شهید بزرگوار غلامحسین محمودی
بسم رب الشهداء والصدیقین
شهید عزیز و فداکار
نام و نام خانوادگی: غلامحسین محمودی
تاریخ تولد ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵
عملیات کربلای ۴
تحصیلات دیپلم
مرد بی ادعای جنگ، خدمتگزار بی منت، عاشق شهادت و ایثارگری، سردار برومند دوران دفاع مقدس، رزمنده خستگی ناپذیر جبهه ها شهید عزیز غلامحسین محمودی که به راستی با حضور مستمر خود در طول ۶ سال جنگ بی امان با کافران بعثی در بی ادعایی و بی نامی....... تنها به عشق معبود سر بر سجده درگاه الهی می گذاشت و آنچه را در توان داشت در طبق اخلاص می نهاد.
شهید غلامحسین در یک خانواده مذهبی پا به عرصه حیات گذاشت و با توجه به شغل پدر که در خدمت ارتش بود همراه با او مشکلات زندگی را به جان خرید و با تغییر محل مأموریت پدر از شهری به شهر دیگر نقل مکان می کرد اما مانند سایر شهیدان عزیز از تحصیل و کار کردن غفلت نورزید.
با پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی دوران دبیرستان را همزمان با حضور در جبهه ها پشت سر گذاشت. او منشی الهی داشت و روح بزرگوارش در جسم او نمی گنجید و ضمن درس خواندن و کار کردن حضور در جبهه را امری ضروری و واجب می دانست.
با شروع جنگ تحمیلی، گوش به فرمان امام (ره) در کنار سایر همرزمانش عازم جبهه های حق علیه کافران بعثی شد و مدت ۶ سال رشادتهای فراوانی از خود به جا گذاشت و علیرغم مجروحیت و تحمل صدمات جسمانی با روحیه ای خدایی عاشق خدمت بود.
کار کردن بدون منّت و کمک رسانی جسمی و مالی به بینوایان و مستمندان از او چهره ای دوست داشتنی ساخته بود. بی ریا در خدمت مردم نیازمند سر از پا نمی شناخت. وقتی از جبهه بر می گشت در مدت مرخصی به دنبال کسانی می گشت که نیازمند کمک او در حد توانش بودند و بدون مزد و خودستایی کار نیازمندان را به سرانجام می رساند و بدون آنکه چشمداشت مالی داشته باشد تنها دلخوشی اش دعای خیر آنها بود که دوباره به جبهه بر می گشت... مردم شریف سیوند خاطره از خودگذشتگی های این شهید دلاور را فراموش نخواهند کرد و یقیناً بی سرپرستان و نیازمندان کمکهای بی دریغ او را در قلب خود ثبت کرده اند.
اگر کسی نیاز به کندن باغ داشت یا توانایی آوردن کپسول گاز را نداشت یا فردی در امر خانه سازی از لحاظ نیروی کارگری مشکل داشت شهید غلامحسین به خاطر رضای خدا و بدون اینکه مزدی دریافت کند با تمام وجود در خدمت آنها بود. همین روحیه خدایی و اخلاق اسلامی و برخورد انسانی شهید عزیز است که در وصیت نامه اش نیز متجلی می شود. او در قسمتی از وصیت نامه اش پدر مهربانش را خطاب قرار میدهد که در خدمت مردم باشد و تا می تواند به آنها کمک کند. همچنین یادآوری می کند که وقتی پدر و مادر شهدا را می بینم از اینکه عزیزانشان شهید شده اند و من هنوز زنده ام خجالت می کشم...... و به همین خاطر دائم از مادر عزیزش تقاضا می کرد برایش دعا کند تا او هم به جمع همرزمان شهیدش بپیوندد.
خداوند بعد از امتحانات فراوان و رشادتهایی که او در جبهه ها از خود نشان داد سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ روح ملکوتی اش را به درگاهش پذیرفت و او را مورد رحمت خاصش قرار داد به امید آنکه ما نیز از دعا و شفاعتش برخوردار شویم. انشاءالله خداوند او و همرزمانش را همنشین یاران امام حسین (ع) قرار دهد.
=========================
روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...
بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد