امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام... خوش آمدید....
زندگینامه نویسی صلواتی و سریع و عالی برای شهدای کشور ، افتخار ما در دنیا و آخرت است، اکثریت مطالبی که در این وبلاگ آمده محصول مصاحبه تلفنی یا حضوری با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران است که نوشته شده و قبل از درج در سایت، به رؤیت و تأیید خودشان رسیده است. شما خانواده محترم شهید نیز اگر خواستار نوشتن زندگینامه برای شهید بزرگوارتان هستید بر ما منت گذارید و با شماره ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ (صادقی) تماس بگیرید تا در اسرع وقت با افتخار فرمانبری کنیم. ما وابسته به هیچ شخص و سازمانی نیستیم فقط به عشق شهدا و سید و‌ سالارشان حضرت اباعبدالله الحسین، رایگان و عاشقانه و با تمام وجود کار میکنیم و هیچ پاداش و مقامی نمیخواهیم جز شهادت و وصال شهدا....
نثار ارواح مطهر و منور تمام انبیا و اولیا و شهدا و صلحا و اموات منسوب به صلوات فرستندگان، فاتحه مع الصلوات، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
در ضمن، انتشار مطالب این سایت آزاد است و حتی بدون ذکر منبع پاداش الهی دارد. پس یاعلی...
-----------------------------------------------
برای دریافت صلواتی کتاب امام زادگان عشق و آثار انتشارات هدهد به سایت هدهد مراجعه فرمائید: www.hodhodiran. ir
-----------------------------------------------
ارادت

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

شهید محمد رضا رضائی- حجت

دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۰۲ ب.ظ

بسم رب الشهداء و الصدیقین

زندگینامه شهید بزرگوار محمد رضا رضایی

 شهید محمد رضا رضائی مشهور به حجت فرزند حسن در هفدهم شهریور ماه سال 1344 در زرقان متولد شد. محمدرضا دو سال بیشتر نداشت که خانواده اش بعلت شغل پدر وی مجبور شدند که از زرقان به شیراز بروند. هنگامی که 6 ساله شد پا به مدرسه نهاد و تا پنجم در شیراز بودند چون در شیراز خانه نداشتند دوباره به زرقان بازگشتند و در زرقان به ادامه تحصیل پرداخت. هنگامی که 13 ساله بود برای اولین بار به جبهه آبادان اعزام شد و پس از چند ماه از جبهه بازگشت و به تحصیل پرداخت و تا کلاس سوم راهنمایی ادامه داد که بعد از این درس را رها کرد و به شغل تراشکاری پرداخت. در سال 1362 که پدر خود را از دست داد سرپرستی مادر و خواهر و برادر را برعهده گرفت.  

بعد از این اتفاق و برخلاف اصرار دوستان که از او می خواستند خانواده را تنها نگذارد راهی جبهه شد که از ناحیه پا مجروح شد و هفت ماه مادرش از او پرستاری می نمود. هنگامی که مداوای پای او تمام شد چهار ماه را استراحت کرد و در سال 65 دوباره به جبهه اهواز عزیمت نمود و از ناحیه دست مجروح شد. بعد از بهبود یافتن دستش دوباره به جبهه رفت و در همین موقع بود که خانه ایشان نیاز به تعمیر داشت بنابراین محمدرضا یکماه را مرخصی گرفت و برای تعمیر خانه به زرقان آمد و هنگامی که تعمیر خانه شان تمام شد بدون معطلی و استراحت کردن به جبهه رفت زیرا او می خواست به دیدار خدا برود و لازم نبود خود را بیش از این در این دنیای خاکی اسیر کند.

آری بعد از چند ماهی که در جبهه اهواز به نبرد با دشمن پرداخت در چهارشنبه 28 آبانماه سال 66 ترکش خمپاره ای به شکمش اصابت کرد و به پشت جبهه منتقل شد و بعد از 24 ساعت هنگامی که مشغول عمل بروی ایشان بودند به فوز عظیم شهادت نائل آمد. پیکر پاک این شهید در چهارشنبه 5 آذرماه 66 با بدرقه مردم تشییع و در گلزار شهیدای زرقان به خاک سپرده شد.

 روحش شاد و یادش گرامی

 

۹۶/۱۱/۲۳
هیئت خادم الشهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">