امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام... خوش آمدید....
زندگینامه نویسی صلواتی و سریع و عالی برای شهدای کشور ، افتخار ما در دنیا و آخرت است، اکثریت مطالبی که در این وبلاگ آمده محصول مصاحبه تلفنی یا حضوری با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران است که نوشته شده و قبل از درج در سایت، به رؤیت و تأیید خودشان رسیده است. شما خانواده محترم شهید نیز اگر خواستار نوشتن زندگینامه برای شهید بزرگوارتان هستید بر ما منت گذارید و با شماره ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ (صادقی) تماس بگیرید تا در اسرع وقت با افتخار فرمانبری کنیم. ما وابسته به هیچ شخص و سازمانی نیستیم فقط به عشق شهدا و سید و‌ سالارشان حضرت اباعبدالله الحسین، رایگان و عاشقانه و با تمام وجود کار میکنیم و هیچ پاداش و مقامی نمیخواهیم جز شهادت و وصال شهدا....
نثار ارواح مطهر و منور تمام انبیا و اولیا و شهدا و صلحا و اموات منسوب به صلوات فرستندگان، فاتحه مع الصلوات، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
در ضمن، انتشار مطالب این سایت آزاد است و حتی بدون ذکر منبع پاداش الهی دارد. پس یاعلی...
-----------------------------------------------
برای دریافت صلواتی کتاب امام زادگان عشق و آثار انتشارات هدهد به سایت هدهد مراجعه فرمائید: www.hodhodiran. ir
-----------------------------------------------
ارادت

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

شهید عبدالاحد خدامی

چهارشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۶، ۰۲:۵۵ ق.ظ

 

بسم رب الشهداء والصدیقین

زندگینامه شهید بزرگوار عبدالاحد خدامی

شهید عبدالاحد خدامی فرزند حاجی رضا در تاریخ یکم مرداد ماه سال 1339 در زرقان در یک خانواده مذهبی که از قدیم الایام از خدّام امام حسین (ع) بودند به دنیا آمد. پدر وی از خادمان سالار شهیدان اباعبدالله الحسین بود و مسئولیت و تصدی حمام محله میان (ولی عصر) را به عهده داشت. مادر شهید نیز از  خانواده‌های مذهبی و سنتی زرقان است. شهید خدامی دوران دبستان را تا کلاس پنجم در مدرسه مهرداد زرقان گذراند و در طول این دوران در کنار درس خواندن در کارهای حمام به ویژه در اوقات تعطیل و تابستان با پدرش همکاری می‌کرد. در طول دوران ابتدایی به خاطر استعداد فوق‌العاده‌ای که داشت با صرف وقت اندکی نمرات نسبتاً خوبی کسب می‌کرد. ایشان در خرداد ماه 1351 دوران ابتدایی خود را در مدرسه مهرداد به پایان رساند.  

شهید خدامی به خاطر برخوردهای نسنجیده و ناموزون مسئولین و معلمین مدرسه در زمان قبل از انقلاب و به دلیل روحیه سازش ناپذیری و شجاعت خود مورد بی‌مهری معلمین و مسئولین مدرسه قرار گرفت و متأسفانه نسبت به درس خواندن دلسرد شد اما در اوقات ترک تحصیل رابطه خود را با کتب ساده اسلامی به ویژه داستان فداکاری‌های سربازان و شهیدان صدر اسلام به هیچ وجه قطع نمی‌کرد. ایشان از همان دوران کودکی بیشتر اوقات خود را در مسجد و حسینیه ولی عصر (عج) صرف خدمت می‌کرد.  

از اوائل سال 1354 بود که به خاطر علاقه زیاد به شغل مکانیکی با چند نفر از دوستان و آشنایان در مرودشت مشغول کار و فعالیت شد و این کار را تا بهمن 1358 ادامه داد. ناگفته نماند که وی در طول این چند سال شبها قسمتی از اوقات خود را صرف مطالعه کتب مذهبی از جمله داستان راستان شهید مطهری، داستان هایی از تاریخ اسلام از سید غلامرضا سعیدی و نجات نسل جوان هفته نامه حوزه علمیه قم می کرد. همچنین به دلیل مکاتبه برادران ایشان با انتشارات حوزه علمیه قم از نشریه هایی چون ندای حق و در راه حق استفاده می‌نمود و حتی برخی نشریه‌ها برای خود او قبل از انقلاب می‌آمد. شهید خدامی با قرائت قرآن آشنا بود و قرآن می‌خواند و در جلساتی که چند سال توسط برادرشان قبل از انقلاب اسلامی در مسجد ولی عصر (عج) برگزار می‌شد شرکت می‌نمود.  

در تاریخ 15/11/1358 به خدمت سربازی اعزام و در 15/5/1360 دوران وظیفه و احتیاط وی در گردان امداد ژاندارمری استان فارس (گردان ضربت) به پایان رسید  و در طول سربازی خود با برادر شهید محمد رضا حاج زمانی هم دوره بود. در طول ایام سربازی ایشان فعالیت‌های مذهبی و اسلامی زیادی داشت و در کلاس‌ها و جلسات قرآن و ایدئولوژی شرکت می‌نمود.

او از اوائل شروع جنگ تحمیلی یعنی از ماه سوم جنگ با بدنی ورزیده و روحیه‌ای عالی به طور فعال در جنگ شرکت داشت. قبلاً نیز در تمام دوران احتیاط و بیشتر اوقات خدمت سربازی مشغول جنگ در جبهه‌ها بود و بعد از پایان دوره احتیاط به طور فعال از طریق جهاد سازندگی فارس و سپس از طریق بسیج سپاه پاسداران در جبهه‌های جنگ حضور داشت. هنگامی که خرمشهر و آبادان و جاده آبادان-ماهشهر، دشت عباس، در اشغال دشمن بود با مسئولینی که بعدها تیپ المهدی را تشکیل دادند آشنا شد و قبل از تشکیل این تیپ با عده‌ای از برادران از جمله شهیدان محمدرضا حاج زمانی، عباس گل محمدی، سید محمود بهارلو  و محمد حسن صادقی (ابوالفضل) سوگند یاد کردند که تا آخرین لحظات جنگ در جبهه‌ها باشند و حقیقتاً هم بر تعهد خویش استوار ماندند.  

شهید خدامی از آغاز شرکت در جنگ تحمیلی یک بار در جبهه آبادان ماهشهر از ناحیه پهلو و کمر مجروح و به بیمارستان شیراز منتقل و پس از بهبود دوباره اعزام و در جبهه خرمشهر در فاصله یک ماه و نیم دوباره به صورت سطحی مجروح گردید.  

البته ایشان موضوع زخمی شدنش در مرتبه دوم و سوم به جز با یکی از برادرانش به شخص دیگری در میان نگذاشت.  

در مرحله اول عملیات پر افتخار والفجر 1 مجدّانه در تیپ المهدی در جبهه شرکت کرد و همچون دیگر برادران رزمنده فداکاری نمود و در این مرحله تعدادی از دوستان و برادران صمیمی ایشان شهید شدند و از آن زمان به بعد خیلی ناراحت بود که چرا شهید نشده است؟

و در مرحله دوم عملیات والفجر 2 در تاریخ 24/4/1362 بود که به جبهه آذربایجان غربی اعزام شد از ارومیه تلفن کرد و در مورد شهادت حتمی‌اش با صراحت خبر داد و سرانجام در تاریخ 28/4/1362 به همراه برادران و هم سنگرانش یعنی شهید محمدرضا حاج زمانی، سید محمود بهارلو و عباس گل محمدی پرچم افتخار اولین شهدای عملیات والفجر 2 را به دوش کشیدند و مردانه و شجاعانه و به خاطر رضای خدا جنگیدند تا به آرمان اصلی خود رسیدند و به درجه رفیع شهادت نائل شدند.  

برخی از خصوصیات شهید عبدالاحد خدامی :    

1- انتظار شهادت: ایشان مصداق آیه شریفه «رجال صدقوا ما عاهدوا الله. . .  » بود و این مطلب را بارها در جمع دوستان و خانواده تکرار می‌کرد که «دعا کنید بنده شهید شوم».  

2- شجاعت و جسارت: از دوران کودکی شجاعت و دلاوری در او کاملاً مشهود و زبانزد خاص و عام بود و ایشان در جبهه نیز از خود دلاوری و شجاعت بی نظیری نشان داده بود و از قول بعضی برادران رزمنده نقل شده که می‌گفت: «سخت‌ترین مأموریت را به من بدهید».  

3- استعداد فوق العاده: به دلیل داشتن استعداد زیاد کمتر کسی بود که حدس بزند ایشان دیپلم نیست. شهید خدامی معلومات مذهبی و اجتماعی خوبی داشت به خاطر مطالعه کتاب‌های مختلف.  

 4- انقلابی بودن: ایشان قبل از انقلاب جزو فعالان انقلابی بود، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که هنوز برنامه تظاهرات و راهپیمایی‌ها علنی و آشکار نشده بود وی شب‌ها به شیراز می‌رفت و در جلسات مرحوم شهید آیت ا. . . دستغیب شرکت می‌کرد.  

5- علاقه به مسئولین نظام و حامیان مستضعفان و محرومان و نهضت‌های جهانی: ایشان علاقه زیادی به موضع گیری‌های مرحوم امام، شهید رجایی، شهید محمد منتظری، شهید بهشتی و آقای رفسنجانی و آیت الله خامنه‌ای داشت.  

6- خواندن کتاب‌ها و استماع سخنرانی‌های بزرگان: ایشان به خواندن آثار و نیز استماع نوارهای شهید مطهری و شهید دستغیب اهمیت فراوان می‌داد تا جایی که هرگاه به پشت جبهه می‌آمد کتاب‌های آنها را گرفته و مطالعه می‌کرد.  

7- عاشق مذهب و سرباز رهبر: ایشان از دوران کودکی اهل نماز، دعا، مسجد و قرآن بود و بعد از بلوغ نماز شب می‌خواند و خدمتگزار مجالس تعزیه، روضه خوانی و محافل مذهبی بود و از امام خمینی (ره) تفلید می‌کرد و خود را سرباز رهبر انقلاب می‌دانست و حقیقتاً از سربازان صدیق و وفادار و مخلص امام خمینی (ره) بود و اینها را با خون خود امضاء و تأیید کرد.  

8- یاری رساندن به فقرا و تهیدستان: از دوران کودکی بسیار فعال، پر کار و خودکفا بود و به خانواده‌های فقیر و تهیدست بسیار علاقه‌مند بود و به آنها کمک می‌کرد و به آنها سر می زد.  

9- ارتباط و صله رحم: رابطه او با خانواده و برادران علاوه بر رابطه اصیل خانوادگی، ارتباطی معنوی و عرفانی بود و بر این مطلب سخت مقید بود.  

10- مواضع قاطع در برابر منافقان: شهید خدامی موضعی سخت و قاطع در مقابل منافقان و لیبرال‌ها داشت. ایشان برای روحانیت احترام فراوانی قائل و به اصالت آنها سخت معتقد بود.  

11- داشتن اخلاق خوب: ایشان روحیه‌ای اجتماعی و مردمی داشت و در جلسات و مجامع متخلق به اخلاق اسلامی بود.  

12- تعصب نسبت به خانواده و ناموس: وی نسبت به ناموس و حفظ شرف خانوادگی خصوصاً مادر و خواهران، بسیار مقید بود و نسبتاً به حجاب بانوان اهمیت بسیاری می‌داد.  

13- شناخت جریان های صحیح از ناصحیح : شهید خدامی در مسائل عقیدتی، سیاسی و اجتماعی هرکدام به نوبه خود وارد می‌شد و مطالعه و سؤال می‌کرد و دشمنان درجه یک و درجه دو را شناخته و جریانهای اصیل را از غیر آن می‌شناخت.  

14- علاقه به ورزش: شهید خدامی به تیر اندازی و شنا و کوهنوردی علاقند بود و در تیراندازی مهارت خاصی داشت و اهل مسافرت و سیر و سیاحت و گشت و گذار نیز بود.  

نکاتی دیگر درباره شهید خدامی :

این شهید بزرگوار جوانی پرشور و انقلابی بود، یکی از صفات برجسته این شهید، تقوی و اجتناب از گناهان بود، گرچه مجرد بود اما همیشه سعی می کرد از زشتی‌ها دوری کند، وی علاقه وافری به نماز مخصوصاً نماز شب داشت تا جایی که در جبهه‌ها شبها بدون اطلاع بچه‌ها بی سر و صدا بر می‌خواست و نماز را با حالتی مخصوص و با خضوع و گریه و زاری به جا می‌آورد.

رازداری و پرده پوشی از کار مردم از صفات برجسته وی بود.

از نظر پایبندی به عهد و پیمان و قول واقعاً نمونه بود. روزی قول داده بود که ساعت 12 بعد از ظهر با من ملاقات داشته باشد. ولی من موفق نشدم سر موعد برسم. ساعت 6 بعد از ظهر به آنجا رفتم دیدم هنوز ایستاده است گفتم اینجا چه می‌کنی گفت چون قول داده بودم از 12 ظهر تاکنون ایستاده‌ام و این شرمندگی همیشه برایم ماند که چرا من به قول خود وفا نکردم و ایشان چند ساعت منتظر من مانده بود. این مسئله نشان مردانگی و تعهد او به قول و پیمان بود.

هر وقت می‌خواست به جبهه اعزام شود برای خداحافظی به منزل ما می‌آمد اما آخرین وداعش طور دیگری بود و با دفعات قبل کاملاً تفاوت داشت، روحیه ایشان در این خداحافظی آن قدر شاد و برافروخته بود که انگار می‌خواست به مهمانی یا عروسی برود، گفت این آخرین وداع است، گفتم این حرف را نزن، گفت: واقعاً به دلم افتاده که خدا ما را پذیرفته است و دیگر باید آماده مهمانی حق باشم. او با یقین صحبت می‌کرد و با خوشحالی تمام و اعتقاد راسخ خبر شهادت خود را اعلام کرد، گفت مرا حلال کن، نمی‌دانی چه قدر خوشحالم که سفر آخر من است و باید کوچ کنم، فقط برایم دعا کنید دعا کنید که خداوند مرا در زمرۀ شهدای کربلا محشور گرداند و این آخرین خداحافظی بود. (مطالب بالا از آقای حاج محمد علی گل صفتان است)

* مطالب دیگری درباره شهید خدامی از قول خواهر شهید:

علاقۀ خاصی به کارهای فنی داشت، شغل وی مکانیکی بود و در شهرستان مرودشت در مغازه مرحوم حمزه خدامی و حسین معدلی کار می‌کرد.  

ایشان در نمازهای جماعت مسجد جامع  شرکت می‌کرد.  

شهید خدامی به فوتبال علاقه زیادی داشت و در تیم‌های باشگاهی زرقان بازی می‌کرد.  

وی علاقه و تعصب عجیبی نسبت به پدر و مادر و خانواده داشت.  

قبل از شهادت همیشه آرزو داشت که مانند آقا و سرورش امام حسین (ع) جنازه‌اش چند روز در آفتاب سوزان باشد و همین اتفاق هم افتاد و جنازه او و همرزمانش 3 روز در منطقه حاج عمران در زیر آفتاب بود.  

شهید خدامی علاقه و ارادت ویژه ای به امام خمینی (ره) و بسیج و سپاه داشت.  

بعد از شهادت شهید احمدعلی علیشاهی که با هم خیلی صمیمی بودند وی به منزل آنها رفت و از مادر شهید علیشاهی خواست که لباس فرزندش را به او بدهد تا با آن لباس به جبهه برود و شهید خدامی آن لباس را پوشید و با آن به جبهه رفت.

والسلام  - گردآوری و تدوین: محمد خدایاری

وصیت نامه شهید عبدالاحد خدامی

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

ما از سوی خدا آمده ایم و بازگشت ما بسوی خداست

وصیت نامه خود را در حالی که لحظه های دیگر برای عملیات شناسایی عازم میدان نبرد خون و شهادت می شوم با چند کلمه که برای هر فرد مسلمان لازم است می نویسم شاید خدای بزرگ این بنده ی کوچک خود را برای رسیدن به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت قبول بکند.

با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران خمینی بت شکن و با درود به روان پاک شهیدان از زمان هابیل تا حسین (ع) و شهدای گلگون کفن جمهوری اسلامی ایران و تمام شهدای تاریخ.

در صبح گاه شهادت که شفق رنگ خون به خود می گیرد در سرزمین لاله‌گون خوزستان و در کوه های بلند غرب کشور اسلامی مان ایران هر ساعت و هر دقیقه و هر لحظه گل هایی از گلزار این قافله به لقاء خدا پرواز می کنند و هر لحظه راه حسینیان را ادامه می دهند.

شهدای ما راه سرخ آموزگار خویش یعنی حسین (ع) را ادامه می دهند و به سوی معشوق خویش رهسپار می شوند و مسئولیت رساندن پیام خود را بر دوش ما می گذارند و چه سعادتمند هستند عزیزانی که وارث خون این عزیزان می باشند برادرانی که زندگی خود را در جبهه های نبرد سپری می کنند و خون خود را برای به اهتزاز در آمدن پرچم پر افتخار لااله الا الله و نجات تمامی مستضعفین و نابودی مستکبرین و برپایی حکومت عدل اسلامی تلاش می نمایند.

و از طرفی کوردلان منافق و خود فروخته به امریکا و شوروی و ابر قدرت ها با بمب گذاری عده ای از برادران و خواهران را به شهادت می رسانند و حتی به بچه های شیرخوار که هیچ جرمی ندارند رحم نمی کنند مرگ بر این حامیان دروغین حقوق بشر که با کمال بی شرمی ادعای طرفداری از حقوق بشر می کنند.

از طرفی دیگر اسرائیل جنایتکار و تجاوزگر با پشیبانی شیطان بزرگ و جوجه شیطان های خود فروخته یعنی سران کشورهای عربی از شاه حسین اردنی و حسن مراکشی و نامبارک مصری و نمیری سودانی و فهد و صدام امریکایی و یاسرعرفات خائن بزرگترین جنایات را به برادران لبنانی و فلسطینی می کنند ولی این جنایتکاران باید بدانند که جمهوری قدرتمند اسلامی ایران با رهبری علی وار خمینی کبیر و سلاح برنده خود یعنی شهادت به پیش می روند و به دنیا می‌فهماند که ما زیر بار ظلم نمی رویم و فریاد سرور شهیدان که فرمود هیهات من الذله را باز هم سر می دهند.

وصیت من به خانواده ی عزیزم به پدر و مادر و برادران و خواهران این است که صبر و استقامت از خود نشان دهند و همیشه از نماز و دعا که صلاح مومنین است استقبال کنند و پشتیبان مستضعفین باشند و اطاعت از فرمان رهبر را سرلوحه ی کار خود قرار بدهند.

و به دوستان و رفقا سفارش می کنم که راه شهدا را ادامه بدهند و جبهه ها را محکم نگه دارند و همیشه گوش به فرمان رهبر باشند در پایان اگر کسی از برادران از بنده بدی یا ناراحتی دیده است مرا عفو کند دیگر عرضی ندارم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

عبدالاحد خدامی

   جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم -  این متاعی ست که هر بی سر و پایی دارد

زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست  - بلکه زنده است شهیدی که بقایش ز فناست 

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیت نامه دیگر  برادر  شهید عبدالاحد خدامی

عضو بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران

سپاس بیکران خداوند قادر متعال که ما را در عصری آفرید که در آن جهاد و شهادت می باشد درود بر تمام پیامبران الهی به ویژه پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد (ص) خاتم پیامبران و دوازده جانشین بر حقش از مولای متقیان علی (ع) تا حضرت مهدی موعود (عج) یگانه منجی بشریت و برپاکننده حکومت عدل و عدالت و درود بر جانشین بر حقش بت شکن زمان امام خمینی و سلام بر تمامی شهیدان خصوصاً شهیدان کربلا و از شهیدان کربلا تا شهدای خونین کفن انقلاب اسلامی و سلام بر امت شجاع و قهرمان پرور ایران که ابراهیم وار اسماعیل های خودشان را به قربانگاه عشق می فرستند.

و اما این بنده ی حقیر تا به حال چندین بار وصیت نامه نوشتم ولی راه کجا و فرسنگ کجا، اما به خاطر وظیفه شرعی که هر مسلمان به دوش دارد چند کلمه ای با برادران عزیز درد دل می کنم و هرچند کوچکتر از آن هستم که بخواهم با این امت قهرمان چیزی بگویم. الان در مکانی مقدس که خون بهترین فرزندان این مرز و بوم ریخته شده است می باشیم و با برادران خود را برای نبرد با کفار بعثی آماده می کنیم امروز این مملکت اسلامی ما حساس ترین برهه از زمان را پشت سر می گذارد و تا به حال مورد هجوم های زیادی از نظر سیاسی و اقتصادی و نظامی قرار گرفته و جهان خواران شرق و غرب به ویژه آمریکای جهان خوار و شوروی اشغال گر تمام امکانات خود را برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی فراهم کرده اند ولی به حمد خدای رحمان و با الهام از رهبری پیامبرگونه زمانه خمینی کبیر با شکست روبرو شده اند و افتخار بر این امت شجاع ایران که برای برقراری حکومت الله تمام هستی خویش را نثار کرده اند و با تمام مسائل توانستند مملکت خویش را مستقل نگه دارند و این از برکت خون پاک شهیدان عزیز می باشد.

برادران عزیز: یک وصیت این حقیر دارد و آن این است که اگر تمام دشمنان با هم متحد بشوند تا شما امت قهرمان وحدت خود را حفظ کرده و همگی چنگ بزنید به ریسمان الهی و چون بنیانی مرصوص استوار باشید و مطمئن باشید که آسیبی به شما نخواهد رسید و همان طور که تا به حال چندین بار امام عزیز صحبت کرده اند و همیشه گفتند رمز پیروزی ما در وحدت کلمه است امید است که همه ما خود را درباره خون شهدا مسئول دانسته و دنباله رو راه سرخ آنان باشیم.

و اما چند کلمه ای با خانواده عزیزم که زحمت مرا کشیده و با خون دل توانستند فرزند ناقابل خود را روانه جهاد در راه خدا بکنند. از پدر و مادرم تقاضا دارم که اگر خدای بزرگ شهادت در راهش را نصیب ما گرداند ناراحت نباشید چرا که ما درس شهادت را از سرور شهیدان حسین (ع) آموختیم و خون ما از خون دیگر عزیزان رنگین تر نمی باشد و صبر و بردباری را پیشه کنند. و اما برادران و خواهرانم شما باید راه شهیدان را ادامه بدهید و. . .  

بدانید مسئولیت بزرگی بر دوش شما می باشد و کوشش بکنید که همیشه فقط در خط امام باشید. خواهران و برادرانم این حقیر 13 روز روزه قضا دارم که نتوانستم در جبهه روزه بگیرم و از شما می خواهم که قضای آن را به جا آورید و حدود چند روز که در بیمارستان بودم نماز قضا دارم که باید خوانده بشود.

وصیت آخر هم این است که از طرف من از همه برادران زرقانی بخواهید که اگر خطایی از من سر زده است و یا طلب یا بدهی باشد مرا حلال بکنند. و اما در پایان به امید پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و طول عمر برای رهبر عظیم الشأن و آمرزش ارواح پاک شهیدان و توفیق شهادت فی سبیل الله و آرزوی باز شدن راه کربلا سرور شهیدان همگی شما را به خدای بزرگ می سپارم.

اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک ، خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی خمینی خمینی را نگه دار. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته 

فرزند کوچک و حقیر شما عبدالاحد خدامی به تاریخ 27/4/62

جستجو در اسامی مقدس شهدای گرانقدر زرقان

رجوع به سایت فضائل الشهدا

ارسال پیام برای مدیر سایت

از این شهید بزرگوار اطلاعات و عکس بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام

شهیدان محد رضا حاجی زمانی ، عبدالاحد خدامی و محمد جواد شعبانی

 

شهیدان عبدالاحد و کربلائی محمد تقی خدامی

بازگشت به صفحه اصلی سایت امامزادگان عشق

 بر اساس حروف الفبا ، اسامی مقدس شهدای زرقان فارس

بر اساس تاریخ شهادت  ، اسامی مقدس 252 شهید گرانقدر بخش زرقان فارس

والسلام -  ارادتمند و ملتمس دعا

۹۶/۱۱/۱۱
هیئت خادم الشهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">