وصیت نامه شهید امان الله دلخوش
بسم رب الشهداء والصدیقین
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص- سوره صف آیه 5
متن وصیت نامه شهید امان الله دلخوش
اینجانب امان الله دلخوش فرزند محمد به شماره شناسنامه 1906 متولذ 1341 ساکن مرودشت روستای کناره وصیت خودم را شروع می نمایم.
برادران شهید : امان الله (رحیم) و حمید دلخوش، از کناره مرودشت
با سلام به پیشگاه منجی عالم بشریت آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام به رزمندگان کفر ستیز اسلام و با سلام بر شهیدان اسلام از صدر تا کربلای حسین (ع) و از کربلای حسین تا کربلای ایران و با درود به خانواده های شهدا، اسرا و جانبازان اسلام.
خدایا به محمد (ص) بگو پیروانش حماسه می آفرینند و به علی بگو که شیعیانش قیامت برپا کردند. آری به حسین (ع) بگو که خونش همچنان در رگها می جوشد، به حسین (ع) بگو که از خون ها سروها روئید. ظالمان سروها را بریدند اما باز سروها روئید. خدایا می دانی که بندگان راستین و مدافعان حقیقی دین مبینت چگونه فداکاری می کنند و مرگ را به بازی گرفته اند، پنداری که چون شمع ذوب می شویم، خدایا از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر نسوزیم روشنائی رخت بر می بندد و جای خود را دوباره به ظلمت می سپارد. پس چه باید کرد؟ "من عرف نفسه فقد عرف ربه" هرکس خویش را بشناسد خدای خود را شناخته ، آری وقتی خودم را شناختم به خالقم پی بردم و فهمیدم که دنیا محل امتحان است، پروردگارا بر سجاده ای به وسعت زمین نماز می گذارم، بر زمین رنگین به خون عزیزانمان، عید و عزایمان هم یکسان است، بار پروردگارا می بینی که اسطوره های شهادت چگونه حیات را به بازی گرفتند، سر مست عشق، عشق خدائی ببین که با ایثار وجودشان در بستر حیات چگونه مرگ را تفسیر می کنند، من با امام خمینی میثاق بستم که به او وفادار بمانم، زیرا او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده کنند دست از این سید پیر بر نمی دارم. راه سعادت بخش حسین (ع) را ادامه دهید و زینب گونه زندگی کنید.
پدر و مادر مهربانم از شما معذرت میخواهم، شما حق بزرگی بر من دارید ولی خودتان فکر کنید ما نباید مثل کسانیکه سرور شهیدان را تنها گذاشتند امام را تنها بگذاریم، آری پدر و مادرم اگر در طول زندگی ام شما را نارحت کردم امیدوارم مرا ببخشید. پدرم من یکمرتبه منقلب شدم ناگهان مثل اینکه از جلدی به جلد دیگری رفتم لباس رزم پوشیدم و روانه میدان شدم تا بتوانم دین خودم را به اسلام و قرآن ادا کنم و پوزه جنایتکاران را به خاک مذلت بمالم و اسلام و قرآن را زنده نگهدارم و راه کربلای حسین (ع) را بر روی مسلمین جهان باز نمایم و به آرزویم برسم.
پدر جان امام عزیزمان را تنها نگذارید، پدرم یقین دارم که مؤمن مثل کوه استوار است بنابراین اگر شهادت نصیبم گردید با کمال میل برایم سخنرانی کن و قرآن بخوان و با شهامت و استقامت خود دشمنان انقلاب اسلامی را مأیوس کن. آری پدر جان هیچ ناراحت فرزندانت نباش، بیاد بیاور که حضرت ابراهیم (ع) به دستور خداوند یگانه فرزندش را در قربانگاه می آورد تا به دست خود او را قربانی کند، شما هم فکر کنید در راه خدا و قرآن دو نوجوان را قربانی کرده اید. استقامت و صبر داشته باشید همچنان که امام حسین (ع) در شهادت علی اکبر و علی اصغر صبر کرد. آری خداوند بزرگ خالق تمام موجودات است.
مادر مهربانم می دانم که چقدر برایم زحمت کشیدی و مرا از یک روزه به بیست سالگی رسانیدی، چه شبها و نیمه شبها که برایم بی خوابی کشیدی، به من شیر دادی و نوازشم کردی تا بزرگ شوم و برای شما فرزند خوبی باشم و شما را در زندگی خوشبخت نمایم ولی چه کنم تقدیر این بود شما را رها کنم و در جبهه ها منزل بگیرم و از اسلام عزیز دفاع نمایم. امیدوارم مرا ببخشید. مادر جان می دانم یک زن مؤمن و مسلمان باید مثل حضرت زهرا (س) باشد و در برابر سختیها صبر نماید. مادرم خوب می دانی که فرزندان زهرا (س) را چگونه شهید کردند، خوب می دانی فرزندش حسین را با لب تشنه سر بریدند، مادرم من دیگر از حسین (ع) عزیزتر نیستم. مادرجان باید صبر و استقامت داشته باشی که روز قیامت در مقابل زهرا (س) روسفید و سربلند باشی و بتوانی جوابگو باشی. مادر جان تو مثل بعضی از مادرها که نمی گذارند فرزندانشان به جبهه بیایند و حسین را یاری کنند مباش، آنها غافل هستند. مادرم خدای ناکرده از امام عزیزم ، حسین زمان، خمینی بت شکن روی بر نگردانید. مادرم اگر دو فرزند دیگرت هم خواستند به جبهه بیایند خدای ناکرده از آنها جلوگیری نکن، بگذار راه برادرش که راه حسین می باشد را ادامه دهند.
خواهر مهربانم امیدوارم از فراق برادرانت غمگین و افسرده نباشی، خواهرم همچون زینب استقامت داشته باشی و این را هم در نظر بیاور که حسین (ع) را با لب تشنه جلو روی زینب خواهرش سر بریدند ولی در روحیه زینب و در ایمان و شهامت او تزلزلی ایجاد نشد، بلکه با روحیه گرفتن از خون برادرش حسیین (ع) و کشته شدگان کربلا با استقامت هرچه بیشتر از خون مظلومان کربلا دفاع کرد. خواهرم اگر صبر کردید روز قیامت در نزد حضرت زینب سربلند و سرفراز خواهی بود. همسرم شما استقامت نمائید و بچه هایم را نگهداری کن و مواظب فرزندانم باشید هرچه خدا بخواهد می شود. تمام اقوام و خویشان را سلام می رسانم.
دیگر صحبتی ندارم با همه شما خداحافظی میکنم. پدر، مادر، خواهر، برادران و همسرم همیشه به یاد من گنهکار و حقیر باشید، امیدوارم که فرزندی خوب برای شما شده باشم. والسلام / امان الله دلخوش