بسم رب الشهداء والصدیقین
شهید احد امیری فرزند محمود شماره شناسنامه236 تاریخ تولد18/6/1346 محل تولد فارس-فیروزی کربال زرقان ، میزان تحصیلات دوم راهنمایی شغل آزاد ، سرباز، مسئولیت در جبهه رزمنده محل شهادت نهرعنبر تاریخ شهادت24/2/1366 یگان اعزامی ارتش محل دفن فارس-گلزارشهداء مرودشت
شهید احد امیری فرزند محمود در تاریخ 18/6/1346 در خانواده ای متدین و آزاده در شهرستان مرودشت زندگی خویش را آغاز کرد دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری نمود و پرورش یافت زنده دلی و سرخوشی اش که همه را به میهمانی لبخند خویش می برد از او شخصیتی شاد در نزد مردم ساخته بود دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سرگذاشت در مدرسه و تحصیل شاگردی پر تلاش و ممتاز بود. اخلاق و رفتار ایشان نسبت به خانواده و سایرین خوب بود و در کارهایش گذشت بسیاری داشت او عاشق وطنش بود و به فرمان امام راحل ره لبیک گفته و از طرف ارتش جمهوری اسلامی راهی جبهه های حق علیه باطل گردید در تاریخ 24/2/1366 در منطقه ی نهر عنبر به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد و در قطعه ی شهدای گلزار مرودشت به خاک سپرده شد و آرام گرفت. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. والسلام
وصیت نامه شهید احد امیری
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام پروردگار شهداء ، با درود فراوان به شهیدان کربلای حسین و درود بر امام زمان و به امید پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل و به امید پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی صدام و نوکرانش ، سلام به پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم امیدوارم که حالتان خوب باشد و از درگاه خداوند متعال آرزوی موفقیت می خواهم که به شما صبر بدهد. پدر و مادر عزیز برای من نگران نباشید چون من راهی را رفته ام که امام حسین رفت من و تمام شهیدان دنباله رو خون امام حسین و تمام شهیدان هستم. پدر و مادر عزیزم امیدوارم که مرا حلال کنی. درست است که من در این مدت زندگی شما را ناراحت کرده ام و شما هم خیلی برای من زحمت کشیده اید که مرا تا سن 18 سالگی رساندید. شما باید افتخار کنید که فرزند خود را در راه امام حسین و دین اسلام فدا کرده اید. این بزرگترین افتخار برای شما است امیدوارم که برای من ناراحت نباشید. مادر عزیزم شما برای من خیلی زحمت کشیده اید و اکنون من نتوانستم قدر این همه زحمت های شما را جبران کنم. شما در این مدت 18 سال خیلی زحمت کشیده اید. پدرم امیدوارم که شما من را حلال کنید و از شما می خواهم که از طرف من از تمام دوستان و برادران عذرخواهی کنید. از قول من خداحافظی کنید. به برادر عزیزم جلیل بگو که از طرف من به مهندس ؟؟؟ و دکتر معذرت خواهی کند که آنان در این مدت اذیت کرده ام. خداوند به شما صبر دهد. پدر وسایلی که من خریده ام و مقدار پولی که در بانگ دارم انشاءالله برای عروسی فاطمه خرج کن. لیلا ، رقیه درست است که با شما مدت کمی زندگی کرده ام اما امیدوارم که هر ناراحتی از دست من دیده اید مرا ببخشید. من الله التوفیق. در آغاز سال نو و دومین بهار آزادی ، گل های سرخ روئیده بر سر شهیدانمان فضا را از عطر آن طوری دل انگیز می کنند ، یادشان را گرامی می داریم و راهشان را ادامه می دهیم. شهادت سعادت است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
دست نوشته های شهید احد امیری فرزند محمود
بسم الله الرحمن الرحیم
خاطره شهید احد امیری : امروز 8/5/1365 در غروب هشت نفر از دوستان خود را که به علت دو عدد خمپاره 82 تمام مجروح شدن. امروز 9/5/1365 یادبودی امیری و علی اصغر که در سنگر نقشه بودیم در ساعت 2 بعد از ظهر که می خواستم وسایل بچه ها که مجروح شده بودند ببریم و به یاد آن روز شمع را کشیدم. امروز 2/6/1365 می باشد که در یک سانحه دو تن از دوستان که به علت خمپاره انداختن به درجه رفیع شهادت نائل گردیند علیزاده - آقابابائی - یادش گرامی باد. والسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
نامه شهید احد امیری : حضور محترم خدمت برادر عزیز و ارجمندم جناب آقای جلیل امیری امیدوارم که حالت خوب باشد و جای هیچ گونه نگرانی نباشد امیدوارم که همیشه مانند گلهای بهاری شاد و خندان باشید و هیچ گونه گرد و غباری بر روی چهره خندان شما ننشسته باشد. لازم گردید چند کلمه ای حضور مبارک شما بنویسم و از اوضاع احوال شما با خبر شوم الان که این نامه را می نویسم ساعت یک بعد ظهر تاریخ 14/2/1366 می باشد که پیش محمدرضا رسولی آمدم و نامه ای که شما فرستاده بودید گرفتم و خواندم و بی نهایت خوشحال شدم که خبر خوشی را رسانده بود امیدوارم که قدم نورسیده اش مبارک باشد برادرجان پولها که فرستاده بودید به دستم رسید خوب برادرجان دیگر عرضی ندارم از راه دور صورت شما از کوچک تا بزرگ را می بوسم از طرف من سلام پدر و مادر - صمد - لیلا - رقیه- حسین - محمد -رضا - فاطمه - مریم - زهرا - مهدی - سهیلا - افشین - رؤیا را برسان
به امید دیدار خدانگهدار 14/2/1366. والسلام