شهید حسن چراغی
بسم رب الشهداء والصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار حسن چراغی
شهید حسن چراغی فرزند مرحوم مقصود و خانم فلک ناز نظیف در تاریخ 13/1/1346 در روستای مراگلو در ده کیلومتری مرودشت بخش رامجرد در خانواده ای مذهبی از مادری مهربان و پدری زحمت کش و دلسوز به دنیا آمد. پس از دوران کودکی به مدرسه ابتدایی شهید مفتح واقع در همان روستا رفت. در دوران تحصیل در مزرعه نیز کار می کرد، تا این که مقطع ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. پس از آن، به علت عدم وجود مدرسه راهنمایی در روستا و هم چنین امکانات جهت رفت و آمد به شهر قادر به ادامه تحصیل نشد و در همان روستا همراه با برادران و پدر مهربان خود به کشاورزی پرداخت.
در سال 1362 با دختری از یک خانواده اصیل ازدواج نمود و صاحب فرزند پسری شد که نام او را محمد گذاشتند. آن شهید بزرگوار دارای شخصیتی متواضع و مهربان و دارای قلبی پاک و سیمایی زیبا و قامتی بلند بود. با این که سال های زیادی از عمرش نمی گذشت به فکر فقرا و خانواده شهدا بود و از انجام هیچ کاری برای آن ها دریغ نمی کرد. به طوری که به خاطر کارهای خیر و کمک هایی که به دیگران می کرد در روستا زبانزد همگان بود. آن شهید بزرگوار به دلیل از دست دادن پدر خود به جز خانواده خود سرپرستی مادر و سایر اعضای خانواده را نیز به عهده داشت. در سال 1364 به صورت داوطلبانه زودتر از موعد مقرر به خدمت سربازی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعزام شد. پس از گذارندن دوره آموزشی در پادگان حضرت احمد بن موسی (ع) به شهر کوار منتقل گردید. در آن هنگام سربازان پس از دیدن دوره آموزشی نظامی می بایست شش ماه آخر سربازی به جبهه می رفتند ولی آن شهید بزرگوار پس از 4 ماه خدمت اجازه حضور در جبهه را از فرمانده اش درخواست کرد اما فرمانده به دلیل این که ایشان متاهل بود و سرپرستی خانواده را بر عهده داشت اجازه حضور در جبهه حق علیه باطل را به وی نداد اما شهید معتقد بود که مهین اسلامی به حضور وی در دفاع از این مرز و بوم نیاز دارد و به همین دلیل بدون اجازه فرمانده خود به جبهه های جنوب عزیمت نمود و در تیپ المهدی به نبرد با دشمن پرداخت. پس از حدود یک ماه حضور در جبهه های جنوب به شهر فاو که در آن زمان در دست رزمندگان اسلام بود منتقل و به عنوان راننده لودر در آنجا مشغول به خدمت شد. پنج ماه از خدمت وی در جبهه می گذشت که به هنگام رساندن نامه ای از تیپ المهدی به تیپ دیگری در راه خرمشهر به اهواز در تاریخ 1/6/1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در زادگاهش روستای مراگلو به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی
جستجو در اسامی مقدس شهدای گرانقدر زرقان
از این شهید بزرگوار اطلاعات و عکس بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام
شهید حسن چراغی در سال 1346 در روستای مراگلو در ده کیلومتری مرودشت بخش رامجرد در خانواده ای مذهبی از مادری مهربان و پدری زحمت کش و دلسوز به دنیا آمد پس از دوران کودکی به مدرسه ابتدایی شهید مفیح واقع در همان روستا رفتند . هنگامی که درس می خواندند در مزرعه نیز کار می کردند تا این که مقطع ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشتند . به دلیل نبود مدرسه راهنماییی و هم چنین امکانات جهت رفت و آمد به شهر قادر به ادامه تحصیل نبودند و در همان روستا همراه با برادران و پدر مهربان خود به کشاورزی پرداختند . در سال 1362 با دختری از یک خانواده اصیل ازدواج نمودند و صاحب فرزند پسری شدند و نام او را محمد گذاشتند . آن شهید بزرگوار دارای شخصیتی متواضع و مهربان و دارای قلبی پاک و سیمایی زیبا و قامتی بلند بود با این که سال های زیادی از عمرشان نمی گذشت به فکر فقرا و خانواده شهدا بود از انجام هر کاری برای آن ها دریغ نمی کرد به طور ی که کارهای خیر و کمک هایی که به دیگران می کرد در روستا زبان زد همگان بود . آن شهید بزرگوار به دلیل از دست دادن پدر خود به جز ء خانواده خود سرپرستی مادر و سایر اعضای خانواده را نیز به عهده داشت . پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1364 به صورت داوطلبانه زودتر از موعد مقرر به خدمت سربازی در سپاه پاسداران انقلاب اعزام شد . پس از گذارندن دوره آموزشی در پادگان حضرت احمد بن موسی به شهر کوار منتقل گردید . در آن هنگام سربازان پس از دیدن دوره آموزشی نظامی می بایست شش ماه آخر سربازی به جبهه بروند ولی آن شهید بزرگوار پس از 4 ماه خدمت اجازه حضور در جبهه را از فرمانده اش درخواست کرد اما فرمانده به دلیل این که ایشان متاهل بود و سرپرستی خانواده را بر عهده داشت اجازه حضور در جبهه حق علیه باطل را به وی نداد اما این شهید معتقد بود که مهین اسلامی به حضور وی در دفاع از این مرز و بوم نیاز دارد و به همین دلیل بدون اجازه فرمانده خود به جبهه های جنوب عزیمت نمود و در تیپ المهدی به نبرد با دشمن پرداخت . پس از حدود یک ماه حضور در جبهه های جنوب به شهر فاو منتقل شدند که در آن زمان در دست رزمندگان اسلام بود . در آن جا راننده بلدوزر شدند . پنچ ماه از خدمت وی در جبهه می گذشت که به هنگام رساندن نامه ای از تیپ المهدی به تیپ دیگری در راه خرمشهر به اهواز در تاریخ 1/6/65 به درجه رفیع شهادت نائل آمد .