شهید سید هادی رنجکش
بسم رب الشهداء و الصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار سید هادی رنجکش
شهید سید هادی رنجکش فرزند سید رضا در سال ۱۳۴۴ در روستای کوهک ۱ کربال زرقان در خانواده ای متدین و کم بضاعت دیده به جهان گشود ، او اولین فرزند از بین دو خواهر و پنج برادر بود و از همان کودکی با کار و تلاش و همدلی و تعاون و امور مذهبی و کسب نان حلال آشنا شد. شهید در دوران طفولیت را با عزمی کودکانه به والدین خود در کشاورزی و دامداری کمک میکرد تا در حد خود مددکار پدر و مادرش باشد.
خانواده ایشان بخاطر انتساب به سلسله جلیله سادات شدیداً مورد احترام تمام مردم روستا و بلکه اکثر اهالی روستاهای کربال بود و مردم به آنها ارادت خاصی داشتند و هنوز نسبت به این خانواده و مزار این سید شهید ارادت دارند.
شهید رنجکش دوران تحصیلات ابتدائی را در مدرسه روستای کوهک گذراند و بخاطر اینکه باید تحصیلات دوره راهنمائی را در شهر می گذراند دیگر نتوانست ادامه دهد و رسماً همکار پدر گردید و مشغول به کار کشاورزی شد.
دوران نوجوانی ایشان مصادف بود با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، که شهید در حد توان خود در امور مذهبی و انقلابی منطقه حضوری فعال داشت و از صمیم قلب به امام خمینی عشق می ورزید و خود را سرباز و فدایی او میدانست.
هنوز چیزی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و قطع ایادی جهانخواران نگذشته بود که دشمنان ایران جنگی نابرابر را به وطن ما تحمیل کردند و اکثر شهرها و روستاهای مرزی غرب و جنوب کشور را با سلاحهای اهدایی ابرقدرتها به خاک و خون کشیدند و صدها هزار نفر را داغدار و آواره کردند، در این دوران، شهید رنجکش با ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ و پایگاههای مقاومت روستاهای همجوار مثل محمودآباد و بندامیر همکاری می کرد، این تلاش اگرچه بسیار مهم بود ولی او را راضی نمی کرد لذا تصمیم گرفت برای مبارزه مستقیم با متجاوزین بعثی به خطوط مقدم نبرد برود ولی از آنجا که فرزند اول خانواده بود و والدین او نیاز به حضور و کار او داشتند تا مدتی موفق به حضور در جبهه نشد اما به هر طریقی که بود توانست پدر و مادر را راضی کند و مثل پرنده ای سبکبال به جبهه های غرب و جنوب بال گشاید. پس از مدتی مأموریتش تمام شد و به روستا باز گشت و مشغول به کمک به والدین خود شد که قصد داشتند برایش همسر بگیرند تا پایبند زندگی شود و اتفاقاً دختری نیز برای او نشانه کردند اما باز به جبهه رفت و در منطقه جنوب و در چند عملیات و مناطق مختلف پدآفندی مشغول به خدمت شد.
شهید سید هادی رنجکش اواخر سال ۱۳۶۶ به مرخصی آمد و برایش مجلس عقد گرفتند، او نیز نسبت به این ازدواج و وصلت موافق و متعهد بود، اما خداوند برای او سرنوشتی دیگر رقم زده بود و مقرر شده بود او جزو کاروان شهدای اسلام و مدافعین ناموس و وطن باشد و مادرش نیز با توجه به خوابهائی که دیده بود چنین سرنوشتی را برای فرزند مؤمن و دلاور خود پیش بینی میکرد، خودش نیز دل از دو جهان کنده بود و راضی به رضای خدا و مقدرات او بود، بالاخره، حدود یک ماه قبل از عید نوروز عقد کرد و دوباره به جبهه رفت و یک هفته بعد از نوروز ۱۳۶۷ خاک خونین خوزستان و بهار شلمچه از خون این سید عاشق خالص و همرزمانش تبدیل به دشت شقایق شد.
تا یک هفته خانواده از او هیچ اطلاعی نداشتند و منتظر بازگشت داماد بودند ولی بعد از روز ۱۳ فروردین ۱۳۶۷ به خانواده اش اطلاع داده شد و پیکر پاک شهید سید هادی رنجکش در حالیکه تیر به چشم راستش خورده بود به پشت جبهه منتقل و در زادگاهش روستای کوهک یک آسمانی شد.
لازم به ذکر است که مادر بزرگوار شهید، «مرحومه سحرناز با لطف» در سال ۱۳۹۴ به رحمت ایزدی پیوست در آرامستان روستای کوهک در جوار فرزند شهیدش به خاک سپرده شد.
اگرچه این شهید دارای اخلاق عالی و اسلامی بود و مردم منطقه و دوستان و اقوامش از او به عنوان الگوی خود یاد می کنند ولی «برگزاری نماز و احترام به والدین و راضی به رضای خدا بودن» را از برجسته ترین صفات و فضایل شهید سید هادی رنجکش ذکر می کنند.
روحشان شاد و یادشان گرامی