امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام... خوش آمدید....
زندگینامه نویسی صلواتی و سریع و عالی برای شهدای کشور ، افتخار ما در دنیا و آخرت است، اکثریت مطالبی که در این وبلاگ آمده محصول مصاحبه تلفنی یا حضوری با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران است که نوشته شده و قبل از درج در سایت، به رؤیت و تأیید خودشان رسیده است. شما خانواده محترم شهید نیز اگر خواستار نوشتن زندگینامه برای شهید بزرگوارتان هستید بر ما منت گذارید و با شماره ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ (صادقی) تماس بگیرید تا در اسرع وقت با افتخار فرمانبری کنیم. ما وابسته به هیچ شخص و سازمانی نیستیم فقط به عشق شهدا و سید و‌ سالارشان حضرت اباعبدالله الحسین، رایگان و عاشقانه و با تمام وجود کار میکنیم و هیچ پاداش و مقامی نمیخواهیم جز شهادت و وصال شهدا....
نثار ارواح مطهر و منور تمام انبیا و اولیا و شهدا و صلحا و اموات منسوب به صلوات فرستندگان، فاتحه مع الصلوات، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
در ضمن، انتشار مطالب این سایت آزاد است و حتی بدون ذکر منبع پاداش الهی دارد. پس یاعلی...
-----------------------------------------------
برای دریافت صلواتی کتاب امام زادگان عشق و آثار انتشارات هدهد به سایت هدهد مراجعه فرمائید: www.hodhodiran. ir
-----------------------------------------------
ارادت

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهید محمد هاشم نگهبان 28 تیر ماه 1342 در شهر شیراز دیده به جهان گشود. کودکی خودش را در شهر شیراز گذراند. در سن 7 سالگی با ورود به دبستانی در محله شاهچراغ ، کسب علم و دانش را آغاز نمود؛ تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم ادامه داد . سال 1362 بود که وارد ارتش شد و سرانجام در روز 3 آبان سال 1364 به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.


عشق به وطن او را به این امر واداشت که وارد ارتش شود تا بتواند خدمتی به این مرز و بوم کند . سال 1362 بود که وارد این عرصه شد و به منطقه جنگی اعزام شدند پس از گذراندن آموزشهای لازم به منطقه سومار منتقل شد و سرانجام در روز 3 آبان سال 1364 بر اثر حمله عراقی و اصابت گلوله تانک به سنگر او و چندتن از رزمندگان اسلام به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

روحش شاد و یادش گرامی

تعدادی از عکسهای شهید

۰ نظر ۲۸ تیر ۰۰ ، ۱۱:۲۷
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء و الصدیقین

​​​​​​

بسم رب الشهداء و الصدیقین
زندگینامه شهید بزرگوار حبیب رضا کیخائی

نام پدر : ابوالقاسم، نام مادر : زهرا معدلی، سرباز نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تولد :15/6/1340 شیراز ، شهادت: 2/9/1363 سردشت، آرامگاه: گلزار شهدای دارالرحمه شیراز
نام و یاد «شهید سرجدای صد پاره پیکر» حبیب رضا کیخائی که جوانی مؤمن و رشید و با غیرت بود هر انسان آزاده و صاحبدلی را به یاد عاشورا و یاران با وفای سیدالشهداء (ع) می اندازد، او که یکی از مصادیق «شهیدان خدائی و بلاجویان دشت کربلائی» بوده و داغ جانسوزش همیشه در ذهن خانواده و دوستان و همرزمان و همشهریان ایشان تازه و ماندگار است. خاطرات و مبارزات و شهادت دلخراش و جانگداز او نمایانگر مظلومیت و حقانیت رزمندگان اسلام بویژه در کردستان و خصوصاً در شهر مرزی سردشت از توابع آذربایجان غربی در دوران پر افتخار دفاع  مقدس است. لازم به ذکر است که شهید بزرگوار حبیب رضا کیخائی با خانوادۀ بزرگ معدلی های زرقان مرتبط و منسوب است. مادر گرامی ایشان خانم زهرا معدلی فرزند مرحوم شیخ محمد هاشم معدلی (از عموزادگان مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم معدلی) است. خانواده محترم این شهید شاخص و مظلوم و پر افتخار ساکن شیراز هستند و در یکی از کوچه های خیابان جاوید (نزدیک چهار راه آریا) زندگی می کنند که کوچه مزبور به نام مقدس شهید حبیب رضا کیخائی مزین و متبرک شده است. مرکز فعالیتهای مذهبی و فرهنگی شهید کیخائی مسجد حاج عباس شیراز (میعادگاه زرقانی های مقیم شیراز) و هیئت شهدای کربلا بوده، او به ورزشهای مختلف از جمله شنا و هندبال و بیس بال علاقمند بوده و بویژه در کاراته مهارت خاص داشته و دارای مقام بوده است. شهید کیخایی فرزند چهارم خانواده بوده و یک خواهر و سه برادر دیگر دارد. ایشان تا دوم دبیرستان تحصیل کرده و ادامه تحصیل و ازدواج را به بعد از خدمت سربازی موکول نموده و برای دفاع از دین و ناموس و وطن به رزمندگان اسلام پیوسته و تمام خدمت سربازی را در مناطق جنگی آبادان گذرانده است. در دو ماه آخر خدمت برای حضور در مناطق عملیاتی سردشت داوطلب شده و در اواخر خدمت سربازی بر اثر اصابت مستقیم گلوله توپ به بدنش به درجه رفیع شهادت رسیده است، پیکر ایشان قطعه قطعه شده ولی سر مطهر ایشان کاملا سالم بوده است.  روحش شاد و یادش گرامی

متن سنگ مزار شهید کیخایی

بسم رب الشهدا - مرقد مطهر سرباز شهید - حبیب رضا کیخائی- فرزند ابوالقاسم  متولد- ۱۳۴۰ تاریخ شهادت- ۱۳۶۳/۹/۲ سردشت- 

ای خوشا با فرق خونین به لقای یار رفتن

سر جدا پیکر جدا در محضر دلدار رفتن

============================================
هوالجمیل
یادی از مظلومیت و مقاومت سردشت و حلبچه
نام بسیاری از شهدای گرامی ما مخصوصاً شهید بزرگوار حبیب رضا کیخایی یاد آور مظلومیت و مقاومت مردم سردشت است که در دوران جنگ تحمیلی بارها از سوی نیروی هوایی رژیم بعثی عراق مورد هدف قرار گرفت. با توجه به شهادت این شهید بزرگوار در سردشت، لازم است موضوع مجروحین شیمیائی و مظلومیت سردشت (و همچنین داغ ماندگار شهر مظلوم حلبچه عراق) در سایت و کتاب تاریخی «امام زادگان عشق» مرور و مطرح گردد و برای قضاوت تاریخ و آیندگان باقی بماند.
شهرستان مرزی سردشت بعنوان نخستین شهر جهان که در هفتم تیرماه سال 1366 هدف بمباران شیمیایی قرار گرفت مطرح است. بر اثر این بمباران وحشیانه 111 نفر به شهادت رسیده و بیش از شش هزار نفر نیز مصدوم شدند که اثر آن بصورت زخم ها و تاول های وحشتناک در میان مجروحین حادثه باقی است، کودکان بیش از دیگران آسیب دیدند و اغلب آنان بر اثر خفگی شهید شدند...
پس از این بمباران شیمیایی بسیاری از مردم این شهر که هیچ اطلاعی از این نوع بمب‌های نامتعارف شیمیائی نداشتند، برای یاری رساندن به مصدومان و نجات کسانی که در زیر آوارها مانده بودند به محل اصابت بمب‌ها رفتند و همین امر باعث شد که شمار آسیب دیدگان زیاد شود.....
علاوه بر سردشت، وحشیانه‌ترین بمباران شیمیائی توسط صدام در اسفند ۱۳۶۶در شهر حلبچه عراق اتفاق افتاد که وسیع‌ترین مورد استفاده از جنگ‌افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون به شمار می‌رود و حداقل ۵۰۰۰ تن از مردم کُرد و مسلمان این شهر را در چند دقیقه از بین بُرد و ۷۰۰۰ تَن دیگر را مجروح کرد. در ماه های پایانی جنگ تحمیلی رزمندگان اسلام موفق شدند مرزهای عراقی را اشغال کنند و به حلبچه دست یابند. این امر که پیروزی بزرگی برای ایران به شمار می رفت باعث شد که  رژیم متجاوز و جنایتکار صدام ساکنان حلبچه را به اتهام همکاری با ایران بمباران شیمیائی کند و حتی حیوانات اهلی و وحشی آنجا را در عرض چند دقیقه با گازهای شیمیائی نابود نماید.


خیابانهائی به نام هیروشیما در سردشت ؛ و سردشت در هیروشیما
با توجه به خواهرخواندگی شهرهای سردشت ایران و هیروشیمای ژاپن و لزوم مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی و اتمی یکی از خیابان های شهر سردشت با نام هیروشیما و خیابانی در هیروشیما به نام سردشت نامگذاری شدند. در روز 7/4/1384 با حضور یک هیات ژاپنی از شهرهای ناکازاکی و هیروشیما که به سردشت سفر کرده بودند طی آیین باشکوهی همزمان با نامگذاری این خیابان 111 کبوتر سفید به مناسب شهادت این تعداد از شهروندان سردشتی در محل شهادت آنان به آسمان رها شدند. سردشت اولین شهر قربانی جنگ‌افزارهای شیمیایی در جهان پس از بمباران هسته‌ای هیروشیما است. 
در پایان لازم به ذکر است که در طول جنگ تحمیلی، ایران ‌۲۵۲ بار مورد حمله شیمیایی رژیم بعث عراق قرار گرفت که حدود ‌۱۰۰ هزار مجروح شیمیایی به جا گذاشت که هنوز از آثار آن‌ رنج می‌برند. 
آزادگان جهان پیوسته اقدامات وحشیانه و ضد انسانی امریکا در بمباران هیروشیما و ناکازاکی و حمایت از نظام سلطه جهانی و صهیونیزم بین المللی و کشورهای استکباری که این بمبهای شیمیائی را در اختیار رژیم سفاک صدام قرار داده بودند محکوم می کنند و از خداوند متعال، آرامش ارواح قربانیان و ننگ و نفرین ابدی برای دشمنان بشریت و نابودی آنها را طلب می نمایند. والسلام 
 

۱ نظر ۲۲ تیر ۰۰ ، ۰۱:۲۷
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

   اگرچه مظلومیت و رشادت و جوانمردی شهدا و ایثارگران و مظلومیت ایران اسلامی تا حدودی در این سایت و کتاب روایت شده اما قطعاً بدون ذکر جنایت بزرگ امریکا در حمله به هواپیمای مسافربری ایران این کتاب ناقص است خصوصاً اینکه دو نفر از شهدای مظلوم و بی دفاع آن جنایت بزرگ به نامهای شهیده زهرا معدلی (35 ساله) و فرزند یازده ساله اش شهید کیوان دریس (دانش آموز کلاس پنجم ابتدائی) فرزند فاضل دریس (کارمند شرکت نفت) مرتبط و منسوب به شهر ما زرقان هستند، لذا با گرامیداشت یاد شهیده گرانقدر زهرا معدلی فرزند مرحوم حاج جلیل فرزند کربلائی عبدالقیوم فرزند مرحوم آخوند ملا علی اکبر زرقانی؛ و همچنین نکوداشت یاد شهید عزیز کیوان دریس، اشاره کوتاهی داریم به این فاجعه تاریخی که نباید هیچگاه فراموش شود و دائماً باید یادآوری گردد:

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در دوازدهم تیرماه 1367 شمسی هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آب‌های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره "هنگام" مورد هجوم یگان‌های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب‌های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر قرار گرفت... این هواپیما حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمامی آن‌ها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 نفر تبعه کشورهای خارجی نیز بودند... به نقل از شاهدان عینی و گروه نجات، در ابتدا هیچ جنازه‌ای روی آب پیدا نبود. تنها لباس‌ها روی آب شناور بودند. به تدریج هلی‌کوپترها موفق شدند جنازه‌هایی را که یکی یکی روی آب می‌آمدند، پیدا کنند.... و شناورها برای خارج کردن جسد از آب اقدام می‌کردند. اولین جنازه مربوط به دختر بچه هفت-هشت ساله بود که دست‌ها و پاهایش تکه تکه شده بودند. سپس پیرمردی که از وسط دو نیم شده بود. بعد کودکی هشت ماهه، تعدادی دست و پای قطع شده و از جمله مچ پای زنی که داخل لنگه کفش قرمزی جا مانده بود......... فرمانده واحدهای امداد و تجسس نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران یک روز بعد اعلام کرد: «به دلیل انفجار هواپیما در آسمان، برخی پیکرهای شهدا در پنج کیلومتری محل سکونت از آب گرفته شده و احتمال اینکه جریان آب تعداد دیگری از آن‌ها را، حتی تا هشت کیلومتری از منطقه سقوط در جنوب جزیره هنگام برده باشد وجود دارد....  پس از سقوط هواپیمای مسافربری ایرباس، سرنشینان لنج‌ها و قایق‌های محلی و ساکنان حاشیه جنوبی جزیره هنگام وحشت کردند. در مقابل چشمان حیرت زده آن‌ها قطعات هواپیما و پیکرهای متلاشی شده مسافران آن فرو می‌ریخت و آبی دریا را قرمز می‌کرد.... به گفته شاهدان عینی، هواپیما بعد از اصابت موشک منفجر و دو نیم شد........... در سال 2006 ویلیام راجرز در سن‌دیگو سکونت داشت. دخترش به دلیل اقدامی که پدر انجام داده بود خودکشی کرد. پس از آن ویل راجرز به افکار عمومی جهان توضیح داد که ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران به دستور مقامات ارشد ارتش آمریکا بود و اراده‌ای در انجام این کار نداشته است. او در مصاحبه دیگری گفت: «من مفتخر به دریافت نشان به پاس خدمات و زحمات در طی سالیان گذشته شدم اما واقعه سرنگونی ایرباس مسافری ایران در خلیج فارس برای من لکه ننگی است که تا ابد پاک نخواهد شد.»........... والسلام

۰ نظر ۲۰ تیر ۰۰ ، ۰۶:۰۳
هیئت خادم الشهدا

معراج قاسم

تقدیم به ارواح تابناک «فهمیده های» وطنم مخصوصاً شهید قاسم نعمت الهی

و برادران شهید کوچکعلی و قربانعلی عسکری

گفتم  : عدو ،  ذره‌ای رحم ، در   جنگل   دل   ندارد

گفتند : دل ، آرزوئی ، جز تیغ قاتل ندارد

گفتم که این قایق عشق ، در بحر خون می‌شود غرق

گفتند : زیباتر ، از این ، ساحل ، مقابل ندارد

گفتم : در  این راه ، جانان ، جان  از  شما  می‌ستاند

با التماسی حماسی ، گفتند : قابل ندارد

گفتم  که  تکلیف  عاشق ،  ای یاوران  نیست آسان

گفتند: بر ما حرام است عشقی که مشکل ندارد

گفتم : که گلبوسۀ مرگ ، در کام مخلوق ، تلخ است

گفتند : بــِـه ، از شهادت ،  این باغ ، حاصل ندارد

گفتم :  شما   نوجوانید ،   تاب   و    تحمل  ندارید

گفتند : دل ، مثل قاسم ، جز صبر کامل ندارد

گفتم : مراحل ، زیاد است ، در  فهمِ  معراج  قاسم

گفتند «فهمیده» فهمید ، طیِّ مراحل ندارد

والسلام

محمد حسین صادقی

۰ نظر ۰۳ تیر ۰۰ ، ۱۰:۳۸
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

زندگینامه شهید بزرگوار لطفعلی زارع

شهید لطفعلی زارع  فرزند راه خدا در سال ۱۳۴۱ در روستای محمود آباد کربال در خانواده ای کشاورز و متدین دیده به جهان گشود. او فرزند دوم خانواده از بین ۵ پسر و ۳ دختر بود.
شغل پدرش کشاورزی بود و او در کار کشاورزی و دامداری به والدین خود کمک می کرد.
او ‌دوران تحصیلات ابتدائی را زادگاهش و ادامه تحصیلات را در مرودشت و محله سعدی شیراز تا دیپلم ادامه داد.
سال آخر تحصیل او مصادف شد با انقلاب بزرگ مردم که در سال ۱۳۵۷ با رهبری امام خمینی به پیروزی رسید و شهید علاوه بر دروس دبیرستانی دروس حوزوی را در حوزه علمیه آقاباباخان شیراز شروع کرد.
گاهی اوقات در شبانه روز اصلاً نمی خوابید و دروس حوزوی و دبیرستانی را با هم می خواند.
او در این دوران کارگری و کشاورزی نیز انجام میداد و از آنجا که خودش را وقف انقلاب کرده بود در مساجد سعدی و اباالفضل (در جوار شاهچراغ) فعالیت داشت و در پایگاه مقاومت نیز کارهای فرهنگی میکرد نگهبانی نیز می داد.

طلبهٔ بسیجی شهید لطفعلی زارع پس از شروع جنگ تحمیلی چهار بار به جبهه رفت و بار آخر در عملیات والفجر ۸ و فتح فاو به عنوان غواص خط شکن و آرپی جی زن حماسه ها آفرید و در تاریخ 25/11/1364 پس از شکستن خط اول دشمن، گلوله دشمن به قلب عاشق و پاکش نشست و او را آسمانی کرد، پیکر مطهر این شهید سعید در گلزار شهدای دارالرحمه شیراز به خاک سپره شد. این شهید گرامی با شهید عزیز سید صفدر کشاورز (که حدود یکسال بعد به شهادت رسید) همراز و همرزم و هم محله ای بودند و با هم ارتباط بسیار خوبی داشتند
لازم به ذکر است که مادر بزرگوار شهید لطفعلی زارع مرحومه مهتاب حسینی در سال ۱۳۸۲ از دنیا رفت و در آرامستان محلهٔ سعدی شیراز به خاک سپره شد.
روحشان شاد و یادشان گرامی

......................

بسم  الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

وصیت نامه شهید لطفعلی زارع

فَلْیُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ ۚ وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ أَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا نسا 74

پس باید نبرد کنند در راه خدا آنان که می فروشند زندگانی دنیا را به آخرت و کسیکه پیکار کند در راه خدا پس کشته شود یا پیروز گردد به زودی دهیمش پاداشی گران.

با یاری خداوند متعال و سلام و درود فراوان خدمت حضرت حجت (ع) و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام فراوان به ملت شهید پرور ایران بالاخص خانواده شهدا، مفقودین، معلولین و اسرا، چند جمله ای را بر خود لازم دیدم به عنوان وصیت برای خانواده ام بنویسم، من از مال دنیا چیزی ندارم تنها وصیتم برای حلال بودی از خانواده است. اول از هر چیز باید خداوند را شکر کنیم که ما را همعصر با چنین رهبری کرد که از ولایتش بهره مند باشیم، بزرگترین نعمتی که خداوند در این زمان به ما داد رهبری این سلاله زهرا (س) امام عزیز است، از خانواده محترم می خواهم که همیشه برای امام دعا کنند و دنباله رو او باشند و همچنین جامعه روحانیت، چون قلم این علما بود که این شهدا را پرورش داد و نگذاشت جوانها جان خود را در راههای غیر خدا به هدر دهند. به هر حال هرچه به جان امام و دیگر کسانی که خودشان را وقف اسلام کرده اند بکنید کم است.

پدر و مادرم این را بدانید که انسان همیشه باید در راهی سیر کند که سعادتش در آن راه باشد و هر کس دنبال هر هدفی می رود فکر می کند سعادتش در آن راه است، و بخدا سوگند من سعادت خویش را نمی یابم مگر در پیمودن خط خونین اباعبدالله الحسین (ع) و راه تمامی شهدای انقلاب اسلامی که آن شهادت است و آن گذشتن از علائق نفسانی و سریعترین راه تکامل انسان است، بنابراین از خداوند می خواهم که شهادت، این فیض عظیم را نصیبم گرداند.

اگر خداوند گناهانم را بخشید و شهادت را نصیبم کرد از شما میخواهم که صبور باشید مانند پدر و مادر همه شهدا و همچنین اگر اسیر یا مفقود شدم به هر حال برایم مهم نیست چه می شوم مهم این است که خداوند از من  راضی باشد، از شما می خواهم هرچه نصیبم شد خدا را شکر کنید و دنباله رو امام و یارانش باشید و کاری را که زینب کرد بکنید، مبادا حرفی از نارضایتی در بین خانواده یا قوم خویشان باشد (در رابطه با شهادت من) که انشاءالله نیست که راضی نیستم، من این راه را خودم انتخاب کردم و بخدا می دانم کجا می روم، از شما می خواهم که در تربیت برادر کوچکم رضا و همچنین خواهرانم دقت بکنید و به آنها احترام بگذارید و قدر دو برادرم بهزاد و شیرزاد را بدانید مبادا با آنها برخوردی کنید که رنجیده شوند، خدا را شکر کنید که چنین فرزندانی به شما داده و همچنین از برادرانم و خواهرانم می خواهم که قدر همدیگر را بدانند و بخصوص به پدر و مادرم احترام زیاد بگذارند چون برای ما خیلی زحمت کشیده اند و حق زیادی بر گردن ما دارند.

پدر و مادر عزیزم می دانم 19 سال برایم زحمت کشیده اید تا مرا به اینجا رسانده اید و حالا می خواهید زحمت 19 ساله را یکباره از دست بدهید (البته از دست دادن نیست) مشکل است اما بدانید اجر شما از من بیشتر است چون رنجهائی که به پای من کشیده اید خیلی زیاد است و از ما هم جز نافرمانی و کم لطفی چیزی ندیدید و از شما می خواهم که هرچند من حق فرزندی را ادا نکردم ولی به بزرگواری خودتان حلالم کنید و همچنین از برادرانم و خواهرانم می خواهم که هرچند حق برادری را ادا نکردم به بزرگواری خودشان حلالم کنند، و همچنین از تمام قوم و خویشان که نمی توانم تک تک اسم ببرم می خواهم که اگر ناراحتی از من دیده اند حلالم کنند و برایم دعا کنند. در آخر همه عزیزان را به خدا می سپارم و برایتان دعا می کنم و از همه التماس دعا دارم. در ضمن این وصیت نامه حدود چند ساعت قبل از عملیات نوشته شده و وقتم کم بود اگر اشتباهی در آن است ببحشید و حلالم کنید. والسلام-   در ضمن مرا در دارالرحمه شیراز دفن کنید

20/11/1364 - 5 ساعت قبل از عملیات- اروند کنار - لطفعلی زارع

۰ نظر ۰۱ تیر ۰۰ ، ۲۳:۵۵
هیئت خادم الشهدا