شهید بزرگوار محمد علی زارع
شهید محمد علی زارع فرزند مرحوم میرزا قلی و مرحومه سکینه تقی پور در تاریخ 20 شهریور 1346 در روستای تاریخی کناره مرودشت در خانواده ای مذهبی و متوسط دیده به جهان گشود. شغل پدرش کشاورزی و دامداری سنتی بود و از این طریق امرار معاش و کسب نان حلال می کرد. ایشان 6 پسر و یک دختر داشت که شهید محمد علی زارع فرزند دوم او بود. شهید دوران ابتدائی را در مدرسه روستای کناره گذراند و در ایام بیکاری و تعطیلات به کمک پدر خود می رفت. او بخاطر شرکت دائمی در مسجد و مناسبتهای مذهبی، اصول زندگی الهی و معرفت دینی را با جان و دل فرا گرفت. ایشان یازده ساله و در کلاس چهارم ابتدائی بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید و رژیم چند هزار ساله شاهنشاهی را به زباله دان تاریخ ریخت، در این دوران اگرچه سن شهید کم بود ولی با بزرگترین حرکت انقلابی جهان که معجزه قرن نامید می شد آشنا گشت و روح حق گوئی و شهادت طلبی را در او زنده و شکوفا کرد. از آن به بعد بیشترین وقتش در پایگاه مقاومت می گذشت و بطور شبانه روزی به همراه برادران دیگرش در راستای اهداف امام و شهدا فعالیت می کرد. هنوز چیزی از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران نگذشته بود که جهانخوارانی که دستشان از بیت المال و منابع اقتصادی ایران کوتاه شده بود مشغول توطئه علیه ایران شدند و در اکثر شهرها به مقابله با انقلاب پرداختند، از طرفی، با تجهیز و کمک به صدام ، رئیس حزب جنایتکار بعث عراق، به مرزهای کشور ما حمله کردند و هزاران نفر را کشتند، در همین زمان شهید وارد دوره راهنمائی شده بود ولی برای حضور در جبهه و نبرد با دشمنان متجاوز بی تابی می کرد و اجازه حضور در جبهه نمی یافت تا اینکه با خواهش و تمنا از پدر و مادر و کسب اجازه توانست به رزمندگان اسلام بپیوندد و راهی جبهه های حق علیه باطل گردد. ایشان چندین بار به عنوان بسیجی به همراه بچه های کناره در جبهه های مختلف غرب و جنوب کشور حضور پیدا کردند و چند تن از یارانش شهید شدند. نهایتاً برای گذراندن دوره سربازی ثبت نام کرد و با کوله باری از تجربه به نیروهای مسلح کشور پیوست و بعد از آموزشهای لازم به عضویت ژاندارمری جمهوری اسلامی (که بعدها تبدیل به نیروی انتظامی شد) در آمد و به یکی از پاسگاههای مرزی تربت جام اعزام شد. حدود یکسال از خدمت ایشان گذشته بود که در تاریخ اول آبان ماه 1365 در درگیری با اشرار مسلح در پاسگاه یوسف خان شمالی تربت جام خراسان از ناحیه شکم به سختی مجروح شد و به بیمارستانی در مشهد منتقل گردید و پس از 14 روز تحمل درد شدید در بیمارستان به درجه رفیع شهادت نائل گشت و به یاران شهیدش پیوست و در گلزار شهدای کناره آسمانی شد. ایشان دارای اخلاقی بسیار عالی بود، به صله رحم و دیدار اقوام و آشنایان و کمک به مستمندان اهمیت بسیار می داد، اهل نماز اول وقت بود، روزه هایش را قبل از دوران بلوغ بصورت کامل می گرفت، به سالار شهیدان و علمدار و اصحاب با وفایش ارادتی عمیق و قلبی داشت و همیشه عشق به شهادت را در سر می پروراند. او همیشه برای خدمتگزاری و ایثارگری آماده بود و در حدود 16 ماه حضورش در خطوط مقدم نبرد و در دفاع از دین و ناموس و وطن، همیشه به دنبال شهادت می گشت، به راستی خداوند متعال ایشان را برای شهادت آفریده بود و عاقبت پاداش عشق و حماسه سازیها و ایثارگری هایش را داد و نامش را فهرست عاشورائیان زمان برای ابد ثبت و ضبط کرد. لازم به ذکر است که پدر و مادر و یکی از برادران این شهید بزرگوار به نام مرتضی از دنیا رفته اند و در آرامستان کناره به خاک سپرده شده اند. روحشان شاد و یادشان گرامی ==========