شهید سیدمحمدمهدی ابراهیمی
بسم رب الشهداء والصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار سید محمد مهدی ابراهیمی
پاسدار پر افتخار اسلام شهید سید محمد مهدی ابراهیمی فرزند سید عبدالرسول در تاریخ 15/10/1342 در خانواده ای متوسط و مذهبی در شهر شیراز پا به عرصۀ وجود گذاشت و زندگی را در دامان پر مهر و عطوفت خانواده آغاز کرد.
شهید بزرگوار دوران تحصیلات دبستان تا دیپلم را با موفقیت و پشتکار عالی پشت سر گذاشت و همزمان با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به سال آخر تحصیل متوسطه رسید، سالی که برای او سرشار از منابع عشق و اراده و ایثار بود، شهید در این دوران همدوش با امت در مراسم و مناسبتهای مذهبی و انقلابی حضور همه جانبه داشت و خودش را وقف انقلاب و آرمانهای امام راحل کرده بود. شهید پس از اخذ مدرک دیپلم از دبیرستان حاج قوام با توجه به تعطیل شدن دانشگاهها ادامه تحصیلات عالیه را به آینده موکول کرد و برای دفاع از کشور عزیزمان که مورد هجوم وحشیانه رژیم بعث عراق قرار گرفته بود به بسیح و سپس به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست که مهمترین و بزرگترین ضرورت زندگی رزمندگان و مردم شریف ایران به حساب می آمد. در آن دوران پر از دود و خون و خاکستر که جهانخواران با تمام توان به همراه برخی از کشورهای غربی و عربی به قصد فتح هفت روزۀ تهران و براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی و تجزیه کردن ایران بزرگ صدام را تحریک و تسلیح کرده و جنگی نابرابر را بر ملت ما تحمیل کرده بودند حماسه سازان دریادلی مثل شهید سید مهدی ابراهیمی خالصانه و عاشقانه و آگاهانه با تمام وجود به دفاع از دین و ناموس وطن برخاستند و رؤیای فتح یک هفته ای ایران را برای استکبار و نوکران داخلی اش تبدیل به یک کابوس سیاه و خونین هشت ساله کردند.
لازم به ذکر است که شهید ابراهیمی خدمت سربازی را در هوانیروز اصفهان گذرانده بود و بیشتر دوران خدمتش را در منطقه پیرانشهر کردستان انجام داد. پس از پایان دوران خدمت سربازی که تمامی در جبهه های غرب سپری شد به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در تیپ خط شکن و همیشه پیروز المهدی به عنوان مسئول لجستیک انجام وظیفه کرد و در عملیاتهای مختلف حماسه ها آفرید
این شهید بزرگوار نهایتاً در فروردین ماه 1367 کمی قبل از پایان جنگ در منطقه عمومی فاو به افتخار شهادت که آرزوی آن را داشت نائل شد و به لقاالله پیوست. این شهید عزیز به مدت 12. 5 سال مفقودالاثر بود تا در تابستان سال 1379 با سایر شهدای مفقود الاثر تشییع و در گلزار شهدای دارالرحمه شیراز به خاک سپرده شد.
پرتوی از سیره زندگی شهید
پاسدار پر افتخار اسلام شهید سید محمد مهدی ابراهیمی به عکاسی و نقاشی علاقه زیادی داشت، در کارهای فنی اتومبیل، مکانیکی و تعمیرات خودرو بسیار ماهر بود، در امور برق ساختمان و تاسیسات تبحر فراوان داشت.
نسبت به مستمندان و کسانی که نیاز به کمک و یاری داشتند به شدت متعهد بود و عمده درآمد خود را صرف آشنایان و افراد نیازمند میکرد حتی بسیاری موارد وام میگرفت تا نیاز نیازمندی را برآورده کند.
به نماز اول وقت بسیار اهمیت میداد و فوق العاده در برابر نام حسین رقیق القلب بود. در ایام عزاداری سالار شهیدان سر از پا نمی شناخت و بی ریا و تمام وقت در خدمت عزادران حسینی بود و به حق خادم الحسین و غلام بارگاه اهل بیت بود. عقیده داشت تنها در عزای حسین باید گریست.
یادم است یک شب زمستان بعد از پایان خدمت سربازی در اوئل زمستان سال 66 یک شب بارانی با بدنی خیس و سرما زده بدون کاپشن و تنها با یک پیراهن مندرس به خانه آمد و مادر و پدرم به او اعتراض کردند که چه شده و چرا با این شکل آمدی، آن شب چیزی نگفت بعدها برای من که برادر بزرگش بودم گفت که آن شب بارانی با جوانی مواجه شدم که تنها یک پیراهن پاره به تن داشت و از سرما کنار دیواری به خود میلرزید لذا سیدمهدی تمام لباس خود را به تن آن جوان کرده بود و پیراهن او را پوشیده بود و همه پول مانده ته جیبش که چند تومانی بیشتر نبود را به وی داده بود. میگفت میخواستم حس کنم که نداری و برهنگی چگونه است.
ایشان بسیار بذله گو و خندان بود و همیشه باعث شادی دیگران بود. میگفت شادی بهترین نعمت خداست که ارزان میتوان آنرا بخشید.
وصیت نامه شهید سید محمد مهدی ابراهیمی
شکر و سپاس خداوند منان که به من توفیق مسلمانی و مذهب تشیع علی را عطا کرد. خداوندا سپاس بیکران تو را که توانستم در زیر لوای پر برکت جمهوری اسلامی لباس سراسر افتخار پاسداری از کیان ملت و دینم را به تن کنم و برای من افتخاری والاتر از این نیست که به مردم ایران و برای اعتلای اسلام و تشیع همواره بکوشم و پاسدار حریم با برکت جمهوری اسلامی باشم. امروز دشمن با تمام قدرت و ثروت و ایادی تا دندان مسلح خود برای نابودی نه تنها ایران که اسلام به میدان آمده، لذا همه وظیفه داریم با جان و مال و ابروی خود به میدان رفته و به ندای حل من ناصر خمینی که فریاد دادخواهی برای آزادی همه مسلمانان در بند و تحت ظلم در دنیا هستند لبیک بگوییم.
مادر خوب و پدر بزرگوارم میدانم که برای شما بسی سخت و طاقت فرساست که فرزندان خود را به مسلخ جنگ ناجوانمردانه بعثیهای خونخوار بفرستید اما دل خوش دارید که معامله خوبی با خدا کرده اید. من حقیر سراپا تقصیر برای شما پدر و مادر مهربان و دوست داشتنی و خواهر و برادران ارجمند و گرامیم از خداوند سلامتی و خوشبختی و آبرومندی خواستارم.
برای همه آنان که مرا میشناسند و از نیت خیرمن آگاه هستند از خداوند عافیت و عاقبت بخیری میخواهم و با زبانی الکن و دلی آکنده از ایمان به خداوند و مهر اهل بیت میگویم که به ریسمان خداوند چنگ بزنید و از انقلاب و رهبر کبیر آن فاصله نگیرید که نصرت و پیروزی در اتحاد و یکپارچگی و اطاعت از رهبری است.
از برادرانم که همه در صفوف فشرده انقلاب دست در دست رزمندگان و مدافعان کشور یاری گر دین خدا هستند سپاسگذارم و التماس دعا و توفیق دارم. عزیزان من شاید دستان ناتوان من توانایی بالا نگه داشتن پرچم حسین را تا آخر نداشته باشد استدعا دارم برادرانم اگر من به زمین خوردم این پرچم را برافراشته و دوباره به احتزاز در آورند. لبیک یا حسین لبیک یا خمینی. . . خداوندا شاهد باش که ما به حسین زمانت لبیک گفتیم پس ما را یاری کن. مادر مهربانم حلالم کن و نگران نباش و مرا به خدا بسپار که او بهترین امانت دار است.
پدر خوبم مرا ببخش و به خداوند بسپار و نگران نباش، چرا که بسیار راه خوبی در پیش من و هم رزمانم گذاشته شد. برادران و خواهران خوب و بزرگوارم شما را به خداوند میسپارم که همچنان با ایمان و عزت در راه اعتلای ایران و اسلام بکوشید. و الله خیرُ ناصراً و معین 25 / 8 / 1366
=======================================
یادت همیشه زنده باشه مرد آسمانی