحسن ۳۹ ساله
۸ - علی اصغر لری گویینی فرزند عباس ۷ ساله
۹- محمدرضا کشاورز فرزند مهدی ۱۵ ساله
۱۰- محمدولی کیاسی فرزند غریبعلی ۵۴ ساله
۱۱- احساس مرادی فرزند محبعلی ۵۸ ساله
۱۲ - هوشنگ خوب فرزند خداداد ۶۴ ساله
۱۳ - امید خوب فرزند هوشنگ ۳۲ ساله
حامد نائیجی، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پزشکی قانونی کشور با بیان اینکه اسامی منتشر شده قبلی دارای برخی نواقض بوده و تنها اسامی ۱۰ نفر در آن اعلام شده بود، گفت: این اسامی کامل به همراه سن از ۱۳ شهید این حادثه تروریستی است که پیکر آنان به پزشکی قانونی استان فارس منتقل شده بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از تهران، طی ناآرامی های چهارشنبه شب بسیجی «آرمان علی وردی» به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید علی وردی طی ناآرامی های چهارشنبه شب در اکباتان در اثر جراحت شدید ناشی از حمله اغتشاشگران مجروح و به بیمارستان منتقل شد و سپس به شهادت رسید.
شهید علی وردی ۲۱ ساله، طلبه بسیجی و مربی کانون تربیتی حوزه علمیه آیت الله مجتهدی(ره) و همچنین عضو بسیجیان یگان امام رضا(ع) سپاه محمد رسوال الله (ص) تهران بزرگ بود.
هوالجمیل / داغ شهدای مظلوم شاهچراغ خیلی سنگین است و جز با انتقام سخت و سنگین و پشیمان کننده (اندکی) جبران نمیشود ولی هنوز طنین صدای دلنشین و آرامبخش امام راحل به گوش می رسد که می گفت: این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا میکند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را میکشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت میکردید، مباحثه میکردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل میداند. اسلام منطق دارد.
لعنت خدا بر پیروان ابوسفیان از یزید تا بن سلمان...
حجتالاسلام شهید محمدمهدی مالامیری، در روز دوشنبه ۲۶ خردادماه ۱۳۶۴ هجری شمسی، مصادف با ۲۶ ماه مبارک رمضان در خانوادهای روحانی و ولایی چشم به جهان گشود. بقیه در ادامه مطلب...
تهران - ایرنا - از ابتدای اغتشاشات تا روز شنبه، ۲۴ نفر از اعضای بسیج و نیروهای انتظامی در جریان حفاظت از امنیت ایران به شهادت رسیدند.
به گزارش گروه سیاسی ایرنا، روزنامه ایران روز (دوشنبه) در گزارشی نوشت: شهدای مدافع امنیت، از جمله نکات برجسته آشوبها و اغتشاشهای اخیر هستند؛ چهرههایی از مردم که با دستان خالی و بدون سلاح رزمی، در کوچه و خیابان حاضر میشوند تا امنیت شهروندان و ایران اسلامی را در برابر آشوب و تخریب حفظ کنند، اما در کمین ضدانقلاب قرار میگیرند و به شهادت میرسند. در اغلب موارد، این شهدا، وسیلهای جدی برای دفاع از خود در اختیار نداشتند و صرفاً به ابزارهای مقابله با اغتشاش مجهز بودند، درحالی که گویی برخی جریانهای معاند و ضدانقلاب، با هدف به شهادت رساندن و با گذراندن دورههای آموزشی خاص پا به میدان آشوبها گذاشته بودند.
در روزهای اولیه، اغلب شهدا با استفاده از سلاحهای سرد به شهادت رسیدند، اما هرچه آشوبها بیشتر جنبه امنیتی گرفت و گروهکها با برنامه ریزی وارد صحنه شدند، تعداد شهدا نیز فزونی یافت. اما این بار، همچون آنچه عصر شنبه گذشته در سنندج روی داد، مدافعان امنیت و بیسلاح رزمی، هدف تیرهای مستقیم و جنگی عناصر گروهکها قرار میگیرند.
شهید غلامرضا بامدی عصر شنبه در محوطه بازارچه تاناکورای سنندج درحال گشتزنی و تلاش برای صیانت و حفاظت از اموال مردم و مغازهها بود، اما در همین حین مورد هدف گلوله کلاشنیکف عوامل گروهکها قرار گرفت و به شهادت رسید.
شاهدان عینی میگویند نیروهای حافظ امنیت تنها به باتوم مجهز بودند و سعی داشتند آشوبگرانی را که قصد آتشزدن مغازهها را داشتند متفرق کنند، اما در یک لحظه به سمت شهید بامدی و همرزمانش شلیک شد. در این تیراندازی یک پاسدار دیگر نیز زخمی شد. یکی از بازاریان میگوید: فرد مسلح حدود دو خشاب اسلحه کلاشنیکف را در میدان شلیک کرد. بررسیهای اولیه و غیررسمی حاکی از آن است که فرد مسلح از اعضای گروهک تروریستی کومله بوده است. این درحالی است که بنا به تأکید و اعلام سردار آزادی، فرمانده انتظامی کردستان «هیچ یک از نیروهای انتظامی در جریان مأموریتهای خود برای متفرق کردن و دستگیری اغتشاشگران تیر جنگی به همراه ندارند» و این فرایندی است که مدافعان امنیت در همه شهرهای دیگر نیز ملزم به رعایت آن هستند.
آنچه میخوانید فهرستی است از اسامی دیگر شهدای مدافع امنیت در اغتشاشهای اخیر: سرهنگ پاسدار شهید «سید حمیدرضا هاشمی»، معاون اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان عصر جمعه ۸ مهرماه در غائله سیستان و بلوچستان توسط عوامل تروریستی به شهادت رسید.
پاسدار شهید «محمدامین آب درشکر» (نیروی خرید خدمت) بود که در جمعه خونین زاهدان برای مقابله با ناامنی اعزام شد و توسط نیروهای جیش الظلم بشدت مجروح شد و روز بعد از حادثه به شهادت رسید.
پاسدار شهید «علی بیک وارازی» در درگیریهای ۹ مهرماه در خیابان جام جم زاهدان مجروح و به مقام شهادت نائل آمد.
بسیجی شهید «محمدامین عارف» از شهدای جمعه سیاه زاهدان
بسیجی شهید «ناصر براهویی» یکی از بسیجیان اهل سنت ناحیه سپاه زاهدان که در اغتشاشات و آشوبها مجروح شده بود، در روز ۱۳ مهر به خیل شهدا پیوست.
شهید «سعید برهانزهی ریگی» جوان بسیجی اهل سنت طرح امنیت سپاه که در اغتشاشات زاهدان مجروح شده بود، به مقام شهادت نائل شد.
گروهبانیکم شهید «فرید کرمپور حسنوند» ۲۱ ساله و متولد شهرستان چگنی و ساکن شهر پرند که در آشوبهای خیابانی شهرستان رباط کریم بر اثر زیر گرفتن یک خودروی سواری در ۳۰ شهریور مجروح و سپس در روز پنجم مهرماه به درجه شهادت نائل آمد.
شهید «حسین تقیپور» از بسیجیان فعال سپاه محمد رسولالله(ص) تهران درحالی که برای ایجاد امنیت و آرامش شهر برای هموطنانش در درگیری حضور پیدا کرده بود، با اعمال وحشیانه برخی آشوبگران در منطقه تهرانپارس به شهادت رسید.
ستوانیکم شهید «مسلم جاویدی مهر» افسر تیپ ۲۷۷ متحرک هجومی شهید تولایی بود که چهارشنبه ۳۰ شهریور در ماجرای اغتشاشات و ناآرامیهای اخیر بدون داشتن هیچ مأموریت و ابلاغی، هنگام دفاع از مردم و اموال عمومی و برای جلوگیری از وارد شدن خسارت به بیتالمال توسط اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
بسیجی شهید «حسین اوجاقی» متولد ۱۳۷۰ و فرمانده پایگاه علامه طباطبایی مسجد فاطمی تبریز چهارشنبه، ۳۰ شهریورماه، برای مقابله با آشوبگران در مقابل مصلای تبریز حضور داشت که با ضربه چاقوی اغتشاشگران ضد انقلاب به شهادت رسید.
شــــــهید «محمدرســــــــــــــــــــــول دوســـتمحمدی» یکی از نیروهای بسیجی در مشهد، شامگاه سی ام شهریور ۱۴۰۱ در حوالی ساعت ۲۳ توسط اغتشاشگران به شهادت رسید.
شهید «رضا زارع مؤیدی»، همیار پلیس و مدافع امنیت، فرزند شهید انوشیروان زارعمؤیدی از شهدای خلبان، سهشنبه ۲۹ شهریور در تجمعات غیرقانونی در خیابان معالی آباد شیراز، همراه با چهار مأمور پلیس مضروب شد و به دلیل شدت جراحات وارده، به فیض شهادت نائل آمد.
شهید «علیاصغر قورتبیگلو» بسیجی فعال یکی از پایگاههای نیروی مقاومت بسیج شهر کرج که در ۱۳ مهرماه توسط عدهای اغتشاشگر به درجه رفیع شهادت رسید.
بسیجی شهید «عباس خالقی» از حوزه شهید قاسم سلیمانی پایگاه امام رضا(ع) تاکستان بر اثر شلیک گلوله توسط اغتشاشگران و اراذل و اوباش به شهادت رسید.
شهید «امیررضا اولادی» از بسیجیان شیراز در تجمعات و اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ به شهادت رسید.
شهید «سید عباس فاطمیه» اهل روستای باشلانبوشلو در نوشینشهر ارومیه و به شغل کشاورزی مشغول بود که توسط اغتشاشگران در ارومیه مجروح و پس از سه روز در حالت کما روز ۳ مهر به شهادت رسید و با حضور پرشور مردم انقلابی، ولایتمدار و قدرشناس این شهر تشییع شد.
شهید «محمدحسین سروری» مسئول فرهنگی پایگاه امام حسن مجتبی(ع) روستای حسینآباد از توابع شهرستان گرمسار بود. ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱ براثر شلیک گلوله از سوی آشوبگران در اغتشاشات اخیر به درجه رفیع شهادت نائل شد.
شهید «مهدی زاهدلویی» از طلبههای بسیجی استان قم که در آشوبها و اغتشاشات اخیر قم از ناحیه قلب با سلاح سرد مجروح شده بود و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
سرهنگ دوم شهید «داوود عبداللهی» فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی شهرستان مریوان بود که در اغتشاشات اخیر به شهادت رسید.
بسیجی شهید «مجتبی امیری دوماری» از مدافعان مردمی امنیت شهرستان قشم که بر اثر حمله وحشیانه اشرار آشوبگر مسلح در شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ هدف اصابت گلوله قرار گرفته بود، روز ۹ مهر به علت شدت جراحت وارده در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس به فیض شهادت نائل آمد.
بسیجی شهید «پوریا احمدی» ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۱در جریان اغتشاشات اخیر در منطقه پیروزی تهران بر اثر اصابت ضربات متعدد چاقوی آشوبگران مجروح شد و روز ۱۳ مهرماه بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
شهید «غلامرضا بامدی» از نیروهای لشکر ۲۲ بیتالمقدس کردستان عصر ۱۶ مهر ماه در محوطه بازارچه تاناکورای سنندج در حالی که میخواست از اموال مردم محافظت کند مورد هدف تیر عوامل گروهکها قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید.
شهید «سلمان امیراحمدی» بسیجی مدافع امنیت شامگاه شنبه۱۶مهر با شلیک مستقیم سلاح گرم توسط اراذل و اوباش در منطقه ۱۷ تهران به شهادت رسید.
پرستار شهید «محمد فلاح»، در اغتشاشات شهر آمل با اصابت تفنگ ساچمهای جان خود را از دست میدهد و به شهادت می رسد.
حجتالاسلام خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تاکید کرد: ما معتقدیم سلسله هدایتهای الهی در هیچ مقطعی تعطیل نشده و انسانها به خودشان واگذار نشدهاند و این امر بعد از وفات پیامبر(ص) هم وجود دارد.
از ابتدای سال تاکنون ۴۱ مأمور پلیس آسمانی شده اند؛ آن هم در راه دفاع از امنیت و آرامش مردم با برخورد گلوله به سر تا اصابت چاقو به قلب و حتی زیر گرفتن توسط ماشین اغتشاشگران درآشوبهای این روزها.
گروه انتظامی خبرگزاری فارس_ مریم عرب انصاری: شهید شدهاند؛ آن هم در راه مبارزه با سارقان، قاچاقچیان، زورگیران و متجاوزان به خاک و مال و ناموس مردم؛ سینه ستبر کردند در برابر هر آنچه رذالت و نامردی و ناجوانمردی است؛ آن هم به ضرب گلوله، اصابت تیزی و قمه و چاقو ، تصادف عمدی و حتی ترور.
تأمین امنیت مردم دغدغه شان بود تا جایی که برایش جان داده و از پدر و مادر و همسر و حتی فرزند شیرخوارشان هم چشم پوشیدند تا آنجا که مقام معظم رهبری مدال «مجاهد فی سبیلالله» را بر سینهشان آویخت.
درست متوجه شدید مأموران پلیس را میگویم؛ همان سبزپوشان و پلنگیپوشان پرافتخار انتظامی کشور.
شهادت ۴۱ مامور پلیس از ابتدای سال تاکنون/ دو شهید پلیس در اغتشاشات چه کسانی هستند؟
آمار شهدای پلیس از ابتدای سال تاکنون به ۴۱ نفر رسیده است؛ آخرین شهید پلیس، فرمانده یگان امداد مریوان بود که همین دیروز در لرستان تشییع و به خاک سپرده شد.
شهید داود عبداللهی را می گویم؛ فرمانده یگان امدادمریوان؛ پدر یک پسر ۱۱ ساله و یک دختر ۱۹ ساله که در راستای حفاظت از جان، مال و نوامیس مردم و برخورد با ناآرامی ها توسط اغتشاشگران مجروح و پس از انتقال به بیمارستان به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل شد و عنوان دومین شهید پلیس در اغتشاشات را به خود اختصاص داد.
چهلمین شهید پلیس هم، اولین شهید اغتشاشات است که درست در ظهر روز شهادت امام رضا ( ع) آسمانی شد؛ «شهید کرم پور» را می گویم که در حمله وحشیانه اغتشاشگران به پلیس در رباط کریم در ۳۰ شهریور زخمی شد؛ در آن روز آشوبگران با ماشین به ماموران پلیس حمله کرده و تعدادی را زیر گرفته و مصدوم و مجروح کردند.
استوار یکم کرمپور به بیمارستان منتقل شد و بعد از چند روز بستری و درمان به علت شدت و تعدد جراحات در ظهر روز شهادت امام رضا(ع) به مولا و مقتدای خود پیوست و آسمانی شد.
از برخورد گلوله به سر تا اصابت چاقو به قلب/ شهادت ماموران پلیس سن و سال نمی شناسند
ماموران پلیس سن و سال نمی شناسند، رده و درجه هم برای خدمتشان فرقی ندارد؛ به تنها چیزی که می اندیشند مبارزه با سارقان و زورگیران و متجاوزان و مجرمان است؛ در هر پلیس تخصصی که باشند از پلیس پیشگیری گرفته تا پلیس آگاهی و راهور.
شهید امیر کیوانلو ، ستوان دوم پلیس پیشگیری تهران بود که در مبارزه با سارقین بر اثر اصابت چاقوی سارق به شهادت رسید.
احمد وحیدی پویا سروان انتظامی در شهرستان زابل و پدر شش فرزند اعم از یک دختر و پنج پسر که حین حراست و حفاظت از بانک بر اثر اصابت گلوله اشرار مسلح به شهادت رسید.
محمدجواد رحیمی پدر دو پسر که در هنگام تأمین امنیت شهروندان در بیمارستان ولایت دامغان هنگام دستگیری مجرم بر اثر اصابت گلوله به درجه اعلی شهادت رسید.
منصور بزی ساکت هنگام گشتزنی و تأمین امنیت با اصابت گلوله اشرار مسلح در ایرانشهر شهید شد.
علی سراوانی هم که یک فرزند شیرخوار دارد در اعزام به مأموریتی مبنی بر درگیری خانوادگی در رامیان استان گلستان بر اثر تیراندازی شرور مسلح و اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل شد.
سرباز سیدنوید موسوی نیز در درگیری با سارق مسلح در شهرستان دیلم با اصابت گلوله سارق مسلح شهید شد.
مصطفی سوسرایی که او هم پدر یک دختر و یک پسر بود در حین تعقیب و گریز سارقان بر اثر برخورد با کابل برق فشار قوی قطع شده شهید شد.
محمد یاسمی هم که یک دختر داشت سرهنگ انتظامی کشور بود از کارکنان کلانتری 108 نواب که هنگام مأموریت اجرای حکم قضایی و جلب به واسطه اصابت دو گلوله با اسلحه کلت توسط مجرم به شهادت رسید.
مرتضی کریمزاده نیز استوار یکم پلیس چهارمحال و بختیاری بود. از کارکنان کلانتری باباحیدر شهرستان فارسان که بر اثر اصابت گلوله شرور مسلح به شهادت میرسد.
سرباز ابوالفضل هیبتی نیز از جوانان دهه هشتادی و بچه چهارمحال و بختیاری بود. سرباز کلانتری باباحیدر شهرستان فارسان که در عملیات مبارزه با شرور مسلح براثر گلوله شهید شد.
از کنترل مرزهای زمینی و دریایی تا شهادت در راه مبارزه با قاچاقچیان و متجاوزان مرزی
شهدای پلیس در رسته ها و تخصصهای مختلف فعال بوده و به شهادت رسیده اند؛ از پلیس پیشگیری گرفته تا مرزبانی، یگان امداد ، پلیس مبارزه با مواد مخدر، پلیس راهور ، پلیس اطلاعات و ... .
اما شهدای مرزبانی هم مظلومانه جان باختهاند؛ در نقطه صفر مرزی هنگام کنترل مرزهای زمینی و دریایی؛ حفظ و نگهداری میلهای مرزی و سازماندهی امور مرزنشینان.
علی شیخی کبیر از نیروهای هنگ مرزی زابل پدر دو پسر و یک دختر بود که در حین پایش نوار مرزی به شهادت رسید.
پوریا سلیمی سرباز وظیفه از بچههای دهه هشتادی که در عملیات مبارزه با قاچاقچیان در هنگ مرزی پاوه کرمانشاه شهید شد.
شهید مجتبی میر نیز استوار دوم مرزبانی و از بچههای دهه هشتادی بود که او هم در حین پایش نوار مرزی شهید شد.
مهدی محمدنسب نیز یک پسر داشت. ستوان یکم مرزبانی که در عملیات مبارزه با گروهک تروریستی بر اثر اصابت گلوله شهید شد.
محمد صیاد استوار یکم کادر مرزبانی بود دارای یک دختر؛ از نیروهای کادر پاسگاه مرزی دوست محمدخان سیستان و بلوچستان که هنگام دفاع از مرزهای کشور و مبارزه با اشرار مسلحی که قصد ورود به مرزهای کشور را داشتند بر اثر اصابت گلوله مستقیم متجاوزین مرزی به شهادت رسید.
یگان امدادی ها هم از جمله واحدهای عملیات پشتیبانی در کنار پلیسهای تخصصی مثل پلیس پیشگیری، آگاهی و پاوا هستند که در حوزههای مختلف مانند کنترل اجتماعات، گشت انتظامی، حفاظت، برخورد با اراذل و اوباش، مبارزه با قاچاق و مواد مخدر برخورد با جرائم خشن و برخورد با اجتماعات غیر قانونی فعالیت دارند.
مصطفی رفیعزاده که پدر دو پسر بود در حین گشتزنی و تأمین امنیت مردم بر اثر درگیری با سارقان مسلح و اصابت گلوله به شهادت رسید.
شهید رضا احترامی که پدر دو پسر و یک دختر بود که هنگام متوقف کردن یک دستگاه خودروی سواری حامل کالای قاچاق بر اثر برخورد عمدی خودروی قاچاقچیان به شهادت رسید.
شهید ترور پلیس کیست؟
شهید ترور عباس راهانجام، سرهنگ دوم انتظامی سیستان و بلوچستان در حالی که با خودروی شخصی به همراه خانواده در محور ایرانشهر به دلگان بود توسط اشرار مسلح ترور شد.
شهادت در راه مبارزه با قاچاق و برخورد با اشرار
جواد زارعی نیز از کارکنان پلیس مبارزه با مواد مخدر یزد بود؛ پلیسی که کارش مبارزه با خرید و فروش مواد مخدر و کشف باندهای بزرگ تا خردهفروشان مواد مخدر است.
ستوان دوم زارعی حین انجام مأموریت و تعقیب و گریز خودروی حامل مواد مخدر در درگیری با قاچاقچیان شهید شد، شهید زارعی دو پسر داشت.
سرباز علی شبانی نیز پسر دهه هشتادی از بچههای استان خراسان رضوی که در مأموریت تعقیب و گریز قاچاقچیان به علت عدم دید کافی و استفاده مجرمین از وسایل دودزا با واژگونی خودرو به شهادت رسید.
مهدی کامور آستانه نیز یک پسر داشت؛ ستوام سوم کادر یگان تکاور بود که بر اثر برخورد عمدی خودروی اشرار به شهادت رسید.
علی برزگرپور هم رئیس عملیات ویژه پلیس اطلاعات فرماندهی انتظامی کرمان بود که در عملیات مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
شهدای انتظامی کشور از ابتدای سال 1401 تا به امروز ۴۱ نفر شده اند؛ هر کدام در راه حفاظت از امنیت و آرامش و آسایش مردم جان خود را فدا کردهاند درست مثل شهید عبداللهی ، شهید کرمپور و همرزمانشان که این روزها در راه دفاع از امنیت و آرامش شهروندان در صحنه اغتشاشات و ناآرامی ها سینه ستبر کردهاند.
به گزارش ایرنا، سعید برهان زهی ریگی از بسیجیان طرح امنیت اهل سنت در شهرستان زاهدان در پی جراحات وارده امروز شنبه به شهادت رسید.
بر اساس اطلاعیه صبح امروز قرارگاه سپاه قدس نیروی زمینی جنوب شرق سرهنگ پاسدار سیدحمیدرضا هاشمی (سید علی موسوی)، محمد امین آذر شکر (نیروی خرید خدمت) و محمد امین عارفی به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
آمار مجروحان نیروهای سپاه و بسیج در این حادثه نیز ۳۲ نفر اعلام شده بود.
دادستان مرکز استان سیستان و بلوچستان نیز امروز اعلام کرد که تاکنون هشت نفر از اشرار مسلح که قصد افزایش دامنه ناامنیها را داشتند، دستگیر شدهاند.
میرزا حیدر علی فرزند میرزا جعفر معروف به حاجب (زاده ۱۲۷۱ قمری در روستای کناره از توابع مرودشت، درگذشته ۱۳۳۴ قمری در تهران) شاعر، صوفی و هنرمند سده سیزدهم و چهاردهم است. پدرش، میرزا جعفر، از مشایخ سلسله ذهبیه و نقاش و قلمدانساز بود.
حاجب در جوانی با پدرش به شیراز رفت و علوم ادبی و نقاشی را در آن جا فرا گرفت. پس از چندی به خورموج رفت و از محضر محمدخان، دانشمند و شاعر دشتستانی، متخلص به دشتی، شعر و ادب آموخت.
عبرت نائینی، دوست و معاشر حاجب، گفته است که حاجب با زبانهای عربی، ترکی، روسی و فرانسه آشنایی داشت. در مقدمه نسخه خطی دیوان حاجب آشنایی وی با زبان انگلیسی نیز تأیید شده است.
حاجب پس از وفات محمدخان دشتی در ۱۲۹۸، به شیراز بازگشت و زندگیاش همچون پدر از راه قلمدان سازی و نقاشی میگذشت. او تذهیب، میناکاری و خطاطی نیز میدانست.
به نوشته عبرت نائینی، حاجب و پدر میان سالش به تهران رفتند. در آن جا نیز به قلمدان سازی و نقاشی مشغول بودند که پدر حاجب درگذشت و بنابه وصیتش، در صحن امامزاده زید (واقع در بازار تهران) دفن شد. حاجب پس از مرگ پدر دست از کار کشید و به کسوت درویشی درآمد و در خیابان جلیلآباد (خیام) تهران، در حجرهای منزل گزید. حاجب قصایدی در مدح امینالسلطان، از وزرای قاجار (متوفی ۱۳۲۵)، و کامرانمیرزا، پسر ناصرالدین شاه سروده است و از آن دو صلههایی گرفته است. در سال ۱۳۱۳ در پی قتل ناصرالدین شاه، حاجب به سبب معاشرت با سید جمالالدین اسدآبادی و میرزا رضا کرمانی، تحت تعقیب قرار گرفت و به کامرانمیرزا پناه برد.
وی در اواخر عمر در زمینی در نزدیکی دروازه دولت بنایی ساخت و مشهور است که بسیاری از مردم تهران به وی ارادت میورزیدند. حاجب در ۱۳۳۴ قمری درگذشت و در اقامتگاهش که به «حاجبیه» مشهور گردید به خاک سپرده شد.
نسخهای از دیوان حاجب به خط خود او درکتابخانهمجلس شورای اسلامی موجود است که حدود صد صفحه دارد و شامل غزلیات، قطعات، رباعیها، مثنویها (ساقینامه) و مفردات شاعر است. حاجب علاوه بر اشعاری با درونمایه عرفانی و در مشربفقرو درویشی، شعرهای بسیاری با مضامین تاریخی و اجتماعی و اخلاقی از جمله دربارهصلحدوستی ونفرتازجنگ دارد... به نظر میرسد حاجب از اولین کسانی بوده که ازغزلبرای بیان مضامین اجتماعی استفاده وسیعی کرده است.
غزلهای دیگر او، بیشتر به تأسی از شعرای سبک عراقی، بهویژهحافظ، سروده شده است. وی چند ساقینامه و مُغَنّینامه در بحر متقارب دارد که از لحاظ ادبیاستواروزیباهستند. دیوان حاجب بارها به صورتناقصومغلوطچاپ شده است، از جمله چاپ مهدی آصفی.
مگر نسیم به زلف تو شب مکان گیرد تو آن ستوده بهاری که روز جلوه تو مزین است و مرصع ز مقدم تو زمین نه بلکه گوی زمین از شرافت قدمت وجود نقطه موهوم و اصل جوهر فرد لب تو جوهر فرد است و نقطه موهوم به سیر لاله و گل هر کسی رود در باغ تو آن گلی که چو در طرف باغ بخرامی در آب دید مگر سرو عکس قامت تو ز درد هجر تو جانا کسی امان یابد ستوده قائم موعود و حجت یزدان شنیده ام که بگرداند آسیا از خون به صدق یوسف با عزم موسوی خیزد سری که بر در دارالامان نهاد تو را دوال رخش تو را صد چو اردلان بندد نوشته اند دهد دین حق رواج علی(ع) شهنشه دو سرا مظهر خدا حیدر کسی که خواست خدا را به چشم سر بیند زند به دامن دست خدای دست امید دوباره گر، به زبان حرف کاف و نون آرد به هر دیار به دفع حسود بارد تیغ زمین و کوه و در و دشت و آن حصار و دیار حکایتی ز سلیمان و میهمانی اوست هزار همچو سلیمان و ماهی و دد و دام به داستان سخن از کیمیا و سیمرغ است کمند عزم تو هر چین و حلقه و چنبر به کشوری که کند جیش قهر تو جنبش ایا ولی خدا مظهر جمال و جلال منم که از مدد قلب پاک و سعی درست سخن به مرتبه اکسیر اعظم است ولی مرا به شعر نخواهد شکست بی خردی ولی ز فقر که پاینده باد دولت او دهان نه ز آب شود تر نه معده سیر از نان ولی به گاه سخن خصم را چنان گیرم هماره تا به شب و روز نیمه شعبان حسود را ز ندامت لب و زبان سوزد
که بامداد جهان را به مشک بان گیرد خزان ز بیم پی صرصر وزان گیرد سبق ز نُه طبق آسمان از آن گیرد هزار نکته به رفتار آسمان گیرد بماست ثابت اگر مدعی نشان گیرد تبسمت به یقین شبهه از میان گیرد به بازگشت گلی بهر ارمغان گیرد هزار خرمن گل باغ و باغبان گیرد که جا همیشه لب آب و آبدان گیرد که خط ایمنی از صاحب الزمان گیرد شهی که حجت طاعت ز انس و جان گیرد به روز واقعه چون تیغ جان ستان گیرد مسیح وار محمد صفت جهان گیرد ز حادثات زمان سرخط امان گیرد رکاب اسب تورا صد چو اردوان گیرد چو از جمال قدم پرده گمان گیرد که شیر چرخ چو یک ران به زیر ران گیرد نشانه وانگه از آن دست بی نشان گیرد که دست او بتوان دست ناتوان گیرد جهان دیگر از آن صورت فکان گیرد به هر حصار به رفع عدو سنان گیرد غریو الحذر و بانگ الامان گیرد مباد نکته از این نکته نکته دان گیرد کف کریم تو هر روز میهمان گیرد بداند آنکه ره و رسم باستان گیرد هزار قیصر و خاقان و رای و خان گیرد تمام بوم و برش تیغ سرفشان گیرد که از وجود تو آمال عز و شان گیرد معانی قلمم نکته بر بیان گیرد زبال را عدوی من قرین آن گیرد که نسخه ای ز فلان یا ز بهمدان گیرد اگر بساط زمین جمله آب و نان گیرد که خود قناعت من طبع را زمان گیرد که شیر گرسنه نخجیر را چنان گیرد سخن بهای سر و شعر نرخ جان گیرد بخیل را ز خجالت دل و زبان گیرد
هوالجمیل طبق اسناد تاریخی، مرقد مطهر بی بی دختران (یا نام صمیمی او یعنی بی بی دخترون) در روستای کِناره مرودشت همیشه مورد توجه مردم منطقه بوده است. نام این امام زاده ی عشق طبق کتیبه ای که در حرم مطهرش نصب شده، در کتب مختلف ذکر شده که بخاطر رعایت اختصار فقط به چند مورد با تصرف و تلخیص اشاره می شود: دکتر مفخم در کتاب فرهنگ آبادیهای ایران صفحه 385 آورده کناره نام یکی از روستاهای ارزنده مرودشت می باشد و از جلالت و عظمت و شکوه روستای کناره مرودشت داشتن بقعه بی بی دختران است و برخی باستان شناسان و همچنین آقایان کهنسالان روستا از پدران و اجدادشان نقل کرده اند که بقعه بی بی دختران بخاطر همجواری با تخت جمشید دارای علائمی باستانی بوده و همواره زائران از اطراف و اکناف به زیارت آن حضرت مشرف می شده و می شوند و عنایات و الطاف صاحب این مضجع نورانی شامل حالشان می شود. دکتر محمد مهدی فقیه بحرالعلوم در صفحه 92 از کتاب «چهار هزار و سیصد و سی و شش بقعه» از بقاع متبرکه کل کشور ایران می نگارد: بی بی دختران در روستای کناره مرودشت دارای بقعه و حرم است و محل توجه زائران گرامی است. دکتر محمد حسین پاپلی در فرهنگ آبادیها صفحه 628 متذکر شده که بی بی دختران در کناره مرودشت دارای بقعه است و در کتاب بیست هزار زیارتگاه جهان (از کتب خطی آستان قدس رضوی) ذکر شده که مزار بی بی دختران در روستای کناره مرودشت دارای بقعه است و زائران از راههای دور و نزدیک به زیارت این بقعه مبارکه مشرف و از عنایات آن بهره مند می گردند و این بی بی دختران از ترس دشمنان نام و نسب خود را مخفی نموده اند. شیخ علی فلسفی از مشهد مقدس که راوی مطالب فوق است نیز می گوید : از شواهد و قرائن و دلائلی آشکار می گردد که نسب شریفه بی بی دختران به (باب الحوائج) حضرت موسی ابن جعفر علیهم السلام می رسد با واسطه.....
بدون شک تمام مردم خاطره ای از نذر و نیازها به پیشگاه این امامزاده گرانقدر و واجب التعظیم و کرامات او دارند که گزارش تصویری چندین نمونه از عنایات و مشکل گشائی ها و شفا دادن بیماریهای صعب العلاج کسانی که در توسل به بی بی دخترون حاجتروا شده اند، زینت بخش حرم ایشان است. لازم به ذکر است که حرم مطهر بی بی دختران کناره تحت پوشش اداره اوقاف است و دارای هیأت امناء رسمی و خُدام افتخاری و برنامه های متنوع معنوی و مذهبی و فرهنگی در طول سال بویژه در تمام مناسبتها می باشد اما از تمام این مطالب و اشارات که بگذریم یک نکته مهم قابل ذکر است و آن اینکه صرفنظر از شجره نامه و تاریخچه و مطالب اداری، این بانوی عظیم الشأن یعنی بی بی دختران مادر و مربی تمام شهدای گرانقدر روستای کناره و اطراف است چون اولاً تمام مردم و شهدای کناره در دامان معنوی و پر مهر این مادر آسمانی پرورش یافته اند، ثانیاً تمام این شهدا و مردم حاصل توسلات و نذر و نیازهای پدران و مادران به او هستند که همیشه خصوصاً در مناسبتهای مذهبی و عاشوراها زائرش بوده اند و در مدرسه محبت او الفبای زندگی را آموخته اند و مشق عشق و ایثار کرده اند و امتحان دینداری و جان نثاری داده اند ولذا شهدای عزیز ، فرزندان معنوی او و قبول شدگان مکتب محبت و ولایت و شفاعت آن حضرت و اجداد طاهرینش بوده و هستند. نثار ارواح مطهرشان و برآورده شدن حاجات خودتان و ملتمسین دعا صلوات
بسم رب الشهداء والصدیقین ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص- سوره صف آیه 5
متن وصیت نامه شهید امان الله دلخوش اینجانب امان الله دلخوش فرزند محمد به شماره شناسنامه 1906 متولذ 1341 ساکن مرودشت روستای کناره وصیت خودم را شروع می نمایم.
برادران شهید : امان الله (رحیم) و حمید دلخوش، از کناره مرودشت
با سلام به پیشگاه منجی عالم بشریت آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام به رزمندگان کفر ستیز اسلام و با سلام بر شهیدان اسلام از صدر تا کربلای حسین (ع) و از کربلای حسین تا کربلای ایران و با درود به خانواده های شهدا، اسرا و جانبازان اسلام. خدایا به محمد (ص) بگو پیروانش حماسه می آفرینند و به علی بگو که شیعیانش قیامت برپا کردند. آری به حسین (ع) بگو که خونش همچنان در رگها می جوشد، به حسین (ع) بگو که از خون ها سروها روئید. ظالمان سروها را بریدند اما باز سروها روئید. خدایا می دانی که بندگان راستین و مدافعان حقیقی دین مبینت چگونه فداکاری می کنند و مرگ را به بازی گرفته اند، پنداری که چون شمع ذوب می شویم، خدایا از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم روشنائی رخت بر می بندد و جای خود را دوباره به ظلمت می سپارد. پس چه باید کرد؟ "من عرف نفسه فقد عرف ربه" هرکس خویش را بشناسد خدای خود را شناخته ، آری وقتی خودم را شناختم به خالقم پی بردم و فهمیدم که دنیا محل امتحان است، پروردگارا بر سجاده ای به وسعت زمین نماز می گذارم، بر زمین رنگین به خون عزیزانمان، عید و عزایمان هم یکسان است، بار پروردگارا می بینی که اسطوره های شهادت چگونه حیات را به بازی گرفتند، سر مست عشق، عشق خدائی ببین که با ایثار وجودشان در بستر حیات چگونه مرگ را تفسیر می کنند، من با امام خمینی میثاق بستم که به او وفادار بمانم، زیرا او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده کنند دست از این سید پیر بر نمی دارم. راه سعادت بخش حسین (ع) را ادامه دهید و زینب گونه زندگی کنید. پدر و مادر مهربانم از شما معذرت میخواهم، شما حق بزرگی بر من دارید ولی خودتان فکر کنید ما نباید مثل کسانیکه سرور شهیدان را تنها گذاشتند امام را تنها بگذاریم، آری پدر و مادرم اگر در طول زندگی ام شما را نارحت کردم امیدوارم مرا ببخشید. پدرم من یکمرتبه منقلب شدم ناگهان مثل اینکه از جلدی به جلد دیگری رفتم لباس رزم پوشیدم و روانه میدان شدم تا بتوانم دین خودم را به اسلام و قرآن ادا کنم و پوزه جنایتکاران را به خاک مذلت بمالم و اسلام و قرآن را زنده نگهدارم و راه کربلای حسین (ع) را بر روی مسلمین جهان باز نمایم و به آرزویم برسم. پدر جان امام عزیزمان را تنها نگذارید، پدرم یقین دارم که مؤمن مثل کوه استوار است بنابراین اگر شهادت نصیبم گردید با کمال میل برایم سخنرانی کن و قرآن بخوان و با شهامت و استقامت خود دشمنان انقلاب اسلامی را مأیوس کن. آری پدر جان هیچ ناراحت فرزندانت نباش، بیاد بیاور که حضرت ابراهیم (ع) به دستور خداوند یگانه فرزندش را در قربانگاه می آورد تا به دست خود او را قربانی کند، شما هم فکر کنید در راه خدا و قرآن دو نوجوان را قربانی کرده اید. استقامت و صبر داشته باشید همچنان که امام حسین (ع) در شهادت علی اکبر و علی اصغر صبر کرد. آری خداوند بزرگ خالق تمام موجودات است. مادر مهربانم می دانم که چقدر برایم زحمت کشیدی و مرا از یک روزه به بیست سالگی رسانیدی، چه شبها و نیمه شبها که برایم بی خوابی کشیدی، به من شیر دادی و نوازشم کردی تا بزرگ شوم و برای شما فرزند خوبی باشم و شما را در زندگی خوشبخت نمایم ولی چه کنم تقدیر این بود شما را رها کنم و در جبهه ها منزل بگیرم و از اسلام عزیز دفاع نمایم. امیدوارم مرا ببخشید. مادر جان می دانم یک زن مؤمن و مسلمان باید مثل حضرت زهرا (س) باشد و در برابر سختیها صبر نماید. مادرم خوب می دانی که فرزندان زهرا (س) را چگونه شهید کردند، خوب می دانی فرزندش حسین را با لب تشنه سر بریدند، مادرم من دیگر از حسین (ع) عزیزتر نیستم. مادرجان باید صبر و استقامت داشته باشی که روز قیامت در مقابل زهرا (س) روسفید و سربلند باشی و بتوانی جوابگو باشی. مادر جان تو مثل بعضی از مادرها که نمی گذارند فرزندانشان به جبهه بیایند و حسین را یاری کنند مباش، آنها غافل هستند. مادرم خدای ناکرده از امام عزیزم ، حسین زمان، خمینی بت شکن روی بر نگردانید. مادرم اگر دو فرزند دیگرت هم خواستند به جبهه بیایند خدای ناکرده از آنها جلوگیری نکن، بگذار راه برادرش که راه حسین می باشد را ادامه دهند. خواهر مهربانم امیدوارم از فراق برادرانت غمگین و افسرده نباشی، خواهرم همچون زینب استقامت داشته باشی و این را هم در نظر بیاور که حسین (ع) را با لب تشنه جلو روی زینب خواهرش سر بریدند ولی در روحیه زینب و در ایمان و شهامت او تزلزلی ایجاد نشد، بلکه با روحیه گرفتن از خون برادرش حسیین (ع) و کشته شدگان کربلا با استقامت هرچه بیشتر از خون مظلومان کربلا دفاع کرد. خواهرم اگر صبر کردید روز قیامت در نزد حضرت زینب سربلند و سرفراز خواهی بود. همسرم شما استقامت نمائید و بچه هایم را نگهداری کن و مواظب فرزندانم باشید هرچه خدا بخواهد می شود. تمام اقوام و خویشان را سلام می رسانم. دیگر صحبتی ندارم با همه شما خداحافظی میکنم. پدر، مادر، خواهر، برادران و همسرم همیشه به یاد من گنهکار و حقیر باشید، امیدوارم که فرزندی خوب برای شما شده باشم. والسلام / امان الله دلخوش
برادران، برای خوشایند هیچ کس جهنم نروید. کاری نکنید که بخواهد کسی خوشش بیاید، شما هم جهنمی شوید. هیچ وقت دین خدا را، دستور خدا را، وظایف شرعیتان را با هیچ چیز معامله نکنید. خیانت این نیست که آدم برود با دشمن ببندد، این، یک نوعش است. خیانت این نیست که یک چیزی بخرید، پولش را ندهید؛ این هم یک نوعش است. خیانت این است که در جایگاهی قرار بگیریم که جای ما نباشد.
باید تلاش کرد که به کمال رسید. باید تلاش کرد روح را بزرگ و قلب را گسترده کرد. باید تلاش کرد به نور نزدیک شد، یک رابطه قلبی بزرگ با امام حسین(ع) برقرار کرد. باید خودمان را پاک و خالص کنیم، بگوییم ما سربازان امام زمان(عج) هستیم.
اگر ما از واقعیت خودمان دور شدیم، برایمان دنیا سخت و تنگ و تاریک خواهد شد. واقعیت ما این است که ما لشکر امام زمان(عج) هستیم. ما لشکر ولایت هستیم. این قدرت بیهمتا و برگرفته از قدرت خداوند، افتخار جاودانه همیشه تاریخ خواهد بود و چیزی از آن بالاتر نیست.
انسانی که از زمین کنده شود، در فضای لایتناهی قرار میگیرد
باید خلاص شد. از چه چیز خلاص شد؟ خلبانها وقتی که کارهای هواپیما را میکنند و هواپیما را میآورند سر باند، همه تنظیمها را انجام دادهاند. موتور را میآورند روی دور. سیستمهای بالها و هواگیری و درجهیاب را تنظیم میکنند. وقتی دکمه پرواز هواپیما را میگیرند و فشار میدهند، فشار میدهند که هواپیما را از جا بکنند. وقتی این فشارها غالب میشود بر جاذبه، این هواپیما از زمین کنده میشود و میآید بالا. وقتی کنده شد، آدم احساس میکند واقعاً به چه راحتی میشود از زمین کنده شد.
آدم که از زمین کنده باشد، میرود در فضای لایتناهی قرار میگیرد. مسلط میشود بر همه چیز؛ سبک میشود. حالا این علم و فیزیک هواپیماست، ولی آن هم دل میخواهد. برادران عزیز! اصل و اساسمان در سپاه همین است. ما در این لشکر از شما دلهایتان را میخواهیم. دل بدهید به پاسداریتان و سر دلتان باقی بمانید.
اگر میخواهید تأثیرگذار باشید، لبخند بزنید
برادران، لبخند را هیچ وقت از روی لبهایتان بر ندارید؛ همیشه بخندید. البته نه خنده بد! لبخند. من خودم هم لبخند ندارم. من هم خودم متاسفانه این همه دنبال لبخندم، ولی خودم ندارم. از من تعریف هم که میکنند، میگویند این آدم خشونتطلبه، ولی دلم این طوری نیست.
لبخند برگرفته از صفا، صمیمیت، عشق و علاقه به کار است. این لبخند همیشه روی لبتان باشد. اگر میخواهید تأثیرگذار باشید. اگر میخواهید به عمرتان و دوران خدمت و جایگاهتان ظلم نکرده باشید، راهی جز اینکه یک شهید زنده در این عصر باشیم، نداریم.
پیچ و خم دنیا، انسان را به باتلاق میبرد
اول خودتان را آماده کنید. خودتان را آماده بکنید یعنی چی؟ یعنی یک شهید همت باشید؛ یعنی یک شهید خرازی باشید، دلتان را گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید. این پیچ و خم دنیا انسان را به باتلاق میبرد و گرفتار میکند. از آن هم نمیشود نجات پیدا کرد. دلتان را شاد کنید به رحمت الهی. دلتان را باز کنید و امیدوار کنید به رحمت خدا.
اگر یکی از این شهدا الآن بیاید به این دنیا و شروع کند برای ما صحبت کردن، چه میگوید؟ میگوید در راه خدا ثابت قدم باشید. ایمانتان را حفظ کنید. در تقویت ایمانتان تلاش کنید. قدر جمهوری اسلامی را بدانید. خودتان را شایسته فداکاری در راه جمهوری اسلامی بدانید. در راه ولایت فقیه ثابت قدم، استوار و دلپاک باشید. همه چیز خودتان را آماده کنید برای دفاع از اسلام. راستگو باشید. شهدا این موارد را به ما خواهند گفت.
هوالجمیل/ سؤالات مصاحبه از 20 تا 200 پرسش متغیر است:
نام و فامیل شهید و اسم مستعار یا لقب؟ تاریخ تولد شهید؟ محل تولد و سکونت شهید؟ آیا پدر و مادر شهید در حیاتند؟ اگر نیستند کی از دنیا رفته اند و کجا دفن شده اند؟ و اسم شریف والدین؟ محل تولد و سکونت قبلی والدین یا خانواده شهید؟ محل سکونت فعلی والدین یا خانواده شهید؟ شغل پدر و مادر؟ تحصیلات شهید؟ نام مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه؟ شغل و تخصص شهید؟ اداره و نام شهر یا روستای محل کار شهید؟ تعداد خواهران و برادران شهید؟ شهید فرزند چندم خانواده بوده؟ فعالیتهای مذهبی انقلابی اجتماعی ورزشی علمی و غیره و ارتباط با انقلاب ؟ نام مسجدی که شهید در آن فعالیت داشته؟ نام گروه مقاومتی که در آن فعالیت داشته؟ اگر ازدواج کرده تعداد اولاد؟ پسر و دختر؟ محل سکونت فعلی خانواده و اولاد؟ تاریخ اولین اعزام/ به کدام منطقه؟ بسیجی یا ارتشی یا .....؟؟ با کدام نیرو، لشکر، تیپ، گردان؟ تعداد حضورها در جبهه، با چه لشکری و در چه منطقه ای؟ مسئولیت شهید در جبهه مسئولیت در اداره و جامعه؟ مجروحیت یا اسارت؟ نحوه شهادت، ناحیه اصابت بدنی؟ نام منطقه جنگی، عملیات، تاریخ؟ نقل خاطرات همرزمان درباره شهید؟ اگر مفقود است چگونگی اطلاع از مفقود شدن و پیگیریها و آزمایش دی اِن اِ ؟؟ روحیه و عقاید خاص شهید؟ نامه ها و وصیت نامه ها ناگفته ها.....
تا اینجا بیست تای اولیه بود، اگر دوستان محقق نیاز به بقیه دارند زنگ بزنند در خدمتم۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی والسلام
مراسم وداع با پیکر شهید «محمد اسلامی» در شیراز برگزار میشود
مراسم وداع با پیکر شهید محمد اسلامی، فرزند حسین اسلامی، مدیرعامل اتحادیه تشکلهای قرآنی فارس امشب در شیراز برگزار میشود.
به گزارش ایکنا از فارس، پاسدار شهید محمد اسلامی، فرزند حسین اسلامی، مدیرعامل اتحادیه تشکلهای قرآنی فارس و بسیجی شهید محمد سجادیزاده سحرگاه امروز، ۲ شهریورماه در حین عملیات امنیتی به شهادت رسید.
محمدحسین اسلامی، مدیرعامل اتحادیه تشکلهای قرآنی فارس در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، گفت: مراسم وداع با پیکر شهید اسلامی و شهید سجادیزاده امشب، ۲ شهریورماه در حسینیه مؤسسه قرآنی مدینةالنبی(ص) به نام بیتالاحزان واقع در چهارراه هوابرد برگزار میشود.
وی ساعت برگزاری این مراسم را ۲۱ تا ۲۲:۳۰ اعلام کرد و افزود: مراسم تشییع پیکر این شهیدان بزرگوار فردا، ۳ شهریورماه از ساعت ۹ صبح در حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) برگزار خواهد شد.
اسلامی با بیان اینکه پیکر این شهید بزرگوار پس از از برگزاری مراسم تشییع در گلزار شهدا به خاک سپرده خواهد شد، افزود: فرزندم ۲۱ سال بود و به تازگی نیز ازدواج کرده بود.
خبرگزاری ایکنا و جامعه قرآنی استان فارس شهادت این جوانان را به مدیرعامل اتحادیه مؤسسات قرآنی این استان و خانوادههای آنان تبریک و تسلیت میگوید.
بنام خدا، سلام، خواهشاً تا آخر بخوانید، او ولینعمت انقلاب و وطن است، حقش را در حد خود ادا کنیم، نه فقط با صلوات و فاتحه بلکه با معرفی او و زنده نگه داشتن نام و یادش.
دوم شهریور ۱۳۵۷ مصادف با ۱۹ رمضان، سالگرد شهادت چریک تنهای انقلاب شهید سید علی اندرزگو که شهادتش امام خمینی را شدیداً ناراحت کرد و خبر شهادتش را به خانواده اش داد، زندگی او آنقدر اکشن و جذاب است که اگر یک سریال چهل و پنجاه قسمتی برایش بسازند کم است، اندرزگو یاور و محافظ امام در ایران و عراق و ترکیه و مربی عقیدتی و چریکی در عراق و ترکیه و افغانستان و سوریه و لبنان بود، نابغهٔ مؤمنِ از خودگذشتهٔ جسور و بی پروای شهادت طلبی که با چهره های مختلف در شهرها و کشورهای مختلف یک تنه به مبارزه با رژیم ستمشاهی رفت، چریک هوشمند و چابکی که میتوانست شاه را بکشد ولی امام نگذاشت چون جامعه آماده انقلاب نبود، شهیدی که نصف پیروزی انقلاب مدیون اوست و با زبان روزه شب شهادت مولایش علی ابن ابیطالب شهید شد.
اینم عکس مزار شکسته اش، تبریک به مسئولین ذیربط، او در تمام عمرش میخواست گمنام باشد تا ابد، ولی یاران و عاشقانش حق دارند زیارتگاه محبوبشان را مخروبه نبینند. ولی عیب ندارد بر فرض که مزار هم نداشته باشد یادش را تا ابد در دل خود نسل به نسل زنده نگه می داریم در کنار یاد شهیدان بزرگ : آیت الله حسین غفاری و نواب صفوی.... که شهید سید علی اندرزگو هم یکی از آن ۳۱۳ نفر است و باز می گردد...انشاءالله که بعد از شهادت همراهش باشیم.
شهید بزرگوار خدابخش اکبری شهید خدابخش اکبری فرزند مرحوم جعفر و خانم پریدخت کاووسی در ۱۹ مرداد ۱۳۴۶ در خانواده ای مذهبی و متوسط و تلاشگر در روستای تاریخی کناره دیده به جهان گشود. پدرش یکی از معتمدین و مغازه داران قدیمی مرودشت بود و عطاری او در خیابان شهید صدوقی فعلی از شهرتی خاص برخوردار بود. شهید اکبری که فررند چهارم خانواده بود سه خواهر و دو برادر نیز داشت که دو برادر ایشان قبل از شهادت خودش، در یک حادثه از دنیا رفته بودند و شهید اکبری تنها پسر خانواده بود. شهید اکبری پسری بسیار فعال، زرنگ، مهربان، با استعداد، خوش سیما و خوش برخورد و دلسوز بود و از همان دوران کودکی چهره ای شاخص و دوست داشتنی در بین اقوام و همکلاسی ها و هم محلی ها داشت. ایشان دوره تحصیلات ابتدائی را در روستای کناره پشت سر گذاشت و در کلاس پنجم بود که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید و فصل جدیدی از حق جوئی و حقیقت طلبی و معارف قرآن و اهلبیت در تمام جوامع شروع شد. شهید اکبری با الهام از فرمایشات امام و روحانیون در خط امام در اکثر مجالس و برنامه های مذهبی شرکت می کرد و عمدتاً در کارهای هنری مثل عکاسی و سرود فعالیتی چشمگیر داشت. او در دوران تحصیلاتش و بعد از آن همیشه در پی علم و هنر و اختراع و نوآوری بود که گهگاه دردسرهای شیرینی نیز می آفرید. شهید یکی از اعضای مسجد امام حسین کناره و پایگاه مقاومت بود و پس از شروع جنگ تحمیلی، علیرغم کم سن و سال بودن برای اعزام به جبهه بیقراری میکرد ولی پذیرفته نمی شد، او تفکر و اراده و شخصیتی بزرگتر از سن خودش داشت و پس از ورود به دوره راهنمائی تمام فکر و ذکرش به فعالیتهای انقلابی، کارهای فرهنگی و حفاظت از دستاوردهای خون شهدا معطوف بود و سر از پا نمی شناخت. همین افکار و رفتار باعث شد که ادامه تحصیل را به آینده موکول کند و علیرغم مخالفت پدرش که دو پسر دیگرش را نیز دست داده بود و با اصرار و پیگیری زیاد توانست نظر مسئولین را جلب کند و به آموزش نظامی اعزام شود که پدرش باز به مرکز آموزش رفت و مانع جبهه رفتنش شد اما خانواده اش می دانست که جلوگیری از جبهه رفتن او نمی تواند برای همیشه ادامه یابد و همینطور هم شد. او بالاخره به آرزوی بزرگ خود که حضور در جبهه های حق علیه باطل بود رسید و همدوش حماسه سازان دیگر به سرکوب متجاوزین بعثی در سنگرهای خطوط مقدم و دفاع از دین و ناموس و وطن مشغول شد در حالیکه هنوز پانزده سالش تمام نشده بود. او اگرچه یک نوجوان عادی بیش نبود ولی نمی توانست در خانه راحت بنشیند و ببیند که وطن عزیز و زیبایش مورد هجوم جنایتکارانی واقع شده که رؤیای فتح چند روزه ایران بزرگ در سر داشتند ولی از برکت رزمندگان دریادلی مثل شهید خدابخش اکبری ها رؤیای آنها تبدیل به یک کابوس هشت ساله برای صدام و اربابانش و نوکران داخلی و خارجی اش شد و عاقبت بدون تصرف یک وجب از خاک پاک ایران مجبور به فرار شدند و رژیم بعث و رهبرش، صدام یزید ملعون، به زباله دان تاریخ پیوستند. نهایتاً این نوجوان بسیجی شهید بعد از چندین بار حضور در جبهه های مختلف در تاریخ پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در دفاع از خرمشهر مظلوم به شهادت رسید و روح بیقرار و نا آرام او در ساحل آغوش خداوند آرام گرفت و ابدی شد. پیکر مطهر شهید بزرگوار خدابخش اکبری که ترکش به سرش اصابت کرده بود با استقبال گسترده عاشقان حضرت ثارالله تشییع و در گلزار شهدای زادگاهش روستای کناره آسمانی شد. او از همان نوجوانانی بود که امام خمینی، بت شکن بزرگ تاریخ معاصر که انقلابش معجزه بزرگ قرن بیستم نام گرفت، آنها را رهبر خود و کشور معرفی کرده و خودش را عاشق و ارادتمند و پیرو آنها می دانست.
شهید اسدالله محسنی فر فرزند مرحوم ذبیح الله (عیوضی) و مرحومه میرزا بیگم محسنی در تاریخ دهم مرداد ماه ۱۳۴۷ در خانواده ای مذهبی و مستضعف و پر تلاش در روستای کناره مرودشت دیده به جهان گشود. او آخرین فرزند خانواده بود و سه برادر و سه خواهر بزرگتر از خود داشت. شغل پدرش کشاورزی و دامداری بود و شهید از همان دوران طفولیت در حد خود به پدر و مادر و خواهران و برادران کمک می کرد. ایشان دوره دبستان را در هفت سالگی در روستای کناره شروع کرد و با شور و اشتیاق و علاقه فراوان این دوران را با موفقیت به پایان رساند و همزمان ادامه تحصیل را همراه با کار کردن شروع کرد. پایان دوره ابتدایی ایشان مصادف شد با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی و اواسط دوره راهنمائی ایشان با شروع جنگ تحمیلی مقارن گردید و شهید علیرغم علاقه با دانش اندوزی مجبور به ترک تحصیل شد و برای دفاع از ناموس و میهن اسلامی ادامه درس را به آینده موکول کرد. اگرچه ایشان هنوز پا به سن بلوغ نگذاشته بود ولی از بلوغ اعتقادی و معرفتی والائی برخوردار بود، نمازهایش را اکثراً اول وقت و در مسجد با جماعت می خواند، در ماه مبارک رمضان فعالیتهای مذهبی اش در حالیکه روزه بود بیشتر میشد، بسیار با حیا بود و به حجاب خیلی اهمیت می داد و حجاب زنها را ادامه دادن راه شهدا می دانست. برای حضور در جبهه های نبرد بیقراری میکرد و همیشه می گفت حضور من در جبهه مهم تر از درس خواندن است چون درس را بعداً هم میشود ادامه داد ولی اگر مملکت و انقلاب ما شکست بخورد دیگر به هیچ طریقی قابل جبران نیست، ایشان علاوه بر حفظ قسمتی از قرآن قرائت زیبایی هم داشت و در تمام امور مذهبی و سیاسی و اجتماعی در مدرسه و مسجد پایگاه مقاومت علی ابن ابیطالب فعالیت چشمگیر داشت، برخی از دوستان و آشنایان مخصوصاً یکی از روحانیون به نام حاج آقا نجفی از ایشان می خواست اعزام را به آینده (که از لحاظ سنی بزرگتر شد) موکول نماید و در پشت جبهه به فعالیتهایش ادامه دهد ولی ایشان میگفت میترسم وقتی به جبهه برسم که دیر شده باشد لذا نباید وقت تلف کنم. به هر حال با اجازه والدین به مرکز آموزش اعزام شد و سپس به همراه سپاه فارس به کردستان رفت و در اولین مأموریت خود در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۶۲ در منطقه حاجی عمران عراق به فیض عظمای شهادت نائل آمد و نامش در دفتر عاشورائیان زمان و لبیک گویان به حسین زمان ثبت گردید. مجروحیت ایشان دقیقاً از ناحیه گلو بود و ترکش تا عمق گردن ایشان نفوذ کرده بود. برادر ایشان نقل می کند که پدرم خیلی علاقه به برادرم داشت و وقتی خواستیم خبر شهادت را به او بدهیم دچار مشکل بودیم که چگونه به او بگوئیم لذا به او گفتم پدرجان اگر من به جبهه بروم و شهید بشوم چه نظری درباره من داری؟ گفت اگر برای اسلام باشد عیبی ندارد بلکه خوب است، گفتم اسدالله هم برای اسلام به جبهه رفته بود، و اینگونه بود که فهمید برادرم شهید شده، ابتدا خیلی ناراحت شد و گریه کرد سپس بالای پیکر مطهر شهید آمد و دو دستش را به سمت آسمان گرفت و گفت خدایا این قربانی را از ما بپذیر. شهید ازدواج نکرده بود و والدین ایشان نیز با داغ فرزند رشیدشان در سالهای قبل از دنیا رفتند و در گلزار شهدای کناره دفن شدند. روحشان شاد و یادشان گرامی