شهید شاه حسین امیدوار
زندگینامه شهید شاه حسین امیدوار
شهید شاه حسین امیدوار/ عزیز/ 1348/ حسین آبادکربال/ 14/1/1367/پاسدار وظیفه / سیدصادق/ آرامستان حسین آباد
شهید شاه حسین امیدوار در سال ۱۳۴۸ در خانواده ای ضعیف و متدین در روستای سبز آباد کربال دیده به جهان گشود، او چهارمین فرزند از بین ۹ برادر و ۵ خواهر تنی و ناتنی بود.
پدرش کشاورز بود و روی زمینهای دیگران به کارگری و دامداری می پرداخت و شهید نیز از دوران طفولیت به پدر و مادرش در امور خانواده و کار زراعت و دام کمک می کرد.
شهید دوران تحصیل خود را تا نهم در حسین آباد و مرودشت با موفقیت به پایان رساند و سپس مشغول کار کشاورزی شد.
ایشان فردی بسیار مهربان و درستکار و با گذشت بود و در اکثر برنامه های انقلابی و مذهبی شرکت می کرد و با والدین و خانواده بسیار مهربان بود، مادر بزرگوار ایشان مرحومه جیران امیدوار قبل از شهادت ایشان از دنیا رفت و در آرامستان مرودشت به خاک سپرده شد.
این شهید بزرگوار به عنوان سرباز در سپاه استان فارس مشغول به خدمت شد و برای نبرد با دشمنان بعثی و متجاوزگر عراق که مرزهای کشورمان را اشغال کرده بودند به جبهه های مختلف اعزام شد تا اینکه در جبهه های غرب در منطقه سید صادق عراق از ناحیه چشم و پا مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید و پیکر مطهر این شهید با صفا و گرانقدر در مرودشت تشییع و در گلزار شهدای مرودشت به جمع شهدای گلگون کفن دفاع مقدس پیوست.
لازم به ذکر است که مرحوم عزیز امیدوار پدر بزرگوار شهید شاه حسین امیدوار در پائیز امسال(1399) از دنیا رفت و در آرامستان مرودشت در کنار مادر شهید به خاک سپرده شد.
روحشان شاد و یادشان گرامی
............
خاطراتی از شهید
..........
آخرین مرخصی
روزی آخری که شاه حسین برای مرخصی آمد بود به مادرش گفت: لباس های من را بشویید، آماده کنید. به حمام رفت و بعد دیگر خبری از او نداشتم. هر زمان که نمی آمد خودم به آن جا می رفتم و او را می دیدم. وقتی شلمچه برای دیدنش رفتم یک سرهنگی صورتم را بوسید و گفت: نگران نباش می آید.
............
خبر شهادت
یکی از همسنگرهای شاه حسین زمانی که او به شهادت رسیده بود به مرخصی آمد و به ما هم خبر داد. جنازه او را به مرودشت آوردند و او را مرودشت خاک کردند. اخلاق بسیار خوب و مهربانی داشت.
..........
شب ها همیشه با بچه ها گفتگو و شوخی می کرد. ماه رمضان همیشه روزه می گرفت خودم با این وصیت او نماز و روزه هایم را ترک نمی کنم و تا به مسجد نروم ناهار نمی خورم.
..............
عروسی در خواب
شاه حسین، قبل از اینکه شهید شود برادرش خواب دیده بود که عروسی برادرش است خیلی ناراحت شدم تا اینکه بعد از یک ماه به شهادت رسید.
.........
آخرین دیدار
شاه حسین رفتار خوبی داشت. هیچ بدی از او ندیدم. هیچ بی احترامی از او ندیدم و روز آخری که خواست برود منزل دختر عمویش دعوت داشت. به دخترعمویش گفته بود دیگر من برنمی گردم حلالم کنید.
نثار ارواح مطهر شهدا و والدین امجدشان صلوات و فاتحه
بازگشت به صفحه اصلی سایت امام زادگان عشق
یا علی مدد
عمو جان روحت شاد و یادت گرامی همنشین حضرت علی باشید .