شهید حمید کیمیائی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
زندگینامه شهید حمید کیمیایی
شهید حمید کیمیائی فرزند محمد حسن در سال ۱۳۴۱ در خانواده ای متدین و مقید به احکام و اخلاق اسلامی در شهر شیراز پا به عرصهٔ وجود نهاد. او فرزند ششم خانواده بود و خداوند دو خواهر و شش برادر دیگر به خانواده آنها اعطا کرده بود.
پدرش کارگر عادی بود و در یک کارگاه قند زنی کوچک در شیراز که متعلق به اقوام بود کار می کرد.
شهید دوره دبستان را در محلهٔ جهانگردی شیراز پشت سر گذاشت و وارد دوره راهنمائی شد که نتوانست ادامه تحصیل بدهد و در کنار پدر و برادرانش در کارگاه قندزنی به کار مشغول شد تا هم کسب درآمد حلال داشته باشد و هم کمک خرج خانواده باشد، در رابطه با تحصیل هم تصمیم داشت پس از رفع مشکلات اقتصادی، در آینده درس خود را بصورت شبانه ادامه بدهد.
ایشان فردی خوش برخورد و باگذشت و فداکار بود و علیرغم سن کم در امور مختلف اجتماعی و فرهنگی در مسجد و محله فعالیت می کرد و در تمام عرصه ها حضور داشت.
در همین دوران پدر بزرگوارش در سال ۱۳۵۶ حدود یکسال قبل از انقلاب، از دنیا رفت و در آرامستان محلهٔ حیدر زادگاهش زرقان فارس، به خاک سپرده شد.
بهمن ماه سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید برای شهید کیمیائی پر از پیام و تعهد و مسئولیت بود و با تمام وجود زندگی اش را وقف انقلاب و پیشبرد اهداف آن و آرمانهای امام راحل و شهدا کرد.
هنوز چیزی از انقلاب نگذشته بود که جهانخوارانی که دستشان از منابع اقتصادی ایران قطع شده بود با ایجاد آشوبهای خونین در سراسر کشور مخصوصاً در کردستان قصد داشتند علاوه بر سرنگون کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی، میهن بزرگ و باستانی ما را قطعه قطعه کنند.
صدام نیز با حمایت بسیاری از کشورهای عربی و غربی و نوکران داخلی اش در اول مهرماه ۱۳۵۹ به مرزهای غرب و جنوب ایران حمله کرد، صدها شهر و روستای مرزی را به خاک و خون کشید و هزاران هموطن ما را از شهر و دیار خود آواره کرد.
نوکران داخلی استکبار جهانی با فتنه های خشن و وحشیانه در سراسر کشور وارد عمل شدند و دست به ترور مردم و آتش سوزی و تخریب و غارت بیت المال زدند تا مردم را نسبت به جمهوری اسلامی بدبین و ناامید کنند. در شیراز نیز با ترورهای متعدد به این آشوبها دامن زدند که ترور شهید آیت اله دستغیب و یارانش در بیستم آذرماه ۱۳۶۰ یکی از این اقدامات وحشیانهٔ دشمنان دین و ملت و میهن بود.
در این دوران، شهید ضمن همکاری با شورای محله جهانگردی برای توزیع عادلانه ارزاق عمومی ، با مسجد و پایگاه مقاومت نیز برای حفاظت از شهر همکاری می کرد. نهایتاً در روز ۲۹ فروردین ۱۳۶۱ که شهید با عموی خود و فرد دیگری بنام مجید اوجی سوار ماشین بوده اند هدف تیراندازی گروهی که در مزرعهٔ کنار خیابان جهانگردی شیراز کمین کرده بودند قرار می گیرند و به بیمارستان منتقل می شوند. در بیمارستان فقط عموی شهید که از ناحیه دست مورد اصابت قرار گرفته بود سالم می ماند.
روز بعد خانواده برای تحویل پیکر شهید به بیمارستان می روند به آنها گفته می شود که از طرف بنیاد شهید اعلام کرده اند که جنازه را تحویل ندهند تا روز دوشنبه همراه با شهدای دیگر تشییع شوند (در آن دوران معمولاً شهدای ترور و دفاع مقدس را در روزهای دوشنبه و چهارشنبه تشییع و دفن میکردند) سپس پیکر شهید کیمیائی در یکی از مراکز نظامی شیراز غسل داده می شود و با آمبولانس نظامی با تقاضای اقوام به زرقان منتقل و پس از تشییع با شکوه در زرقان، در گلزار شهدای زرقان در جوار مزار شاعر و عارف شهید قرن نهم سید نسیمی به خاک سپرده می شود.
روحش شاد و یادش گرامی
...................
از این شهید بزرگوار اطلاعات بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام