شهید عبدالخالق امیری
بسم رب الشهداء والصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار عبدالخالق امیری
شهید عبدالخالق امیری فرزند امرالله محل تولد بندامیر کربال تاریخ تولد 2/1/43 تاریخ شهادت: 19/10/1365 محل شهادت : شلمچه عضویت: سرباز شغل : کشاورز محل دفن : بند امیر
شهید امیری هنگامی که متولد شد عبدالخالق نام گرفت اما او را غلام امام حسین می دانستند و او را غلام حسین صدا کردند کودکی بسیار کنجکاو و زرنگی بود در سن هفت سالگی به مدرسه قدم نهاد و توانست دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر بگذارد در این دوران همیشه قرآن می خواند و در مراسم عزاداری ماه محرم شرکت می کرد و در کارها به پدر خویش کمک می کرد. پدرش می گوید: هر چه اصرار کردیم که تحصیل را ادامه دهد نپذیرفت می گفت پدر من نمی خواهم شما کار کنید و من درس بخوانم من هم می خواهم کار کنم من دیگر برای خودم مردی شده ام می خواهم روی پای خودم بایستم خلاصه او درس را ترک کرد و به کار پرداخت غلامحسین از همان ابتدا که شروع به کار کردن نمود چنان روزی و برکتی در خانه ی ما آمد که خودمان تعجب کرده بودیم در سن پانزده سالگی بهترین راننده وسایل کشاورزی در روستا شد که شبانه روز برای او کار وجود داشت و لحظه ای نمی گذاشتند او استراحت کند. در اثر پشتکار و همت بلند توانست در 16 سالگی صاحب یک کمباین بشود و یک سال بعد هم در مرودشت شروع به ساختمان سازی کرد و صاحب خانه شد در سن 18 سالگی دفترچه اعزام به خدمت گرفت در حالی که هنوز وقت داشت و دوران آموزشی را در توپخانه شهرضا تمام کرد و به مرخصی آمد و به مادرش گفت اگر شهید شدم مرا ببخشید. غلامحسین در چندین نوبت که به مرخصی آمد همیشه از شهادت سخن می گفت تا اینکه آخرین دفعه که به مرخصی آمد و درست 13 ماه خدمت کرده بود رو به من کرد و گفت: پدر جان چرا مادر مرا حلال نمی کند گفتم مگر چی شده؟ گفت من همیشه با اورژانس شهید و مجروح می برم ولی خودم شهید نمی شوم از خدا می خواهم که من هم شهید بشوم و بعد از اینکه مرخصیش تمام شد می گفت آخرین مرخصی را تمام کرده ام من دیگر نمی آیم روز آخر مرخصیش از همه حلالیت طلبید و خداحافظی کرد و رفت هنوز چند روزی نگذشته بود که خبر شهادت او را به ما دادند.
روحش شاد و یادش گرامی
وصیت نامه شهید عبدالخالق امیری
پدر و مادر عزیز و مهربانم: ضمن عرض سلام سلامتی شما را از خداوند می خواهم. امیدوارم که مرا ببخشید و زحمات زیادی که برای من کشیدید را خداوند حلال کند. پدر و مادر عزیزم از اینکه چند سال مرا بزرگ کردید و برای من زحمات زیادی کشیدید و من نتوانستم حتی کوچکترین خدمتی در حق شما کنم از ایزد منان خواستارم که این حق را از گردن من حلال کند. چه کنم که امروز وطنم در خطراست و باید با خون خود درخت اسلام را آبیاری کنم و از خداوند متعال می خواهم که مرا ببخشد و این جان ناقابل را از من بپذیرد. پدر و مادر عزیزم اگر من شهید شدم اصلاً ناراحت نباشید چون من راه امام حسین (ع) را انتخاب کردم و می خواهم همین گونه زندگی کنم و امیدوارم روز قیامت با امام حسین (ع) همنشین باشم و از شما پدر بزرگوارم می خواهم که مانند علی (ع) زندگی کنی و از شما مادر مهربانم می خواهم که فاطمه گونه زندگی کنید. پدر و مادر عزیزم اگر من از کنار شما رفتم و بسوی جایگاه ابدی سفر کردم از شما می خواهم که بهتر از قبل زندگی کنید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید. در عمل ثابت کنید که خانواده شهید هستید، مسجد یک نوع سنگر است سنگرها را حفظ کنید وطن عزیز را دوست داشته باشید و از خاک پاک وطن و پرچم جمهوری اسلامی ایران دفاع کنید و نگذارید دشمن فرصت کند که به این کشور عزیز لطمه وارد کند و شما خواهران عزیزم ضمن سلام با حجاب خود ثابت کنید که خواهر شهید هستید و همیشه حجاب خود را حفظ کنید چون حجاب شما کوبنده تر از خون من است زینب گونه زندگی کنید و در کارهایتان از حضرت زینب سرمشق بگیرید. برادران از دین اسلام دفاع کنید. وصیت من به همه مردم مسلمان و شهید پرور ایران این است که از امام پشتیبانی کنید و به منافقان فرصت ندهید که حتی وجبی از خاک ایران را بدست دشمنان بدهند و همیشه مانند ائمه اطهار زندگی کنید هرگز نگوئید شهید دادیم چون کسانی که اسلام و آزادی می خواهند باید در راه دین اسلام کشته بدهند و با رفتار اسلامی قلب امام زمان (عج) را خوشحال کنید. دست به دست هم بدهید کشور را همیشه آباد و آزاد نگه دارید. / والسلام - عبدالخالق امیری
نثار وجود مقدس و مطهر شهدا صلوات و فاتحه
جستجوی اسامی شهدا در سایت امام زادگان عشق
از این شهید بزرگوار اطلاعات بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام