معلم شهید محمود بخشنده
بسم رب الشهداء و الصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار محمود بخشنده
معلم شهید محمود بخشنده فرزند حاج عباس در روز دوازدهم بهمن ماه 1323 در یک خانواده اصیل و مذهبی در شهر زرقان دیده به جهان گشود و در دامن پاک مادری متدین طبق آموزههای دینی پرورش یافت. دوران تحصیل ابتدائی و متوسطه را در زرقان پشت سرگذاشت و بخاطر شور و نشاط و علاقه خاصی که به تعلیم و تربیت داشت شغل شریف آموزگاری را پیشه کرد و به تربیت نونهالان این شهر همت گماشت.
این شهید بزرگوار مبارزات خود را علیه رژیم ستمشاهی در سالهای قبل از انقلاب شروع کرد و با تشکیل حلقههای درسی و معرفتی در مسجد جامع الفبای انقلاب و تبعیت از ولی فقیه را به دانش آموزان خود یاد داد و نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه داشت.
شهید بخشنده از اولین روزهای پیروزی انقلاب خودش را با تمام وجود وقف تثبیت و تعالی انقلاب اسلامی و تحقق آرمانهای امام راحل و شهدا کرد و به فعالیتهای مختلفی پرداخت که از تشکیل بسیج مردمی برای توزیع ارزاق و بویژه مواد سوختی به منظور حل مشکل معیشتی مردم میتوان نام برد. ایشان در شبهای سرد زمستان به همراه گروهی از دوستان و بچههای مساجد زرقان، به توزیع سوخت و ارزاق مردم می پرداخت و شخصاً این امور را رهبری و اجرا میکرد. کار مهم دیگری که این شهید بزرگوار انجام داد کار سوادآموزی به بیسوادان و کم سوادان در مسجد و کتابخانه عمومی شهر بود.
با شروع جنگ تحمیلی، این شهید عاشق و دلسوخته و فرهیخته، علیرغم مسئولیتهای اجتماعی سنگین که بر دوش داشت، به صف مدافعان کشور اسلامی پیوست و عَلم آگاهی و تنویر افکار و تبیین ایدئولوژیک دفاع مقدس را در بین رزمندگان برافراشت و همدوش آنها نیز به نبرد با متجاوزین بعثی پرداخت و نهایتاً در سومین روز فروردین سال 1360 در جبهه سوسنگرد به درجه رفیع شهادت نائل شد و به محبوب ازلی پیوست.
پیکر مطهر این اسوه خالص عشق و روشنائی در جوار حرم سید شهید سید عمادالدین نسیمی در زرقان، شهری که به آن عشق میورزید، به خاک سپرده شد و خاطرات خدمات و مجاهدتهایش الگوئی برای شهدا و ایثارگران بعد از او شد. لازم به ذکر است که معلم شهید محمود بخشنده اولین شهید بسیجی شهر شهیدپرور زرقان بود و بزرگترین بولوار شهر به یاد این عارف و معلم شهید نامگذاری شد.
دو خاطره از بخشندگی معلم شهید محمود بخشنده
اولین شهید بسیجی زرقان
معلم شهید محمود بخشنده یکی از اسوهها و الگوهای کامل دیانت، بزرگواری، متانت، وقار، آرامش و جوانمردی بود. قطعاً اگر بخواهیم تمام فضیلتهای این شهید بزرگوار را برشماریم باید دهها صفت الهی دیگر به این صفات اضافه کنیم ولی اگر بخواهیم تمام حسنات و فضائل او را در دو کلمه جمع و خلاصه کنیم میتوانیم به نام و فامیلش بسنده نمائیم: محمود بخشنده.
اگرچه همین دو کلمه برای اثبات و احصاء تمام فضائل او کافی است. فقط دو کلمهی مقدس دیگر میتوانست پیشوند کلمات محمود و بخشنده قرار گیرد و عالیترین مرحله کمال او را تداعی کند: یکی کلمه معلم و دیگری کلمه شهید، لذا عبارت «معلم شهید محمود بخشنده» برای کسانی که شهید بخشنده را میشناختند دربردارندهی تمام صفات حمیده و فضائل الهی اوست.
اگرچه خانواده و دوستان و همکاران و بویژه زرقانیهای نیم قرن پیش، صدها خاطره از محمود بودن و بخشنده بودن این معلم شهید دارند ولی شاید دو خاطره زیر نیز گوشهای از ملکات اخلاقی او را به تماشا بگذارد:
معلم شهید محمود بخشنده در تمام عمرش با کسی دعوا نکرده بود، صدای بلند هم (جز علیه شاه) نداده بود و همیشه با متانت و منطق و آرامش خاصی سعی در ایجاد صلح و صفا و آرامش داشت. با این حال، یک روز یک نفر با او درگیر میشود و او را کتک میزند که داستانش در زیر میآید:
1- بعد از پیروزی انقلاب، توزیع نفت به عهده گروهی از بچههای مساجد که در انقلاب شرکت داشتند افتاد. در زرقان این گروه تحت سرپرستی شهید بخشنده فعالیت میکردند. روش کار هم به این صورت بود که نفت را توی بشکههای بزرگ و کوچک میریختند و روی چندین گاری میگذاشتند و کوچه به کوچه و خانه به خانه توزیع میکردند. شهید بخشنده هم همراه گروه به راه میافتاد و بر تقسیم نفت نظارت و یا کمک میکرد.
در یکی از روزها، فردی (تنومند و آشوبگر و تقریباً روانی – که نامش در این خاطره، عمداً حذف شده) برای گرفتن سهمیه نفت خود با آنها به جر و بحث میپردازد و نهایتاً با شهید بخشنده درگیر میشود و او را کتک میزند و داخل جدول کنار خیابان میاندازد.
همکاران شهید بخشنده آن فرد را دستگیر میکنند و تحویل مأمورین انتظامی میدهند و فوراً او را به زندان شیراز منتقل میکنند. شهید بخشنده از بازداشت او ناراحت میشود و از همکارانش میخواهد که بروند و فرد ضارب را آزاد کنند ولی همکاران او قبول نمیکنند و میگویند ممکن است دوباره فردا به ما یا افراد دیگر حمله کند. شهید میگوید: بله، ممکن است؛ ولی من دوست ندارم که او بخاطر من در زندان باشد. نهایتاً خودش رضایتنامهای مینویسد و تحویل مأمورین انتظامی میدهد و آن فرد آزاد میشود. . . .
2- معلم شهید محمود بخشنده برای تکمیل ساختمان مسکونیاش تقاضای وامی از یکی از بانکها میکند و بعد از دوندگیهای رایج و تهیه ضامن و وثیقه موعد دریافت وامش فرا میرسد. هنگام گرفتن وام، فردی در بانک او را میبیند و میگوید: ایکاش برای من هم وامی جور میشد تا بتوانم مشکلاتم را حل کنم. شهید بخشنده در عین حالیکه نیاز شدید به آن وام داشته، همانجا وام را میگیرد و دو قسمت میکند و نصفش را بدون هیچ ضامن و نوشتهای به آن متقاضی میدهد و مشکل او را بدون دردسر حل میکند. . .
اگرچه آن فرد هم هر ماه سهمیه بازپرداخت وامش را به شهید میداده و شهید قسطهای وام را پرداخت میکرده است ولی پرداخت نصف وام به فرد دیگری باعث میشود که خودش نتواند ساختمانش را تکمیل کند. روحش شاد و یادش گرامی
زندگینامه دیگر شهید محمود بخشنده
شهید محمود بخشنده در تاریخ 12/11/1323 در شهرستان زرقان در خانواده ای مذهبی و معتمد به دنیا آمده بود که نام پدر و مادر ایشان عباس و رضوان بود و شهید سومین فرزند بود دوران کودکی را در زرقان گذراند و دوران ابتدایی را در مکتب خانه گذراند و دوران راهنمایی را در زرقان گذراند و دبیرستان را در شیراز گذراند و سپس به سپاه دانش رفت از طرف سپاه دانش به اوز جهت تدریس رفت و سپس راهی شیراز شد و پس از چند ماه حضور در شهر شیراز به زرقان رفت در سال 1350 با دختری از اقوام ازدواج کرد و سه فرزند ثمره ازدواجش شد که سرانجام در تاریخ 29/12/1360 با شروع شدن جنگ تحمیلی و اوج حمله های رژیم بعث عراق ایشان از طرف بسیج به شهرستان دشت آزادگان شهر سوسنگرد اعزام شد و ایشان به عنوان رزمنده راهی جبهه ها شد سرانجام بر اثر اصابت ترکش خمپاره به آرزوی دیرین خود شهادت نائل گردید و هم اکنون پدر و مادر ایشان در قید حیات نمی باشد و پیکر پاک ایشان در زرقان در قطعه شهدا دفن گردید.
روحش شاد و یادش گرامی باد
نثار وجود مقدس و مطهر شهدا صلوات و فاتحه
جستجوی اسامی شهدا در سایت امام زادگان عشق
از این شهید بزرگوار اطلاعات بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام