شهید بزرگوار غدیر خلیلی
هوالجمیل
شهید غدیر خلیلی
فرزند حبیب
ولادت : 7-6-1328 کناره
شهادت : 21-11-1364 اروند رود
آرامگاه : گلزار شهدای کناره
**************
شهید بزرگوار غدیر خلیلی فرزند مرحوم حبیب و مرحومه زهرا برزگر در تاریخ 1328/6/7 در خانواده ای مذهبی و متوسط در روستای تاریخی کناره دیده به جهان گشود.
پدرش کشاورز بود و بصورت مالک و رعیتی روی زمینهای دیگران کار می کرد، مادرش نیز خانه دار بود و در امور مختلف به همسرش کمک می کرد. شهید خلیلی فرزنذ اول خانواده بود و 6 خواهر و برادر تنی و ناتنی داشت.
شهید غدیر خلیلی دوره تحصیلات دبستان را تا ششم ابتدائی در کناره با موفقیت طی کرد و پس از آن اگرچه ادامه تحصیل چندان مرسوم نبود و به همان مدرک ششم اکتفا می شد ولی ایشان تا دوره سیکل را نیز در شهر مرودشت ادامه داد و همزمان برای کسب درآمد و کمک به معیشت خانواده به کارهای کشاورزی پرداخت.
ایشان دوره سربازی را به مدت بیست ماه در مشهد مقدس گذراند و این دوره را به لحاظ زیارت پیوسته مولایش امام رضا یکی از برکات زندگی اش می دانست.
بعد از سربازی دوباره به کشاورزی و نهایتاً به کار در مهمانسرای پرسپولیس در حریم تخت جمشید مشغول شد ، در همین ایام ازدواج کرد و یک زندگی معنوی و عادی را شروع نمود.
شهید که از کودکی فردی مذهبی بود و تحت تعلیم پدر و مادرش تربیت اسلامی یافته بود مفاسد اجتماعی زمان شاه را در محل کار خودش به عینه می دید و در حد خود به مبارزه با آنها می پرداخت و پایگاه و جایگاه دائمی اش مساجد و تکایا، مخصوصاً مسجد ولیعصر (عج) کناره بود که در آنجا در زمانها و مناسبتهای مختلف عبادت و خدمتگزاری میکرد.
با شروع نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی ایشان یکی از کسانی بود که با اشتیاق به شهادت در خدمت انقلاب قرار گرفت و در مراسم مختلف انقلابی در کازرون و شیراز و مرودشت شرکت می کرد و پس از اینکه انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به پیروزی کامل رسید و نظام پوسیده و فرسودۀ شاهنشاهی به زباله دان تاریخ ریخته شد، ایشان با تمام وجود، خود را وقف اعتلای انقلاب و آرمانهای امام و شهدا کرد و در سنگرهای مختلف به جانبازی و حراست از نظام نوپای جمهوری اسلامی پرداخت.
یکی از کارهای ایشان در آن دوران و حتی قبل از آن کمک مخفیانه به خانواده های فقیر بود که معمولاً شبانه مقداری ارزاق به دوش می گرفت و در تاریکی شب بصورت ناشناش به خانواده های نیازمند می داد به همین خاطر او هیچوقت پس انداز نداشت و خودش در ساده ترین وضعیت ممکن زندگی می کرد.
در جریان جنگ تحمیلی استکبار جهانی علیه ایران که صدام در اول مهرماه 1359 به مرزهای کشور ما حمله کرد و هزاران نفر را بی خانمان و آواره کرد شهید خلیلی یکی از اولین بسیجیانی بود که به دفاع از دین و ناموس و وطن اسلامی برخاست و به رزمندگان اسلام در جبهه های غرب و جنوب پیوست.
ایشان علاوه بر اینکه هفت بار به عنوان بسیجی در دوره های سه ماهه در جبهه های غرب و جنوب به جانفشانی و حماسه آفرینی پرداخت در بعضی از عملیاتها نیز بصورت نیروی تلفنی از طریق لشکر 19 فجر حضور پیدا می کرد و به عنوان نیروی خط شکن وارد میدانهای مختلف می شد. او عاشق شهادت بود و هر بار که از جبهه بر می گشت با شرمندگی و غم و اندوه به زیارت مزار شهدا می رفت و بخاطر اینکه توفیق شهادت پیدا نکرده افسوس می خورد و همیشه به دیدار خانواده های شهدا می رفت و به آنها از صمیم دل عرض ارادت می کرد.
نهایتاً وعده وصال ایشان نزدیک می گردد و در عملیات غرورآفرین والفجر 8 در منطقه عملیاتی فاو و اروندرود به عنوان غواص خط شکن برای خاموش کردن تیربارهای دشمن به آنطرف رودخانه اروند می رود که پس از موفقیت، مورد اصابت تیر و خمپاره های دشمن قرار می گیرد و به آرزوی دیرینش که شهادت بود می رسد. بعد از چند روز پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در شیراز و مرودشت و کناره در گلزار شهدای کناره دفن می گردد و خاطرات مهربانی و حماسه و ایمان و ایثارش در روح و ذهن و قلب یاران و خانواده و همرزمانش به جا می ماند.
لازم به ذکر است که یکی از خواهران شهید خلیلی فوت کرده و در آرامستان کناره دفن شده، پدر بزرگوارش نیز قبل از شهادت فرزندش در سال 1359 از دنیا رفته و مادر گرامی اش در سال 1368 به رحمت ایزدی پیوسته و مزار هر دو در آرامستان کناره است.
روحشان شاد و یادشان گرامی