شهید سیدحسین حسینی مزیدی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار سید حسین حسینی مزیدی
شهید سید حسین حسینی فرزند سید محسن در سال 1343 در خانواده مذهبی و مستضعف در شهر زرقان پا به عرصه حیات نهاد. خانواده آن شهید بزرگوار از خانواده های محترم و سادات حسینی بوده و دومین گلی است که در جهت تداوم سرخ کربلای حسینی نثار اسلام گردید. این خانواده گرانقدر در کمتر از 8 ماه دو تن از بهترین عزیزان خود را فدای اسلام و انقلاب خونبار و شکوهمند اسلامی نمود. شهید عزیز سید حسین حسینی تحصیلات ابتدایی خویش را در مدرسه قاآنی سابق و تا کلاس پنجم ابتدائی در شهر زرقان ادامه داد و بعلت فقر مالی خانواده ناچار به ترک تحصیل و بشغل بنائی و سپس به کمدسازی مشغول گردید. از ویژگی هایی که می شد در چهره همچون گل او مشاهده کرد اخلاقی نیکو و اسلامی و طرز برخوردهای باصفا و صمیمیت آن شهید عالی مقام میتوان بخاطر داشت صحبتهای ملایم و گرم و منطقی و توأم با تبسم که با افراد برخورد می کرد همواره و هرگز از ذهن دوستان و آشنایان او محو نخواهد شد و به تعبیری از معصومین(ع) که خوبان این دنیا و خوبان آن دنیایند عیناً در وجود این سید بزگوار تجلی پیدا کرده بود. شهید در دوران انقلاب همگام با دیگر دوستان خویش با آگاهی لازمی که از ماهیت ضد مردمی و فاشیستی رژیم منحوس پهلوی داشت بطور مؤثر و خالصانه و بنا به حکم امام و رهبر عزیز خویش پا به میدان مبارزه و جهاد نهاد. توزیع اعلامیه های امام عزیز و سایر شخصیتها و همچنین فعالیت در مسجد همچنین شرکت در تظاهرات و راهپیمائیها از اولین گامهائی است که در جهت ایفای رسالت خویش برداشت و در زمانی که بعثیون کافر به کشور اسلامیمان حمله ور شدند شهید عزیز با ثبت نام در بسیج مدت هشت ماه در جبهه های نبرد نور علیه ظلمت و همچنین در عملیات ظفرمند بیت المقدس که منجر به آزادی خرمشهر نیز گردید شرکت نمود تا اینکه زمان انجام خدمت مقدس سربازی او فرا رسید وی با کمال میل و علاقمندی تمام در جهت حراست از اسلام و دستاوردهای انقلاب اسلامی و ادای تکلیف شرعی و قانونی خود پا به عرصه حوزه نظام وظیفه نهاد و در این مدت دو سال 18 ماه در منطقه کردستان و 6 ماه در شیراز تیپ 55 هوابرد در کمال فداکاری انجام وظیفه نمود و خدمت سربازی بپایان رساند و بعد از بازگشت از سربازی به عضویت گروه مقاومت شهید قاسمی مسجد حیدر زرقان درآمد و بعنوان فردی مفید و معتقد به ولایت فقیه در جهت حفظ نظم و آرمانهای مقدس اسلامی از شهر و دیار خویش حفظ و حراست نمود. وی چه در زمان عضو بودن و غیرعضو یک بسیجی مخلص و خدمتگذار بود و سپس راهی جبهه های نبرد حق علیه باطی شد که در همین حین برادرش سید عباس حسینی در جبهه دعوت حق را لبیک گفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد که به وی اطلاع دادند و خود را به زرقان رساند و در مجلس شهادت برادرش شرکت نمود تجلی اخلاص و خدائی گونه شدن وی تاب ماندن در پشت جبهه را نداشت و اقدام به رفتن جبهه نمود که در این میان یکی از هم رزمانش در جبهه بشدت مجروح شد که نیاز به مداوای شدید و مراقبت بسیار نیازمند بود آن شهید در کمال صداقت و با میل مدتی در کنار او بدون کوچکترین اظهار کسالت و ناراحتی مشغول خدمت بود روح بزرگ او هر روز که می گذشت نه تنها تبلوری از ایمان می گیرد بلکه تحمل ماندن در پشت جبهه را از دست داده بود تا اینکه در تاریخ 29/10/65 در جهت یاری رساندن به سایر کفر ستیزان لشکر اسلام عازم کربلای خوزستان گردید که پس از گذشت مدت زمانی کوتاه جهت پیروزیهای کربلای 5 عازم منطقه شرق بصره میگردد و در مورخه 7/11/65 در منطقه شلمچه نهر جاسم در عملیات کربلای 5 در حالی که مشغول انهدام تانکهای بعثیون کافر بود به درجه رفیع شهادت نائل و روح پرفتوح و بزرگ او به دیگر شهدای اسلام پیوست به امید اینکه خداوند ما را توفیق دهد که در جهت تداوم راهش کوشا باشیم.
روحش شاد و یادش گرامی
وصیت نامه شهید سید حسین حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام بر امام امّت این قلب تپنده مستضعفان و با درود بر شهیدان راه اسلام از صدر تاکنون و با درود بر رزمندگان جبهه های نبرد حق علیه باطل، اینجانب سید حسین حسینی بنا به وظیفه شرعی، خود را مسئول می دانم که در این موقعیت حساس که اسلام و میهن اسلامیم مورد هجوم لشکریان کفر قرار گرفته به فرمان حسین زمان خمینی بت شکن عازم جبهه گردم و از اسلام و ناموس و کشورم دفاع کنم و جمله ای هم با این منافقان کوردل دارم و این است که ای کوردلان شما که میبینید اربابتان هر روز و هر لحظه رو به زوال و نابودی می رود و شما که منطق این را هم ندارید و به بهترین عزیزان این ملت ناجوانمردانه حمله می کنید واقعاً بدانید که شما منافقان هستید ولی بدانید که تا امت حزب ا. . . در صحنه است شما و اربابانتان هیچ غلطی نمی توانید بکنید. در آخر از پدر و مادرم و خواهرم و برادرانم می خواهم که اسلام و خط امام را فراموش نکنید. در اینجا با شما خداحافظی می کنم و برای اسلام و مسلمین آرزوی پیروزی از خدای بزرگ را دارم.
متن نامه ای که شهید سید حسین حسینی دو روز قبل از شهادتش برای خانواده اش فرستاد.
بسمه تعالی
با سلام و درود به تمام شهیدان راه حق و عدالت و با درود فراوان بر بزرگ مرد تاریخ خمینی بت شکن و با درود بر شما رزمندگان جبهه های نبرد حق علیه باطل خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض می کنم پس از تقدیم عرض سلام سلامتی شما را از درگاه ایزد متعال خواهانم امیدوارم که همیشه اوقات زیر سایه الله سر برده باشید و اگر بخواهید از حال فرزند خود سیدحسین حسینی جویا باشید سلامتی که یکی از نعمتهای الهی است برقرار می باشد مادر عزیزم که یک عمر زحمت من کشیدی نمی دانم از کجا شروع منم مادر، من در گردان فجر می باشم و از روزی که آمدم در گردان در جای خالی سید عباس برای بچه ها گردان چای دم می کنم مادر بخدا اصلاً ناراحت نباش که یک فرزند از دست داده ای بلکه خوشحال باش که چنین فرزندی را بزرگ کردی و در راه خدا دادی. مادر اگر من شهید شوم در مرگ من بی تابی مکن مادر اگر رفتم به سیدعباس سلام شما را می رسانم. والسلام
سید حسین حسینی / بتاریخ 5/10/1360
جستجو در اسامی مقدس شهدای گرانقدر زرقان
از این شهید بزرگوار اطلاعات و عکس بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام