شهید بزرگوار حاج امان اله رضائی
هوالجمیل
....در حال ویرایش و نگارش....
بسم رب الشهداء و الصدیقین
شهید امان الله رضائی
فرزند مرحوم میرزا آقا و مرحومه رضوان عبودی
متولد ۱۳۲۸
پدرش اهل علی آباد قُرُق بوده
فرزند چهارم از هفت فرزند
شغل پدر کشاورزی
ششم ابتدائی
سربازی جزیره خارگ با نیرو دریائی طاغوت
ازدواج کرده . دارای 2 پسر و 3 دختر
سه بار جبهه جنوب بوده. بسیجی. لشکر ۱۹ فجر سپاه فارس
آخرین بار مجنون
31/2/1363 شهادت در مجنون
اخلاق عالی، ایمان قوی، ساده زیست
در جزیره مجنون نان خشکهای ته سفره و اطراف سنگرها را جمع می کرد، همه بهش می خندیدند، دو روز غذا نیامد، همه رفتن نان ازش گرفتن، به همه به اندازه یک کم نان خشک می داد، حتی به برادرش و دامادشان که با هم بوده اند،
پدر شهید نورعلی بردجی داماد پدر امان الله بوده
پدر زنش هم باهش جبهه بود حاج صفر عبودی که مریض میشه برش می گردونن
خصوصیات : شهید امان الله رضائی دارای زهد و تقوای عالی، مسجدی، اهل مقاومت، اهل تقوا و نماز شب، عاشق امام حسین علیه السلام و یارانش، منتظر و مشتاق شهادت....
روحش شاد و یادش گرامی
روی سنگ مزارش نوشته حاج امان الله
بعد از شهادتش، برادرش به نیابت او رفته مکه...
پدر و مادرش هر دو فوت کرده اند
همسرش نیز فوت کرده
و همه در آرامستان شیخ عبود دفن هستند
روحشان شاد و یادشانگرامی
+++++++
با سلام و عرض ادب خدمت شما مخاطبین گرامی: با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر بیضا را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر بیضا تقاضا می شود هر گونه اطلاعات اصلاحی و تکمیلی درباره این شهید بزرگوار و هر کدام از شهدای عزیز منطقه ولایتمدار بیضا دارند، با تلفن 09176112253 (صادقی) تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم برای هماهنگی با آنها به عمل آید. والسلام / با سپاس
باسلام واحترام
به فرموده اکثر خانوادههای شهدا و افراد مومن و متدین روستای شیخ عبود، شهید رضائی شاخص ترین شهید روستا در زهد و تقواو عبادت بودند. شخصی بسیار انقلابی و گوش به فرمان ولی فقیه و نایب آن بودند بعنوان مثال خیلی تاکید داشتند بسیجیهای در خط مقدم کلاه فلزی و سپر بر سر داشته باشند چون امام خمینی ره بر این کار تاکید داشتند. َسردار بزرگ جبهه اسلام و انقلاب شهید حاج امان الله رضائی فردی با نیروی فوق العاده ایمانی و زور بازوی بالایی داشتند بطوری که یکی از هم زمانش میگفتند تفنگ ژ 3 را با انگشت شست براحتی مهار میکرد. یکی از سادات مومن و متدین روستای شیخ عبودبنام حاج سید حبیب حسینی خاطره ای جالب نقل کرده اند که روزی همراه شهید حاج امان الله رضائی مشغول کار کشاورزی بودند و ظهر ایشان چای درست کرده بودند و به شهید رضائی تعارف می کنند و شهید متوجه میشوند که از چوب باغ همسایه استفاده شده و به این خاطر چای را نمیخورند.