شهید محمد رضا معدلی (حمید)
بسم رب الشهداء و الصدیقین
خلاصه ای از زندگینامه شهید بزرگوار محمدرضا (حمید) معدلی
شهیدمحمدرضا معدلی/ محمدحسین/۱۳۳۹ / زرقان/23/4/1361/ بسیج/کوشک،عملیات رمضان/ گلزار شهدای زرقان
بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون زندگینامه و وصیت شهیدی دیگر از تبار حسین(ع) را می خوانید. انسانی از خانواده ای مستضعف که بخاطر دین خود، بخاطر ایمان و امام خود در برابر دشمن مردانه سینه خود را در مقابل ابرقدرتهای شرق و غرب سپر کرد و ایستادگی نمود.
برادر شهید حمید معدلی در سال 1339 در زرقان، در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.
از همان اوائل کودکی علاقه به انجام فرائض دینی داشت، دوره ابتدایی را در دبستان قاآنی ( دبستان شهید ناصر معدلی) به پایان رسانید و پس از آن وارد دوره راهنمایی گردید.
از خصوصیات اخلاقی برادر شهید تواضع و ادب در مقابل مردم بود و فرمانبرداری او چنانکه زبانزد مردم بود.
تأکید شدید در پوشش و حجاب خواهران داشت بی اندازه فعال و پرکار بود از اتلاف وقت شدیداً پرهیز داشت و آنرا گناه می دانست.
از دست رنج خود به فقرا دور از چشم خانواده کمک می کرد و بقیه کارکرد خود را برای تشکیل خانواده جمع آوری کرده بود که خرج دفن او شد و اضافه آن هم به وصیت خودش وسائل لازم جهت حسینیه و مسجد خریداری گردید.
حمید علاقه ای شدید به امام عزیز و شهید بهشتی داشت و برای طول عمر امام زیاد دعا می کرد و دیگران را سفارش به یاری و امام و دعای ایشان می نمود و می خواست پیرو خط امام باشند که همانا راه اسلام و قرآن است و در تمام نامههایش این جمله به چشم می خورد که :
«خدایا، خدایا، ترا بجان مهدی(عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار»
سال سوم متوسطه برادر شهید حمید معدلی مصادف بود با اوجگیری انقلاب اسلامی.
در دوران انقلاب در تمام راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد و همچنین اوقات بیکاری را به خواندن کتب مذهبی و عقیدتی می پرداخت و به این گونه کتابها علاقه خاصی داشت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 59 به خدمت مقدس سربازی رفت و دوران آموزشی را در کرمان و بقیه را در شیراز گذراند.
با شروع و گذشتن مدتی از جنگ تحمیلی و با اضافه شدن شش ماه خدمت بعنوان سرباز احتیاط به سربازی خود در امیدیه و اهواز ادامه داد تا اینکه خدمت سربازیش در سال 61 به پایان رسید و به منزل آمد ولی شب و روز در فکر جبهه بود بیست و پنج روز کارکرده مزد خود را به حساب 100 امام پرداخت و دست از کار کشید و در گروه مقاومت اسم نویسی کرد و در روز 31/2/61 مصادف با روز بعثت رسول اکرم (ص) به جبهه اعزام گردید.
رفتن برادر شهید به جبهه مصادف با حمله بیت المقدس بود که در این حمله برای آزادسازی خرمشهر شرکت داشت.
این حمله منجر به آزادسازی خرمشهر گردید. در این حمله پسر عمویش مسعود معدلی به درجه والای شهادت نائل گردید و برادر شهیدمان حمید معدلی با فرستادن پیام تبریکی به خانواده اکتفا کرد و همچنان مصمم به مبارزه خود ادامه داد.
در تمام نامه هایی که می نوشت از خانواده می خواست که امام را دعا کنید و آزوی شهادت می کرد تا اینکه حمله عملیات رمضان شروع شد.
برادر شهید حمید معدلی در این حمله مأموریت شکار تانکها و انهدام سنگرهالی دشمن با آرپی جی را داشت.
در ابتدای حمله صورت برادر شهید حمید معدلی بوسیله آتش سوخته شد و به گفته یکی از همسنگرهایش:
حمید در جبهه و در حملات برای هر پیشنهادی که به گروه می شد پیشقدم بود و با وجود اینکه در لحظات اول حمله صورتش بوسیله آتش آرپی جی سوختگی شدید پیدا کرده بود قبول نکرد که او را به پشت جبهه ببرند و خود را به خط مقدم جبهه رسانید.
و بالاخره در روز 22/4/62 مصادف با 21 ماه مبارک رمضان روز شهادت امیرمؤمنان علی (ع) به دیدار الله می شتابد و بعلت اینکه جسد مطهرش بین دو خاک خودی و دشمن قرار گرفته بود بعد از 18 روز به بنیاد شهید مرودشت منتقل و بعد از سه روز شناسایی می شود و پس از تشییع به طرف قطعه شهدا در کنار شهید مسعود معدلی پسر عمویش به خاک سپرده می شود. شهید محمد رضا معدلی با شهید بزرگوار اصغر کلان نیز پسرخاله هستند. روحشان شاد و یادشان گرامی
***********************
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای شهیدان، با نام او آغاز می کنم که یاری دهنده همه مستضعفین جهان است.
اینجانب محمدرضا معدّلی به حکم وظیفه شرعی و اسلامی که دارم وظیفه خود دانسته تا برای پاک کردن میهن اسلامی خود از لوث وجود بعثیهای کافر، راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شوم، تا به یاری خداوند متعال هرچه زودتر این بعثیهای کافر را از سرزمین اسلامیمان بیرون کنم.
پیام من به پدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم این است که اگر من در این راه مقدس شهید شدم هرگز نگران نباشند و اگر به سلامتی برگشتم البته با پیروزی بر میگردم.
من برای ملت مسلمان ایران که تاکنون به جبهه های نبرد حق علیه باطل چه از نظر جانی و چه از نظر مادی کمکهای فراوان کرده اند پیامی دارم ، پیام من به آنها این است که همچنان در پشت جبهه ها به یاری رزمندگان اسلام بشتابند و همچنین جلوی این منافقین از خدا بی خبر را بگیرند و نگذارند آنها صدمه ای به اسلام بزنند، از خداوند متعال خواستارم تا انقلاب مهدی (عج) خمینی عزیز را برایمان نگهدارد، سلامتی و طول عمر به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی دهد و همچنین سلامتی به آنهائی که در جبهه ها و در پشت جبهه ها کمک به کشور اسلامی خود می کنند، از همگی شما التماس دعا دارم.