شهید علی اکبر مقدم
بسم رب الشهداء و الصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار علی اکبر مقدم
و تو ای علی اکبر؛ چه زیبا به عهدی که با خدای خود بسته بودی وفا نمودی، تویی که درس ایثار و شهادت را در دانشگاه جبهه از استاد همیشه جاوید شهادت، حسین ابن علی (ع) فرا گرفته بودی و امتحان خود را با اهدای جان خود پس دادی، تویی که علی اکبر گونه در طریق حمایت از دین خدا به قلب لشکر کفر حمله ور گشتی و در راه دفاع از اسلام عزیز خاک و خون غلطیدی و با شهادت خود برگی دیگر از ایثار و فداکاری را بر اوراق خونین مکتب اسلام افزودی.
و ای شهید عزیز بشارتت باد که اکنون عزیزان همسنگرت، راه خونین تو و دیگر شهدای عزیز اسلام را تا فتح نهائی ادامه خواهند داد و به یاری خدا پرچم پر افتخار اسلام را بر فراز جهان به اهتزاز در خواهد آورد.
در هجدهم مهرماه سال 1345، در خانواده ای مذهبی و متدین ساکن شهرستان زرقان، کودکی دیده به جهان گشود که خانواده او بخاطر ارادت خاصی که به خاندان اهل بیت (ع)، خصوصاً حضرت علی اکبر(ع) داشتند نام این کودک را علی اکبر گذاشتند و بنا به عهد و نذری که با خدا داشتند، مدت سه سال لباس سفید برتن علی اکبر پوشاندند.
علی اکبر، در محیط مذهبی خانواده و تحت تعلیم و تربیت صحیح پرورش یافت و پس از طی دوران طفولیت، به همراه پدر به روستایی که محل کسب و کار او در آنجا بود رفت (دِرِیباد) و مدت دو سال از دوره تحصیلی ابتدایی را در دبستان روستا سپری نمود و سپس به زرقان بازگشت و تحصیلات خود را ادامه داد و در ایام تعطیلات نیز به روستا باز می گشت و در تأمین معاش خانواده به پدر کمک می کرد و در ضمن در جلسات مذهبی و کلاسهای آموزش قرآن که در مساجد برگزار می گردید، با جدیت شرکت می جست و در انجام فرائض دینی سخت کوشا بود.
علی اکبر تحصیلات خود را تا کلاس اول راهنمایی ادامه داد و از آن پس ترک تحصیل نمود و یکسره مشغول یاری پدر گردید.
با شروع قیام شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی، علی اکبر فعالانه در تظاهرات و راهپیمایی ها که برعلیه رژیم سلطه گر پهلوی انجام می گردید شرکت می کرد و پس از اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. او نیز دامنه فعالیتهای خود را گسترده تر کرد. او علاقه خاص به خواندن قرآن، داشت و این کتاب حیات بخش را با صدایی دلنشین قرائت می کرد و همچنین اقامه گوی نماز پرصلابت و دشمن شکن جمعه در زرقان بود.
با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زرقان، علی اکبر به همکاری با این نهاد جوشیده از بطن انقلاب پرداخت و جهت بالا بردن سطح آگاهیهای مذهبی و سیاسی، از مطالعه کتاب خوب و مفید نیز غافل نبود و در همین رابطه، کتابخانه ای با حدود دویست جلد کتاب در منزل تشکیل داده بود، که دوستانش نیز از این کتابخانه استفاده می کردند.
فعالیتهای علی اکبر همچنان ادامه داشت. تا اینکه جنگ تحمیلی صدام مزدور علیه ایران اسلامی آغاز شد، با شروع جنگ تحمیلی علی اکبر فعالیتهای خود را بیشتر کرد و چون علاقه زیادی به شرکت در جبهه و یاری اسلام داشت مدتی پس از آغاز جنگ، جهت اعزام به جبهه، در بسیج سپاه پاسداران ثبت نام نمود و پس از طی مراحل آموزشی در پادگان شهید دعائی، به تیپ امام سجاد (ع) منتقل گردیده و از آنجا به جبهه زبیدات اعزام شد، پس از پایان مأموریت به زرقان بازگشت و فعالیتهای پشت جبهه را از سرگرفت اما از آنجا که روحی ناآرام داشت و نمی توانست طاقت دوری از جبهه را داشته باشد، لذا در تیرماه 62 جهت اعزام، مجدداً نام نویسی نمود و این بار در جبهه عین خوش، مشغول نبرد با متجاوزین بعثی گردید و چندی بعد از ناحیه دست مجروح گشت و جهت مداوا به تهران اعزام شد. اما در طی این مدت از مجروحیت خود حتی خانواده را مطلع نساخت. پس از بهبودی به زرقان بازگشت و چندی بعد به عضویت گروه مقاومت والفجر در آمد و به حراست از خون شهدا پرداخت. اما پس از مدتی او که براستی دریافته بود، که جبهه بهترین مکان برای خودسازی و نزدیک شدن بخداست برای سومین بار جهت اعزام به جبهه ثبت نام کرد و به تیپ المهدی پیوست و سپس به جبهه جُفیر و پس از آن به طلائیه اعزام گردید.
آری علی اکبر که از کودکی غنچه های عشق به اسلام را در قلب پاک خود پرورش داده بود می رفت تا در مصاف با دشمنان اسلام، با خون پاک و مطهر خود، غنچه های عشق را شکوفا کند.
این شهید بزرگوار از نظر اخلاق وضعیت خوبی داشت و الگوی دیگران بود. او در برابر مشکلات و موانع استقامتی عجیب داشت و از هیچ مشکلی هراس نداشت.
علی اکبر در جبهه طلائیه مشغول مصاف با بعثیون بزدل بود او علی اکبر گونه ندای هل من ناصراً ینصرنی حسین ابن علی(ع) را از گلوی پیر جماران به گوش جان شنیده و به این ندای خونین لبیک گفته بود و خود را برای بالاترین مراحل جانبازی و ایثار آماده می کرد.
با آغاز عملیات افتخار آفرین خیبر، برادر شهید علی اکبر مقدم که با شور و علاقه خاص در این عملیات شرکت جسته بود. سرانجام در تاریخ 11/12/62 آخرین حجاب بین خود و خدا را نیز از میان برداشت و با نوشیدن شهد گوارای شهادت، با بال و پری خونین، به ملکوت اعلی پَر کشید و به وصال محبوب رسید و فرشتگان حق تعالی را بر سجده به پیکر بخون خفته خود که در منطقه عملیاتی بجای مانده و مشغول راز و نیازی عارفانه با خداست فراخواند.
وصیت نامه شهید علی اکبر مقدم
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود بر منجی عالم بشریت حضرت صاحب الامر امام زمان (عج) و با سلام و درود بر نائب بر حقش بت شکن قرن بیستم امام خمینی و با سلام و درود بر شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی و خانواده های معظم آنها و با امید به پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و آزادی کربلا و قدس از زیر یوغ استعمارگان و نوکران شیطان بزرگ.
اینجانب علی اکبر مقدّم برحسب وظیفه شرعی و میهنی که دارم به جبهه های جنگ حق اعزام می شوم و می دانم که در این راه هزاران پیچ و خم جهت رسیدن به آرزوی دیرینه ام وجود دارد و کسی مرا اجبار به رفتن جبهه نکرده و خود مایل بوده ام و هستم که از سربازان حضرت حجت (عج) باشم و از خدا نیز می خواهم که مرا از سربازان او قرار دهد و از امت حزب ا. . . و شهید پرور زرقان می خواهم که تقوا را پیشه کنند و دست از دعا برای رهبر بر ندارند که نعمتی بزرگ است که خداوند بر ملّت ما ارزانی داشته است و نیز همه می دانیم که جنگ با صدام یزید متجاوز آخرین جنگ ما نیست و نخواهد بود و نیز از کلیه برادران می خواهم که این جنگ را تا نابودی کامل اربابان صدام یعنی استکبار جهانی ادامه دهند.
از همه برادران و خواهران می خواهم که راه شهیدان را ادامه دهند. مساجد را خالی نکنند دست از روحانیت مبارز و در خط امام بر ندارند که اگر دست از آنها برداشتند بدانند که دست برداشتن همان و شکست اسلام و زیر سلطه شیطان بزرگ رفتن نیز همان.
چند کلمه با پدر و مادر و برادر و خواهرانم:
و تو ای پدر اگر خدا خواست و شهادت نصیب این بنده حقیر شد در شهادت من گریه نکن و پیراهن سیاه به تن مکن بلکه خوشحال باش که فرزندی داشتی که توانست در راه اسلام خدمت کند و شهید شود و تو ای مادرم که سالها زحمت مرا کشیدی و مرا نیز بزرگ کردی اگر شهادت نصیب این فرزند گناهکارت شد همچون پدرم صبر داشته باش که خداوند صابران را دوست دارد.
و تو ای برادرم راه من را ادامه بده و موقعی که بزرگ شدی اسلحه مرا بردار و چنان به دشمنان داخلی و خارجی بفهمان که ما از شهادت نمی هراسیم و ما پیرو رهبرمان و سرورمان حسین ابن علی(ع) هستیم. شما ای خواهرانم حجابتان را رعایت کنید که حجاب شما کوبنده تر از خون من است در برابر منافقین، خداوندا ما را از حساب دنیا واگذار و به حساب آخرت مشغول ساز تا پیش از آنکه در مادیّات غرق شویم به فردای قیامت و حیات جاودانه دل خوش سازیم.
===============================
جستجو در اسامی مقدس شهدای گرانقدر زرقان
از این شهید بزرگوار اطلاعات و عکس بیشتری در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم اطلاعات مربوط به این شهید بزرگوار را از طریق تلفن 09176112253 در اختیارمان بگذارند. والسلام