امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

به زیارت شهدا و حلقه وصل و توسل به گلهای سر سبد آفرینش خوش آمدید...

امام زادگان عشق

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام... خوش آمدید....
زندگینامه نویسی صلواتی و سریع و عالی برای شهدای کشور ، افتخار ما در دنیا و آخرت است، اکثریت مطالبی که در این وبلاگ آمده محصول مصاحبه تلفنی یا حضوری با خانواده های معظم شهدا و ایثارگران است که نوشته شده و قبل از درج در سایت، به رؤیت و تأیید خودشان رسیده است. شما خانواده محترم شهید نیز اگر خواستار نوشتن زندگینامه برای شهید بزرگوارتان هستید بر ما منت گذارید و با شماره ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ (صادقی) تماس بگیرید تا در اسرع وقت با افتخار فرمانبری کنیم. ما وابسته به هیچ شخص و سازمانی نیستیم فقط به عشق شهدا و سید و‌ سالارشان حضرت اباعبدالله الحسین، رایگان و عاشقانه و با تمام وجود کار میکنیم و هیچ پاداش و مقامی نمیخواهیم جز شهادت و وصال شهدا....
نثار ارواح مطهر و منور تمام انبیا و اولیا و شهدا و صلحا و اموات منسوب به صلوات فرستندگان، فاتحه مع الصلوات، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
در ضمن، انتشار مطالب این سایت آزاد است و حتی بدون ذکر منبع پاداش الهی دارد. پس یاعلی...
-----------------------------------------------
برای دریافت صلواتی کتاب امام زادگان عشق و آثار انتشارات هدهد به سایت هدهد مراجعه فرمائید: www.hodhodiran. ir
-----------------------------------------------
ارادت

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۴ مطلب با موضوع «sivand» ثبت شده است

بسم رب الشهداء و الصدیقین

با سلام و عرض ادب خدمت شما مخاطبین گرامی

اسامی مقدس شهدای گرانقدر سیوند در سایت امام زادگان عشق براساس جزوه شهدای گرانقدر سیوند نوشته شده. با تشکر از برادر گرامی  جناب حاج غلامرضا وفائی و علیرضا کاظمپور و همکاران گرامی ایشان، اگرچه برای این جزوه زحمت فراوانی کشیده شده ولی باید تکمیل تر از این شود.

با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از هر کدام از شهدای عزیز منطقه ولایتمدار سیوند دارند، با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید..... به یاری خداوند به زودی تدوین زندگینامه شهدای بزرگوار سیوند با کمک فرهیختگان سیوند شروع خواهیم کرد....

توضیحات ضروری :

تعداد کل شهدای سیوند در لیست پایگاه مقاومت 46 شهید است.

تعداد 26 مزار مطهر شهید در گلزار شهدای سیوند وجود دارد.

زندگینامه 37 شهید گرانقدر در جزوه یادنامه شهدای سیوند موجود است.

زندگینامه این هفت شهید بزرگوار در جزوه نیست : 1-شهید علی دهقان 2-شهید قاسم دشتبانی 3-شهید حمیدرضاساکت 4- شهید عبادالله شکرالهی 5-شهید احمد سخنور 6- شهید محمد نوید پیشقدم  7-شهید محمدهادی گلتاجی ...که باید درباره آن عزیزان پژوهش و نگارش انجام گیرد... .

در لیست زیر بعد از اسم شهید، نام پدر بزرگوار اوست، سپس تاریخ تولد و تاریخ شهادت و محل شهادت و عملیات،....

اطلاعات زیر بر اساس سنگ مزارهای شهدای مدفون در گلزار مطهر شهدای سیوند.

علامت ستاره * – شهیدان عزیزی که مزار مطهرشان جای دیگر است.

  1. شهیدمهدی بیرامی *- اسد - 13431129- 13620124 - شرهانی - دفن: تهران
  2. شهیدعلیرضا تقی زاده – امرالله – 1339 – 13621212 – طلایه، عملیات خیبر – دفن 13730812
  3. شهیدمحمدقاسم تقی زاده – سیف الله –  1345– 13651004- شلمچه، کربلای 4– دفن 13740811
  4. شهید ذکرالله حیدری *
  5. شهید علی خرم – محمد – 1340 – 13651019 – شلمچه، کربلای 5
  6. شهید ولی الله دره پیما – علی کرم – 1345 – 13670128 – فاو
  7. شهید علی دهقان - دفن در روستای همت آباد 
  8. شهید محمدرضا دهقانپور – علی – 1329 – 13640411 – جاده مرودشت
  9. شهید حسن دشتبانی – زیاد – 1342 – 13650410 – مهران، کربلای 1
  10. شهید قاسم دشتبانی – اکبر – 1347 – 13670405 - شلمچه
  11. شهید حجت الله دشت پیما – مختار – 1342 – 13640222 - آبادان
  12. شهید پرویز رشیدی – حسین – 1343 – 13640323 – کردستان
  13. شهید بهمن روستاپور *
  14. شهید شاهین روستاپور *
  15. شهید رحمت الله زارع- محمد-  1343- 13651004- شلمچه، کربلای 4- دفن 13760413
  16. شهید منصور زارعی – بهمن – 1344 – 13640820 – دادسرای مرودشت
  17. شهید حمید رضا ساکت *
  18. شهید علی اکبر سجادیان – محمد علی – 1346 – 13651004 – شلمچه
  19. شهید احمد سخنور *
  20. شهید حمیدرضا سیوندزاده *
  21. شهید احمد شکراللهی – محمد کریم – 13660624 – 13860419 – آذربایجان غربی
  22. شهید حجت الله شکراللهی – محمد تقی – 1343 – 13660119 – شلمچه، کربلای8
  23. شهید عبادالله شکراللهی *
  24. شهید محمدحسین شکراللهی – محمد رضا – 1347 – 13641121 – اروندرود، والفجر 8
  25. شهید فرج الله صادقی – حسن -  1337 – 13641122 – اروندرود، والفجر 8
  26. شهید علیرضا صبوری – محمود – 1347 – 13670308 - شلمچه
  27. شهید کریم علیمحمد زاده – احمد – 1342 – 13620619 - کردستان
  28. شهید خداوردی غلامی *
  29. شهید محمد اسماعیل کاظمپور – احمد – 1342 – 13620619 – کردستان
  30. شهید علی اکبر کاظمی *
  31. شهید عزیزآقا کشاورز *
  32. شهید علی کشاورز* - دفن در آرامستان امامزاده ایوب
  33. شهید علی اصغر گلستان *
  34. شهید حسین فانی – حسن – 1348 – 13651004 – شلمچه، کربلای 4
  35. شهید حسن فرهنگیان *
  36. شهید حسین فقیری – امیر – 1343 – 13640729 - سومار
  37. شهید ابراهیم محمدی زاده -
  38. شهیدغلامحسین محمودی – ضیاء – 1344 – 13651004 – شلمچه، کربلای 4 – دفن 13740812 – معاون گردان فجر لشکر المهدی
  39. شهیدمحمدقاسم مظفری – غلامحسن– 1347 – 13651121 – شلمچه،کربلای 5
  40. شهیدعباس ملایمی *
  41. شهیدمحمدحسن ملایمی *
  42. شهیدعباس مهمان نواز – حبیب – 1339-13661228- خُرمال، والفجر 10
  43. شهیدکرامت الله میرزایی – حسن – 1340 – 13610909 – بستان
  44. شهید 2 ساله محمد نوید پیشقدم - علی –  13890626 – 13900825 کربلا
  45. سردار شهید محمد هادی گلتاجی *
  46. و شهید بزرگوار انقلاب اسلامی در شیراز : رضا زارع * ؟؟

عکس مزارهای مطهر شهدای سیوند

  1. تصاویر منور شهدای سیوند، نصب شده در گلزار مطهر

روحشان شاد، یادشان گرامی و راهشان پر رهروباد   

منبع : سنگ مزارهای مطهر شهدای سیوند و جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۷
هیئت خادم الشهدا

با سلام و عرض ادب.....از این شهید بزرگوار هیچگونه اطلاعات و عکسی در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از این شهید عزیز دارند، با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید. والسلام 

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۳
هیئت خادم الشهدا

با سلام و عرض ادب.....از این شهید بزرگوار هیچگونه اطلاعات و عکسی در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از این شهید عزیز دارند، با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید. والسلام 

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۲
هیئت خادم الشهدا

با سلام و عرض ادب.....از این شهید بزرگوار هیچگونه اطلاعات و عکسی در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از این شهید عزیز دارند، با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید. والسلام 

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۱
هیئت خادم الشهدا

با سلام و عرض ادب.....از این شهید بزرگوار هیچگونه اطلاعات و عکسی در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از این شهید عزیز دارند، با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید. والسلام 

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۰
هیئت خادم الشهدا

با سلام و عرض ادب.....از این شهید بزرگوار هیچگونه اطلاعات و عکسی در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از این شهید عزیز دارند، با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید. والسلام 

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۴۹
هیئت خادم الشهدا
با سلام و عرض ادب.....از این شهید بزرگوار هیچگونه اطلاعات و عکسی در دسترس نداریم. از اقوام و آشنایان و همرزمان خواهشمندیم با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از این شهید عزیز دارند، با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید. والسلام 
۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۴۸
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

نام و نام خانوادگی علی اصغر گلستان

تاریخ تولد: ۱۳۴۴

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰

عملیات مراحل آمادگی گروه مقاومت

تحصیلات دوم دبیرستان

شهید علی اصغر تنها فرزند پسر خانواده از ابتدای کودکی بسیار مورد توجه پدر و مادر خود بود. شغل پدر ایجاب میکرد که از زادگاهش به زرقان رفته و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را آنجا پشت سر گذارد و برای ادامه تحصیل مجدد به سیوند برگردد. شهید عزیز دوره دبیرستان را در زادگاه خود شروع کرد و در اثنای درس خواندن از کار کردن و کمک به دیگران و نیازمندان غافل نبود. در همین ایام رژیم بعثی عراق سرزمین اسلامی ما را مورد هجوم و تجاوز قرار داده بود و روح شهید علی اصغر در جسم او آرام و قرار نداشت و درصدد بود که در اولین فرصت خود را به جبهه رسانده و در جوار همرزمان خود به نبرد با متجاوزین بپردازد بنابراین با حضور فعال در گروه مقاومت مسجد جامع سیوند خود را آماده کرد تا بتواند سهمی در دفاع از مملکت اسلامی داشته باشد. شهید پیش از این با همه سن کوچکش در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری داشت تا اینکه در یکی از برنامه های آماده سازی رزمندگان برای حضور در جبهه که توسط گروه مقاومت در سیوند اجرا میشد ۲۰ آبان ماه سال ۱۳۶۰ در حین برنامه صبحگاهی با اتوبوسی تصادف کرد و به لقاءالله پیوست و به عنوان اولین شهید سیوند در گلزار شهدا به خاک سپرده شد. بعد از مدت کوتاهی پدر شهید علی اصغر تصمیم گرفت با حضور خود در جبهه آرزوی فرزند عزیزش را تحقق بخشد و پس از مدتی حضور در کنار رزمندگان مجروح شد و به درجه جانبازی نائل گردید و به افتخارات خانواده خود افزود.

از شهید علی اصغر وصیت نامه ای به جا نمانده است امّا اخلاق و رفتار او الگوی مناسبی برای نوجوانان عزیز می.باشد این شهید عزیز در عمر کوتاه خود درس بزرگ ایثارگری را به همه آموخت، بسیار مؤدب و مهربان بود و هرگونه کمکی نسبت به نیازمندان از او بر می آمد کوتاهی نمیکرد، به بزرگان احترام فراوان میگذاشت و با اینکه تنها فرزند پسر خانواده بود در امر خانه داری به مادر عزیزش کمک میکرد.

 پس از شهادتش پیرمردان و پیرزنان نیازمندی بودند که در فراق او میگریستند و این نشان از محبّت او به بزرگان بود، شهید علی اصغر با حضور در مسجد و برپا کردن نماز و فراگیری امور دینی در جهت رشد بعد معنوی خود کوتاهی نمیکرد، خداوند بزرگ روح عزیزش را شاد و او را قرین رحمت واسعه اش نماید. 

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

================

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۱۲
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : عزیز آقا کشاورز

تاریخ تولد : ۱۳۴۷

تاریخ شهادت : ۱۳۶۶

عملیات : والفجر ۱۰

تحصیلات : سیکل

شهید بزرگوار عزیز آقا کشاورز ، در خانواده ای مذهبی و نظامی ، سال ۱۳۴۷ در بخش هویزه محل خدمت و مأموریت پدرش به دنیا آمد . با انتقال پدر به آباده فارس تا دوم ابتدایی در این شهر مشغول تحصیل شد و سال ۱۳۵۴ به مرودشت منتقل شدند، این فراز و نشیب زندگی از او چهره ای مصمم و با توکل به خدا و اهل عبادت و نماز و کار و تلاش ساخته بود .

سال ۱۳۶۴ در کارخانه قند مرودشت به طور موقت مشغول کار شد و سال ۱۳۶۵ به عنوان بسیجی داوطلب به جبهه های جنگ اعزام شد و در منطقه فاو مدت ۴۵ روز فداکاریهای فراوانی از خود به نمایش گذاشت. عشق او به خدا و بندگی و دفاع از وطن اسلامی و ناموس و عزّت و شرف، لحظه ای برای او آرامش نمی گذاشت.

او همیشه گوش به فرمان حضرت امام (ره) و آماده برگشت به جبهه بود و به دیگران توصیه میکرد امر امام (ره) و را اطاعت کنند. شور و شوق حضور در کنار رزمندگان او را متحول کرده بود . با اینکه پدرش در کار خاص نظامی خودش زحمت می کشید، امّا این موضوع او را از رفتن به جبهه باز نداشت چون به دین و اسلام بهای فراوان می داد و وظیفه خود را با پدر یکی نمی دانست که بخواهد توجیه کند چون پدرم در جبهه و جنگ و مأموریت است  پس من دیگر تکلیفی ندارم، او با توجه به سن جوانی و آن شور و عشق حسینی در سال ۱۳۶۵ تنها راه رفتن به جبهه را خدمت سربازی می دانست و بهترین جایگاه را برای روح متعالی خود سپاه پاسداران می شناخت.

او پس از گذراندن دوره آموزشی از طریق سپاه به لشکر ۱۹ فجر منتقل شد. شهید عزیز آقا در عملیات فاو در کنار همرزمان دلیر خود صحنه هایی از عشق و شور عاشورایی را به نمایش گذاشت و پس از اتمام عملیات چندروزی به مرخصی و دیدار خانواده آمد. در تاریخ ۶۶/۱۱/۲۰ پس از مرخصی کوتاهی دوباره به محل خدمت خود برگشت و داوطلبانه عازم جبهه حلبچه به عنوان متصدی پدافند ضد هوایی نقش آفرینی کرد.

شهید عزیز در ۶۶/۱۲/۲۸ بوسیله هواپیمای دشمن بعثی در حلبچه به شهادت رسید. بنا به اظهار فرماندهی سپاه مستقر در منطقه شهید کشاورز قبل از شهادت یکی از هواپیماهای دشمن را بوسیله پدافند خود سر نگون می کند. علاوه بر رزمندگی و رشادت و ایثار و دیانت باید اضافه کرد که شهید عزیز آقا کشاورز بسیار شیرین زبان و خوش اخلاق و همواره با لبخند بود. ضمن کار و تلاش تحصیل را فراموش نکرد، از مداحان آقا ابا عبدالله(ع) به شمار می رفت، دوستان او در کارخانه قند مرودشت با اینکه مدت کوتاهی با شهید والامقام برخورد داشتند پس از سالها هنوز از خوش برخوردی و اخلاق نیک و روح متعالی و بزرگواری او سخن میگویند. او نسبت به خانواده و در احترام گذاشتن به پدر و مادر بسیار متواضع و مهربان بود. در برپایی مراسم مذهبی و ایام الله شوق فراوان داشت بیشتر مطالب و نامه و مقاله خود را با این شعر آغاز می کرد: ؟؟؟؟؟؟

========

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

=============

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۱۰
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی علی کشاورز

تاریخ تولد: ۱۳۳۱

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰

عملیات فتح آبادان

تحصیلات سیکل

شهید علی کشاورز در اوج تجاوز رژیم بعثی عراق به همه زندگی پشت پا زد و به جبهه های جنگ عزیمت نمود با اینکه صاحب همسر و دو فرزند بود دعوت امام خمینی را لبیک گفت و برای دفاع از انقلاب اسلامی و وطن سختی دوری و هجران عزیزانش را به جان پذیرفت و با نثار خون خود مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و ظالمان و منتقدان خانه نشین زد و از خود اسوه ای نمونه در برابر متجاوزان برای همیشه به یادبود گذاشت.

شهید عزیز در عملیات فتح آبادان با شور و شوق فراوان آماده دفاع از خاک گلگون وطن اسلامی گردید و در این راه و برای رهایی آبادان از سیطره حاکمان نیروهای دشمن بعثی تمام تلاش خود را به کار بست تا جایی که خون و جان خود را تقدیم کرد. او به ما درس آزادی و آزادگی داد امیدواریم به این بیندیشیم و بدانیم که آزادی و سرفرازی و استقلال امروز مملکت اسلامی در گرو خون شهدا است و شهید کشاورز یکی از این نمونه میباشد او مظهر خوش اخلاقی و کار بود. در شرایط سخت زندگی با متانت و صبر به جنگ مشکلات میرفت و در برابر هجوم ناگواریها هیچ وقت صفا و صمیمیت اخلاقی خود را از دست نمیداد، نسبت به خانواده بسیار رئوف و با بزرگان به دیده احترام و با خردسالان با بزرگواری برخورد میکرد. این خصلتهای خدایی از او بنده ای ایثارگر ساخته بود که با حضور در جبهه و نثار جان خود وجهه عملی به آنها بخشید.

شهید عزیز در قسمتی از وصیت نامه اش مینویسد: «طبق شریعت اسلام بر هر فرد مسلمانی واجب است که در برابر دشمن ایستادگی کند و بنده وظیفه خود دانستم به جبهه بروم و دین خود را ادا کنم پدر و مادر و همچنین برادر و خواهر و همسر و فرزندانم در این مدت که با شما زیسته ام، امیدوارم مرا مورد عفو و بخشش خود قرار دهید. کلام زیبا و ساده و خلاصه شهید کشاورز نشان از اعتقاد راسخ او به دینداری و احترام به بزرگان میباشد که خواننده را در عین سادگی تحت تأثیر قرار میدهد. خدای بزرگ او را با جمیع شهدا در جوار آقا امام حسین (ع) سرور و سالار شهیدان محشور نمایدو بر ما منت گذارد تا از زیارت و شفاعت آنان برخوردار شویم

==================================

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۵ دی ۰۲ ، ۱۱:۰۸
هیئت خادم الشهدا

 

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی محمد اسماعیل کاظم پور

تاریخ تولد ۱۳۴۲

تاریخ شهادت ۱۳۶۲

درگیری با گروهکهای ضدانقلاب کردستان

تحصیلات دیپلم

انسان به عنوان موجودی که خداوند او را به بهترین وجه خلق کرده در قرآن مورد تکریم واقع شده و راه سعادت و تکامل را در اختیارش قرار داده تا از طریق آن به خدا برسد و شهادت یکی از راههای رسیدن به این هدف مقدس است.

شهید عزیز محمداسماعیل در اوج جوانی این مسیر و هدف را بر تمام امیال دنیوی ترجیح داد و راهی جبهه های حق گشت تا با نثار جان و خون خود به تکامل الهی برسد. شهید عزیز در خانواده ای زندگی میکرد که از

ابتدای کودکی با خدا و مسجد و اذان انس داشتند، پدر بزرگوارش افتخار خادمی مسجد جامع سیوند را داشت و مردم غیور و شهیدپرور خدمات زحمات و صدای اذان این خادم مخلص را که تمام عمر ادامه داشت فراموش نمی کنند و شهید در چنین خانواده و با این روحیات الهی رشد کرد و در دامان پدر و مادر خود درس خداشناسی و مبارزه با فقر و کار کردن را تجربه کرد او در خانواده فقیر خود یاد گرفت که باید مرد کار و تحصیل و خدمت رسانی به بندگان خدا باشد بنابراین هم درس میخواند و

هم کار میکرد.  دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را همراه با کار فراوان پشت سر گذاشت و وارد دبیرستان شد. او دیپلم خود را گرفت و سپس به سربازی رفت.

از خصوصیات این شهید عزیز آنکه با پیروزی انقلاب اسلامی همراه با سایر مردم در مبارزه با رژیم طاغوت سر از پا نمیشناخت و با شرکت در راهپیمایی علیه حکومت شاه ظالم و پخش اعلامیه و حضور فعال در مسجد عشق و علاقه اش را به اسلام و انقلاب به نمایش میگذاشت او برای رفتن به جبهه روزشماری میکرد و این در حالی بود که برادرانش در جبهه های حق علیه مزدوران بعثی میجنگیدند اما صبر و تحمل بیش از این نداشت و سربازی بهانه خوبی شد که به آرزوی دیرینه خود که حضور مستمر در جبهه ها و همراهی و همگامی با رزمندگان اسلام را دنبال میکرد برسد با شوق وصف ناشدنی و با توکل به خدا از طریق سربازی پس از گذراندن دوره های مختلف آموزشی به کردستان اعزام شد. شهید فداکار مدت ۶ ماه با تمام وجود در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی و رزمندگان جان بر کف در جبهه ماند و انجام وظیفه کرد. سرانجام روح بزرگ و ملکوتی اش که بیش از این تاب تحمل ماندن در این دنیای فانی را نداشت در درگیری و مبارزه با ضدانقلابیون خدانشناس منطقه بوکان کردستان به سوی خدا پر کشید و به شهادت رسید.

این شهید عزیز بسیار خوش رو و مؤدب بود به بزرگان احترام میگذاشت و در انجام کارهای خیر پیشتاز بود. اهل ورزش بود و در کنار کار و تحصیل به فوتبال و والیبال و ورزش باستانی میپرداخت. به راستی شهید بزرگوار منش پهلوانی داشت و خدمت کردن به بندگان خدا را افتخار عمر با برکتش می دانست.

عشق و علاقه او به امام خمینی (ره) در وصیت نامه اش نقطه عطفی است و از ایشان به عنوان پیر پارسا و اسوه تقوی یاد میکند، شهید عزیز زندگی را امتحان الهی میدانست و از خداوند درخواست میکرد از این امتحان سربلند بیرون بیاید و در برابر مشیّت او تسلیم محض بود در قسمتی از وصیت نامه اش عاجزانه از

خداوند درخواست میکند که شهادت را نصیبش کند و اینها همه نشان از عظمت روح و بزرگی او است.

شهید محمداسماعیل در اوج جوانی به همه خواسته های دنیایی پشت پا زد و در این اندیشه بود که چه کند تا رضای الهی را جلب نماید. به دوستانش سفارش میکرد که ذلّت را نپذیرند و در راه خدا به خود خستگی راه ندهند. او از امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) و آقا علی اکبر (ع) به عنوان الگوهای همیشه زنده تاریخ یاد میکرد و به همه پدران و مادران و جوانان یادآوری میکرد که در مسیر زندگی از این سه بزرگوار درس عزّت و شرف و فداکاری یاد بگیرند تا به سعادت برسند.

سفارش شهید عزیز در فرازی از وصیت نامه اش این گونه است : برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان و تسکین دردها است، همیشه به یاد خدا باشید در راه او قدم بردارید، نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند...

شهید در پایان وصیت نامه اش اشاره میکند الآن که این وصیت نامه را مینویسم دو برادر دیگرم نیز در جبهه ها مشغول خدمت هستند. امید آنکه با مطالعه وصیت نامه شهدای عزیز که هر کدام پیام بیداری برای ما غافلان و اسیران دنیاست به وظیفه کوچک خود در قبال خون مقدسشان عمل کنیم و راه نورانی و مقدس آنها را ادامه دهیم. خداوند روح عزیز و بزرگوراش را قرین دلدادگان راهش و سرور شهیدان آقا امام حسین (ع) قرار دهد و به ما توفیق دهد که در جوار شهدای گرانقدر محشور شویم.

===============

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۶
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

نام و نام خانوادگی علی اکبر کاظمی

تاریخ تولد ۱۳۴۷

تاریخ شهادت: ۱۳۶۱

عملیات محرم

تحصیلات: دوم راهنمایی

وقتی سخن از شهید عزیز علی اکبر کاظمی میشود به راستی از یک نوجوان ۱۴ ساله کلاس دوم راهنمایی چه باید نوشت؟ او در شرایط سنی خاص خود چه وصیّتی میتوانست به امثال ما بکند؟! قلم از نوشتن اوصاف روحانی وجود نازینش و روح بزرگ و خدایی اش عاجز است. علی اکبر گونه به جبهه رفت و در بینامی و بدون ریا عملیات محرم سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید و روح باعظمت و بزرگ او به جمع شهدای کربلا و آقا علی اکبر (ع) پیوست.

انسان واقعاً شرمنده می شود در خصوص این شهید بزرگوار کم  سن و سال و روح مطهرش که بسیار بزرگ است قلم را به نگارش وا دارد اما همین قدر انسان را به فکر فرو میبرد که با چنین شرایطی و اوایل جنگ تحمیلی چه احساس تکلیفی نموده که به همه دنیا و دوران نوجوانی و کلاس و مدرسه پشت کرده و رو به خداوند آورده است؟ یاد این فرموده امام راحل می افتیم که به راستی رهبر ما همان طفل سیزده ساله ای است که نارنجک به خود میبندد و زیر تانک دشمن میرود، شهدا با نثار خون و جسم پاک خود به ما عزت بخشیده اند و شهید علی اکبر کاظمی از این تبار است.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

=======================================

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۴
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : فرج الله صادقی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

تاریخ شهادت : ۱۳۶۴

عملیات : والفجر ۸

تحصیلات : پنجم ابتدایی

شهید بزرگوار فرج الله صادقی از شهیدان عزیز دیار ما، عشق خدایی داشت و به سوی خدا پرواز کرد. در قسمتی از وصیت نامه اش می نویسد « از مردم

می خواهم که دل به این دنیا نبندند ، زیرا دنیا فانی است......

 شهدا چشم دل به نقطه ای دوخته بودند که دنیا و دنیا طلبی برای آنها رونقی نداشت و این همان عشق خدایی بود که آنها را برای رسیدن به آن بی تاب کرده بود.

شهید عزیز صادقی در خانواده ای اهل نماز و عبادت و پاسدار دین و شرف و عزّت امّت اسلامی پا به عرصه وجود گذاشت و خود نیز پرورش یافته این خصوصیات الهی بود.

پس از پایان دوران ابتدایی شرایطی فراهم نشد که به ادامه تحصیل بپردازد و در کنار پدر به کار کردن در امر کشاورزی و باغداری پرداخت و با زحمت فراوان کانون خانواده را گرمی بخشیده بود و همیشه با

یاد خدا و به عشق او در خدمت خانواده و مردم زندگی کرد تا در سن ۱۹سالگی به استخدام کارخانه آزمایش در آمد و در ۲۱ سالگی ازدواج کرد . شهید صادقی در سال ۶۰ به خدمت مقدس سربازی رفت و چون متأهل بود با یکسال خدمت تخفیفی مواجه شد. ایام سربازی را در خدمت میهن اسلامی و دفاع از کشور در اصفهان و کردستان مشغول بود. پس از اتمام این دوران به کارخانه آزمایش برگشت . تا سال ۱۳۶۴ خداوند به او سه فرزند عطا کرد و چهارمین فرزندش هنوز تولد نشده بود که در دی ماه همان سال عازم جبهه های جنگ شد و داشتن زن و فرزند و رفتن به خدمت سربازی بهانه ای نبودند که او عشق به لقاء الله را فراموش کند. پس از روزها رشادت و تلاش فراوان در بهمن ماه سال ۶۴ در عملیات والفجر ۸ با اصابت ترکش دشمن کافر به سرش به فیض شهادت نائل آمد و در تاریخ ۶۴/۱۱/۲۷ در کنار دیگر شهدای گرانقدر آرام گرفت.

شهید فرج ا... خوش اخلاق ، مهربان و با خدا بود . علاقه ی زیادی به فرزندان و خانواده خود داشت. همیشه در پی شاد کردن دیگران و حل مشکلات دردمندان و فقرا بر می آمد . هیچگونه بی حرمتی نسبت به پدر و مادرش انجام نداد به صله رحم اهمیت می داد. اهل ورزش و کوهنوردی بود. گذشت از ارزشهای اخلاقی او به شمار می رفت . با افتخار زندگی کرد و به آرزویش رسید.

===================

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۴۱
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی: شهید علیرضا صبوری

تاریخ تولد ۱۳۴۷

تاریخ شهادت: ۱۳۶۷

عملیات شلمچه

تحصیلات سیکل

شهید علیرضا چهارم آبانماه ۱۳۴۷ در سیوند به دنیا آمد. حضور او از همان اوان کودکی با خانواده ای مذهبی و متدین در آمیخته شد. همراه پدر و مادری مهربان و خداشناس کانون گرم خانواده را رونقی الهی بخشید. دوران ابتدایی را در سیوند گذراند و برای ادامه تحصیل به مرودشت عزیمت کرد. شهید عزیز هم به درس و مدرسه پرداخت و هم در انجام کارهای روزمره یار و یاور خانواده بود. ضمن درس خواندن با توجه به سن کم و کوچکش هر کاری از طرف خانواده و همسایگان به او ارجاع میشد در حد توان و با نهایت دلسوزی انجام میرسانید، این خصلت و خلق پسندیده از او فردی مهربان و دوست داشتنی ساخته بود. چنانچه بعد از سالها دوستان و همسایگان خوبیها و عطوفت او را فراموش نکرده و نخواهند کرد، شرایط به گونه ای رقم خورد که با پایان دوره راهنمایی به سراغ کارهای فنّی از جمله لوله کشی رفت. با کار کردن دقیق و متعهدانه خود نظر صاحبان کار را به خود جلب میکرد و این خوی و خلق نیکو عامل رونق کار او شده بود. خیلی سریع و به خوبی وظیفه ای را که پذیرفته بود انجام میداد تا رضایت ارباب رجوع خود را فراهم نماید با توجه به شرایط جبهه و زمان فرا رسیدن ایام مقدس سربازی با طیب خاطر و داوطلبانه به خدمت رفت تا دین خود را نسبت به میهن و انقلاب اسلامی انجام دهد برای این کار به آباده اعزام و پس از گذراندن دوره آموزش نظامی به معصوم آباد رفت تا چگونگی کار کردن با لودر و ماشینهای سنگین را برای خدمت در جهبه ها فرا بگیرد، پس از آنکه مراحل آموزشی را همراه با تخصصهای لازم پشت سر گذاشت به جبهه شلمچه اعزام شد. شهید عزیز در این منطقه جنگی با تمام توان و عشق به خدا و مملکت اسلامی به دفاع پرداخت و در شرایط سخت و حساس به خصوص در امر ساختن خاکریز فعالیت شبانه روزی میکرد.

خدمات شهید در این زمینه یک سال به طول کشید و چون نیاز جبهه به آبرسانی بود به عنوان راننده تانکر آبرسانی به رزمندگان اسلام فعالیت کرد او در این مدت با همه وجود و بدون وقفه در امر آبرسانی به جبهه ها لحظه ای درنگ نمیکرد. روز سوم خرداد سال ۱۳۶۷ در حالیکه با تانکر آب به سمت رزمندگان میرفت از خودرو خود پیاده شد تا وضو بگیرد و خود را به سنگر همرزمانش برساند وقتی که وضو گرفت و قصد سوار شدن دوباره را داشت تا مأموریتش را انجام دهد گلوله ای از سوی دشمن به سر او شلیک و پس از دقایقی به لقاءالله پیوست. شهید علیرضا راه شهدای کربلا و ساقی علمدار نینوا را پیمود.

روحش شاد و یادش گرامی باد که با نثار خون و جان خود به ما درس فداکاری آموخت و با مهربانی و دلسوزی اش مظلومیت شهدا را به تصویر کشید دوستان و همرزمانش هیچگاه ،فداکاریها اخلاص عبادت و همدلی او را فراموش نمیکنند خداوند او را با

جمیع شهدای کربلا محشور و مورد رحمت خاصش قرار دهد.

===================

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۳۸
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی: کریم علی محمدزاده

تاریخ تولد ۱۳۴۲

تاریخ شهادت ۱۳۶۲

توسط گروهک ضدانقلاب در کردستان

تحصیلات سیکل

شهید عزیز کریم علی محمدزاده در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و با کار و کلاس از کودکی آشنا بود. برای تأمین مایحتاج زندگی هم کار میکرد و هم

درس میخواند، از طرفی بسیار غیرتمند و با خدا بود و  برای دفاع از اسلام و انقلاب و لبیک به فرمان حضرت امام (ره) هیچ واهمه ای به خود راه نمیداد.

 او پس از سالها انتظار در سال ۱۳۶۲ به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از پایان بردن دوران آموزشی به غرب کشور و منطقه کردستان اعزام شد.

پس از ۶ ماه خدمت و حضور فعالانه در جبهه ها در شهریورماه همان سال در درگیری با ضدانقلابیون گروهک دموکرات به فیض شهادت نائل شد و به جمع همرزمان والامقام شهید خود پیوست.

شهید علی بسیار مهربان و خوش اخلاق بود، در قبول مسئولیت قدمی عقب نمیگذاشت او به پدر و مادر خود و خانواده اش به دیده احترام رفتار میکرد، همیشه به دوستانش سفارش خاصی داشت که خوش اخلاق و راستگو باشید چرا که خداوند این دو خصلت نیکو را بسیار دوست دارد. با اینکه از نظر مالی وضعیت مناسبی نداشت و برای تأمین زندگی مجبور بود کار کند اما با این اوصاف از کمک ساندن به محرومان جامعه غافل نبود. از خصوصیات بارز این شهید می توان دستگیری و رسیدگی به فقیران و مستمندان آنگونه که مورد رضای خداوند تعالی است نام برد. بدون اینکه بر کسی منت گذارد آنچه را که در توان داشت برای حل مشکل نیازمندان ارائه می کرد.

خداوند روح نازنینش را از رحمت و برکات خاص خود برخوردار کند و ما درماندگان واقعیی را به پاس خوبی و پاکی و ایثار این عزیزان ببخشد.

===================

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۳۶
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : محمد قاسم مظفری

تاریخ تولد: ۱۳۴۷

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵ عملیات : کربلای ۵

تحصیلات : دیپلم

شهید گرانقدر محمد قاسم مظفری از جوانان عزیز و شهدای مظلوم دیار ما است. بسیار دوست داشتنی و با نماز و اهل عبادت و حامی مستضعفان و محرومان و یاور مهربان پدرو مادر و خانواده و علاقمند به تحصیل بود. این خصوصیات از او جوانی برومند ساخت که بی شک شایسته شهادت بود. روح بلند او با امور دنیوی سازگاری نداشت و در سن ۱۶ سالگی شور و عشق حسینی و علاقه فراوان او به حضرت امام خمینی (ره) تحولی در فکر و ذهنش به وجود آورد که با رفتن به جبهه کامل شد. سن کم و چهره معصومانه اش باعث شد به او بگویند با این شرایط نمیتوانی به جبهه اعزام شوی، انشاء الله بزرگتر که شدی شما را به جبهه میفرستیم، این برخورد فرصتی به شهید عزیز داد که بیشتر فکر کند و درس را تا دیپلم ادامه دهد و از طرفی به درجه ای از شناخت برسد که با آمادگی کامل خدا را ملاقات نماید، این بود که در سن ۱۸ سالگی از طریق بسیج راهی جبهه های حق علیه باطل شد. عجیب این که یک دوره ی دو ساله خودسازی و به خود آمدن و تحصیل علم، رشد معنوی و ایمانی قوی را در یک دوره کوتاه مدت بیست و پنج روزه برای او به ارمغان آورد و پس از این اقامت کوتاه در جبهه به سر منزل مقصود رسید و به سوی خدا پر گشود.

شهید مظفری بسیار اجتماعی، متین و با احساسات بود، چهره ای بًشاش داشت و همیشه در احترام گذاشتن به بزرگان پیشی میگرفت . عشق به خدا و دیدار دوست ، معنی و مفهوم نماز و عبادت را برای او شیرین کرده بود و همیشه با یاد خدا زندگی می کرد ، اهل مسجد و عبادت و از عاشقان امام حسین (ع) به شمار میرفت . حضور او در مراسم مذهبی نشان از عشق و علاقه اش داشت . نسبت به دیگران

مهربان و در درس خواندن جدی بود، کاری که به عهده می گرفت تا پایان انجام می داد. شهید عزیز محمد قاسم برای ادامه تحصیل سختی ها و دوری

از خانواده را تحمل کرد و همچنان در پی کسب علم با شور و شوق به مدرسه رفت. گرچه تقدیر چنان شد که به سوی خدا پرواز کند اما اندیشه های او در پرورش دو بعد ایمان و علم ، نشان از رشد علمی او داشت شهید عزیز ، مظفری ، در انجام کارها بسیار دقیق ، پیگیر و با سرعت عمل بود . رفتار مهربانانه او با اطرافیان فراموش نشدنی است. از کار کردن در

زمین کشاورزی و مغازه برای تأمین هزینه زندگی و حل مشکلات ابائی نداشت. با ورزش ارتباطی تنگاتنگ داشت و بسیار با گذشت بود. با روحیه ی ممتاز او و شخصیت الهی اش، افتخاری بجز شهادت در انتظارش نبود.

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۳۴
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : محمد حسن ملایمی

تاریخ تولد: ۱۳۴۶

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲

عملیات : والفجر یک

تحصیلات : دوم دبیرستان

شهید عزیز و بزرگوار محمد حسن ملایمی از شهدای گلگون کفن دوران دفاع مقدس و از رزمندگان نوجوان و عاشقی بود که در سن ۱۶ سالگی به درجه رفیع شهادت نایل آمد . روح بزرگ و وجود سراسر نور و معنویت او باعث شده بود کمی سن و نوجوانی اش نیز بزرگ جلوه کند. رفتار و اخلاق و اهمیت دادن به نماز و رعایت احترام به دیگران و والدین در حین تحصیل و کلاس مدرسه مثال زدنی بود .

شهید ملایمی هنگام عزیمت به جبهه ، از طریق ،نوار وصیتنامه ای با زبان خود بیان کرده که برای ما درس بزرگی است.  پس از شهادت، این سخنان پر شور او از رادیو پخش شد . فرازهایی ازوصیت این شهید عزیز را به رشته تحریر در می آوریم تا روح بلند او و همچنین عظمت و معنویت آن دوران پر از عشق و شور و نور حسینی را که وجود امثال شهید محمد حسن را فرا گرفته بود درک کنیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

از شوق رفتن به جبهه در پوست خود نمی گنجم ، وای بر من که در گناه غرق شده ام و میترسم که دیگر فرصتی به دست نیاورم تا جبران اعمال خود را بکنم .... ای امّت شهید پرور مسجد سنگر است ، سنگرها را حفظ کنید . نماز جمعه و جماعت و دعای کمیل را هرچه با شکوه تر در مساجد بر پا نمائید، خواهران حجاب شما کوبنده تر از خون سرخ شهید است، برادران عزیز تحصیل شما در این مقطع زمان خروشانتر از خون شهید است..

شهید عزیز ملایمی به آرزوی خود که شهادت بود رسید، به رزمندگان اسلام عشق می ورزید و از اینکه در کنار آنها بود احساس خوشحالی می کرد . او مرد رزم و جبهه و سنگر مدرسه بود . هم در بعد دین و عبادت پیشقدم بود و هم توصیه به درس خواندن و ادامه تحصیل می کرد...

در عشق ورزی به نماز و روزه و تزکیه نفس کوتاهی نمیکرد. او و برادر عزیز شهیدش، دو تن از شهدای والامقام مملکت اسلامی هستند که در کوچکی سن، درس بزرگ عزّت و شرف به ما دادند .

======================

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : عباس ملایمی

تاریخ تولد: ۱۳۴۸

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲

عملیات : منطقه دشت عباس

تحصیلات : سوم راهنمایی

شهید عزیز و نوجوان فداکار، عباس ملایمی زمان شهادت فقط ۱۴ سال سن داشت ، در عین پاکی و به دور از افکار شیطانی و گناه به زیارت حق نایل شد. خانواده محترم شهیدان ملایمی هنوز چهارماه از شهادت فرزند دلبندشان شهید محمد حسن ملایمی نگذشته بود که گل دیگری چون عباس را تقدیم بارگاه الهی و انقلاب اسلامی کردند. شهید عباس دو سال از برادر عزیزش شهید محمد حسن کوچکتر بود . شهادت برادر بزرگتر آنچنان او را تحت تأثیر قرار داده بود که آرامش را در ادامه دادن راه پر سعادت او می دانست و حضور در خانواده و مدرسه او را راضی نمی کرد. شهید عباس با آن سن کم و دوره نوجوانی از طریق لشکر ۱۹ فجر به جبهه اعزام شد، عشق او نشأت گرفته از عاشورا و شور و شوق حسینی (ع) بود که با مداحی و خادمی اهل بیت در وجودش تجلی کرده بود از همین طریق موفق شد به جبهه اعزام شود . چون شرایط سنی او اجازه نمی داد که به عنوان رزمنده به جبهه برود. سن کم شهید عزیز هیچ بهانه ای نبود که او را از انجام واجبات باز دارد . به نوحه خوانی و مداحی اهل بیت اهمیت میداد. او آنقدر کوچک بود که وصیتنامه ای از خود بجا نگذاشت ، امّا حضورش در مساجد و شرکت در نماز جماعت از او الگویی برای نوجوانان محل ساخته بود ، در جبهه با نوحه سرایی تیر محکمی به قلب دشمنان اسلام میزد تا اینکه در ۶۲/۵/۱۶ چهار ماه پس از شهادت برادرش محمد حسن در دشت عباس به شهدا پیوست.

 ++++++

روحشان شاد، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۳۲
هیئت خادم الشهدا

بسم ربالشهداء والصدیقین

نام و نام خانوادگی: حسن فرهنگیان

تاریخ تولد ۱۳۴۰

تاریخ شهادت: ۱۳۶۷

عملیات سومار

تحصیلات دیپلم

شهید عزیز حسن فرهنگیان از رزمندگان اسلام و مدافعان وطن اسلامی در اوج تجاوزات رژیم بعثی عراق سال ۱۳۶۷ به جبهه اعزام و در منطقه غرب کشور در جوار دیگر همرزمان دلاور میهن اسلامی به مبارزه با کفر پرداخت. این روحیه شهادت طلبی و ایثارگری به زمانی برمی گشت که او در اوج نوجوانی همراه با پیروزی انقلاب اسلامی بود، روزهایی که در پخش اعلامیه و نوار سخنرانی حضرت امام خمینی (ره) مشکلات را به جان میخرید و در راهپیماییها فعالانه شرکت میکرد، او به همراه دوستانش به شعارنویسی بر روی دیوارهای شهر میپرداخت و در صف تظاهر کنندگان شعار مرگ بر شاه سر میداد، شهید عزیز با چنین روحیه ای دفع متجاوز را از خدا طلب میکرد و دوست میداشت توفقق پیدا کند تا در جبهه های حق علیه باطل نیات خدایی خود را به منصه ظهور بگذارد و غرب کشور و سومار محل رهایی روح بزرگوار و خدایی او از جسم عزیزش گردید خردادماه سال ۱۳۶۷ در عملیات سومار غرب کشور به شهادت رسید و به خدای خود پیوست. شهید فرهنگیان عاشق شهادت بود و بارها قبل از آن برای مادرش مطرح کرده بود و از مادر درخواست داشت که برایش دعا کند او بسیار مردمدار و حامی مظلومان بود، از کار و تلاش خسته نمیشد بسیار مهربان و نسبت به خانواده باگذشت عمل می.کرد با آشنایان و همسایگان به احترام رفتار میکرد غیرت و حیا از خصوصیات ویژه این شهید عزیز است طوری که آشنایان و نزدیکان که رابطه ی نزدیکتری با او داشته اند برای تسریع در حل مشکلات و عنایت خداوند به مزار این شهید عزیز رفته و او را واسطه قرار میدهند درود خدا بر شهیدان راه حق و آزادی و سلام بر شهید عزیز فرهنگیان که با نثار خون خود از هویت اسلامی و انقلابی ما دفاع کردند و باعث سرافرازی و سربلندی ما در جامعه امروزی شدند خداوند این شهید گرانقدر را همراه با سایر شهدا از برکات خاص و رزق ملکوتی خود برخوردار نماید و بر ما منت گذارد تا بتوانیم راه آنها را ادامه دهیم...

======================================

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۱۱:۰۲
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : کرامت الله میرزائی

تاریخ تولد: ۱۳۴۱

تاریخ شهادت : ۱۳۶۰ عملیات : بستان

تحصیلات : سیکل

شهید والامقام کرامت میرزایی از پیشتازان شهدا در جنگ تحمیلی است . او مرد رزم و مقاومت و از سربازان رشید اسلام بود، از آنجایی که عشق و علاقه فراوانی به اسلام و حفظ وطن اسلامی و دفاع از ناموس و دین داشت با رفتن به خدمت مقدس سربازی آماده مبارزه علیه کافران شد، اوایل جنگ که دشمن بعثی متجاوز به غرب و جنوب کشور حمله کرد موقعیت خاصی را برای رزمندگان اسلام بوجود آورد و دشمنان دین و عزّت و شرف امت اسلامی همه در کمین بودند تا ببینند چگونه انقلاب اسلامی سقوط می کند.

شیطان صفتان لحظه شماری می کردند اما خداوند به حرمت خون شهدای گرانقدری همچون شهید میرزائی که از طلیعه داران شهدای جنگ تحمیلی هستند نگذاشت که این سرزمین اسلامی به دست دشمنان خدا و دین او بیفتد.

شهید میرزایی با همرزمان خود درس عزّت و آزادگی به ما دادند تا ،امروز آسوده و با افتخار زندگی کنیم. شهید عزیز کرامت ، پس از ۹ ماه انجام وظیفه در عملیات بستان توسط کافران بعثی به شهادت رسید و به جمع عزیزان خدا پیوست.

 این شهید بزرگوار در خانواده ای مذهبی زحمت کش همراه با کار و سختیهای فراوان رشد کرده از افتخارات ایشان همین بس که با نماز و عبادت بزرگ شد و از کار کردن در اشکال مختلف از کشاورزی و کارگری هراسی نداشت .

او بسیار مهربان و با گذشت و در عین حال خوش رفتار و خوش برخورد و نسبت به پدر و مادر و خانواده متواضع و فروتن و با گذشت بود، یکی از خصلتهای نیک این شهید عزیز این است که به خاطر حفظ سلامتی و جان همرزم خود در بستان که بر اثر ترکش مجروح شده بود خود را روی ایشان می اندازد تا او سالم بماند و جسم مبارک خودش آماج ترکش دشمن میشود و به شهادت میرسد .

شهید میرزایی بسیار ساکت و به دور از تبلیغات ریا کارانه وظیفه خود را انجام میداد. قبل از شهادت از ناحیه دست مجروح شده بود و نزدیکترین دوستان او متوجه نشدند، حاضر نبود که در هیچ شرایطی دوستان و آشنایان را ناراحت کند و همیشه با بزرگواری برخورد میکرد...

=========================

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

منبع متن بالا : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

==============================

مرجع عکس لوح تقدیر بالا و متن زیر از سایت بسیار زیبای شهدای ناجا، حتماً بازدید کنید

آسمان صاف و آبی سیوند در چهاردهم شهریور نظاره‌گر تولد کودکی از تبار آلاله‌های خونین‌کفن بود. «کرامت‌ میرزایی» در هوای پاک و محیطی عاری از ریا پرورش یافت. و پایبندی به اصول دینی را از خانواده‌اش فرا گرفت. دوره‌ی دبستان را با موفقیت پشت سر گذاشت، و کم کم به سن بلوغ رسید. و در کارهای کشاورزی یار و مددکار پدرش بود. در به مقصد رسیدن کاروان انقلاب اسلامی سهم زیادی داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت گروه مقاومت بسیج درآمد. و به نگهبانی در سطح شهر می‌پرداخت. تا اینکه در سال پنجاه و نه به خدمت مقدس سربازی رفت. دوره‌ی آموزشی را در مازندران گذراند. و برای دفاع از اسلام و میهن به طور داوطلبانه به خوزستان و اهواز عزیمت کرد. رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد. و چندین بار مجروح گردید. و هر بار پس از بهبودی به میدان نبرد شتافت. شهید بزرگوار در آذر سال شصت در اثر اصابت تیر بعثیون کافر به جمع شهدای سعادتمند پیوست.

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

۰ نظر ۱۴ دی ۰۲ ، ۰۶:۴۸
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : خداوردی غلامی

تاریخ تولد: ۱۳۴۲

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵

عملیات ؟

تحصیلات : سیکل

شهید عزیز خداوردی غلامی از سربازان رشید اسلام و از رزمندگان جبهه های حق علیه باطل انگیزه رفتن خود را به جبهه پاسداری از اسلام و مسلمین و دفاع از مستضعفین و اجرای فرمان رهبر کبیر انقلاب و ادامه دادن راه شهدای عزیز میدانست، او میگفت: وقتی مطمئن هستم که مرگ به سراغم می آید چه بهتر که در راه دفاع از وطن اسلامی و عزّت و شرف میهنم باشد.

به فرموده رهبر انقلاب ایمان داشت که چه کشته شویم و چه بکشیم پیروزیم ، عشق به شهادت او را به سوی جبهه کشاند و سعادت الهی نصیبش شد و به درجه رفیع شهادت رسید .

در پیامی از خواهر بزرگوارش میخواهد که حجاب خود را رعایت کند که همچون تیری به قلب دشمن است . او اهل نماز و مسجد و عبادت و بندگی خدای بزرگ بود، برای احیای اسلام و دفاع از میهن اسلامی حاضر شد جان خود را تقدیم کند با این حال از مادر و خواهران و تمام مردم عذرخواهی میکند و حلالیت می طلبد . راستی شهدا همه چیز خود را تقدیم اسلام کردند تا امروزه ما آسوده زندگی کنیم و بدون اینکه عزّت و شرفمان لگد کوب دشمنان دین و اسلام و آزادی شود . حال وظیفه ما چیست؟ دقت کنیم شهدای گرانقدر ادای دین کردند و به سوى خدا شتافتند و هیچ طلبکار نیستند، آیا این پیام آنها که فقط در خواست می کنند که حلالشان کنیم ما را به فکر وا نمی دارد و ما را شرمنده و خجالت زده نمی کند؟ با اینکه شهیدان عزیز اهل نماز و عبادت بودند ، زن و زندگی داشتند توجه کرده ایم که درس خواندن را جزئی از زندگی خود قلمداد می کردند؟ آیا جوانان و دانش آموزان عزیز ما نباید به خود بیایند و قدری بیشتر فکر کنند و با بال ایمان و علم در دنیای امروزی پرواز کنند؟

شهید خداوردی در سن ۷ سالگی مادر خود را از دست داد و با کمبود امکانات از محل خود به مرودشت رفت تا بتواند ادامه تحصیل دهد . او هم کار می کرد و هم درس میخواند پس از پایان دوره راهنمایی به علت اینکه تنها

فرزند پسر خانواده بود از خدمت سربازی معاف شد. اما این نمیتوانست او را از رفتن به جبهه باز دارد و معافیت را نوعی انجام تکلیف بداند . شهید عزیز در سال ۶۳ ازدواج کرد و نتیجه آن یک فرزند پسر بود که می توانست از رفتن او به جبهه جلوگیری کند اما دل شهید در کنار رزمندگان و عشق به خدا در تب و تاب حضور میسوخت، سال ۶۵ در منطقه شلمچه به آرزوی دیرینه خود دست یافت. روح لطیف و مهربان و خوش اخلاقی او را اطرافیان و دوستان و سایر همرزمانش فراموش نمیکنند. از نماز خواندن و راز و نیاز با خدا هرگز غافل نمی شد . بسیار آرام بود و ساده زندگی می کرد.

=========================

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

۰ نظر ۱۳ دی ۰۲ ، ۲۲:۰۷
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی: غلامحسین محمودی

تاریخ تولد ۱۳۴۲

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵

عملیات کربلای ۴

تحصیلات دیپلم

مرد بی ادعای جنگ، خدمتگزار بی منت، عاشق شهادت و ایثارگری، سردار برومند دوران دفاع مقدس، رزمنده خستگی ناپذیر جبهه ها شهید عزیز غلامحسین محمودی که به راستی با حضور مستمر خود در طول ۶ سال جنگ بی امان با کافران بعثی در بی ادعایی و بی نامی....... تنها به عشق معبود سر بر سجده درگاه الهی می گذاشت و آنچه را در توان داشت در طبق اخلاص می نهاد.

شهید غلامحسین در یک خانواده مذهبی پا به عرصه حیات گذاشت و با توجه به شغل پدر که در خدمت ارتش بود همراه با او مشکلات زندگی را به جان خرید و با تغییر محل مأموریت پدر از شهری به شهر دیگر نقل مکان می کرد اما مانند سایر شهیدان عزیز از تحصیل و کار کردن غفلت نورزید.

با پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی دوران دبیرستان را همزمان با حضور در جبهه ها پشت سر گذاشت. او منشی الهی داشت و روح بزرگوارش در جسم او نمی گنجید و ضمن درس خواندن و کار کردن حضور در جبهه را امری ضروری و واجب می دانست.

 با شروع جنگ تحمیلی،  گوش به فرمان امام (ره) در کنار سایر همرزمانش عازم جبهه های حق علیه کافران بعثی شد و مدت ۶ سال رشادتهای فراوانی از خود به جا گذاشت و علیرغم مجروحیت و تحمل صدمات جسمانی با روحیه ای خدایی عاشق خدمت بود.

کار کردن بدون منّت و کمک رسانی جسمی و مالی به بینوایان و مستمندان از او چهره ای دوست داشتنی ساخته بود. بی ریا در خدمت مردم نیازمند سر از پا نمی شناخت. وقتی از جبهه بر می گشت در مدت مرخصی به دنبال کسانی می گشت که نیازمند کمک او در حد توانش بودند و بدون مزد و خودستایی کار نیازمندان را به سرانجام می رساند و بدون آنکه چشمداشت مالی داشته باشد تنها دلخوشی اش دعای خیر آنها بود که دوباره به جبهه بر می گشت... مردم شریف سیوند خاطره از خودگذشتگی های این شهید دلاور را فراموش نخواهند کرد و یقیناً بی سرپرستان و نیازمندان کمکهای بی دریغ او را در قلب خود ثبت کرده اند.

اگر کسی نیاز به کندن باغ داشت یا توانایی آوردن کپسول گاز را نداشت یا فردی در امر خانه سازی از لحاظ نیروی کارگری مشکل داشت شهید غلامحسین به خاطر رضای خدا و بدون اینکه مزدی دریافت کند با تمام وجود در خدمت آنها بود. همین روحیه خدایی و اخلاق اسلامی و برخورد انسانی شهید عزیز است که در وصیت نامه اش نیز متجلی می شود. او در قسمتی از وصیت نامه اش پدر مهربانش را خطاب قرار میدهد که در خدمت مردم باشد و تا می تواند به آنها کمک کند. همچنین یادآوری می کند که وقتی پدر و مادر شهدا را می بینم از اینکه عزیزانشان شهید شده اند و من هنوز زنده ام خجالت می کشم...... و به همین خاطر دائم از مادر عزیزش تقاضا می کرد برایش دعا کند تا او هم به جمع همرزمان شهیدش بپیوندد.

خداوند بعد از امتحانات فراوان و رشادتهایی که او در جبهه ها از خود نشان داد سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ روح ملکوتی اش را به درگاهش پذیرفت و او را مورد رحمت خاصش قرار داد به امید آنکه ما نیز از دعا و شفاعتش برخوردار شویم. انشاءالله خداوند او و همرزمانش را همنشین یاران امام حسین (ع) قرار دهد.

=========================

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

۰ نظر ۱۳ دی ۰۲ ، ۲۱:۴۰
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید بزرگوار بهادر کارگر فرزند مرحوم دریاقلی و مرحومه عطری گل زارع در تاریخ پانزدهم مهر ماه 1345در خانواده متدین و زحمتکش در روستای هشتیجان از توابع مرودشت دیده به جهان گشود.

پدرش به کار کشاورزی و دامداری سنتی اشتغال داشت و مادرش که از اهالی روستای خلف طاحونه بود علاوه بر خانه داری در تمام امور به شوهرش کمک می کرد.

شهید فرزند اول خانواده بود و چهار برادر و سه خواهر دیگر نیز داشت و از کودکی کمک حال پدر و مادر بود.

شهید دوران تحصیل ابتدائی را در روستای زادگاهش و دوه راهنمائی را در مرودشت گذراند و برای کمک به معیشت خانواده ترک تحصیل کرد و به همکاری با پدر پرداخت.

همزمان با تحصیل او در دوره راهنمائی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در سال 1357 به پیروزی رسید و رژیم ستمشاهی به زباله دان تاریخ پیوست.

هنوز چیزی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که جهانخورانی که دستشان از منابع ایران قطع شده بود با حمایت از صدام جنایتکار، جنگی تمام عیار به کشور ما تحمیل کردند که اکثر کشورهای غربی و عربی در این جنگ نابرابر به دشمن متجاوز ما کمک می کردند.

در این عرصه مردان با غیت و حماسه ساز با استمداد از نیروی ایمان و عشق به وطن و دفاع از ناموس و کیان میهن پرداختند و با بذل خون خویش باعث شکست دشمنان ایران اسلامی شدند که یکی از آن جوانمردان دلاور شهید بهادر کارگر بود.

ایشان که از اعضای فعال پایگاه مقاومت روستای هشتیجان بود در جبهه های نبرد حق علیه باطل نیز حضور داشت و در عملیات کربلای چهار در جزیره مجنون به شهادت رسید.

روش شهادت این پاسدار وظیفه شجاع به اینگونه بود که قایقی که شهید کارگر سکاندار آن بوده مورد حمله نیروهای عراقی قرار می گیرد و واژگون می شود، شهید بهادر نیز در سرنگونی قایق در تاریخ 4/10/1365 به شهادت می رسد و به جمع عاشورائیان زمان ملحق می گردد.

ایشان ازدواج نکرده بود و از لحاظ اخلاقی فردی بسیار فعال، درستکار، امانتدار، خوش برخورد، خنده رو و با غیرت بود، قدی نسبتاً بلند و بدنی ورزیده داشت و در کارهایش سریع و چابک بود.

ایشان علاوه بر فعالیتهای کشاورزی و مذهبی و انقلابی به ورزش نیز علاقه داشت و عضو تیم فوتبال روستا بود.

مزار مطهر این شهید گرامی در آرامستان زادگاهش در جوار حرم مطهر امام زاده عبدالله، از منسوبین به حضرت موسی ابن جعفر علیهم السلام قرار دارد.

لازم به ذکر است که پدر و مادر شهید و یکی از برادرانش نیز از دنیا رفته اند و در جوار مزار شهید دفن گردیده اند

روحشان شاد و یادشان گرامی

۰ نظر ۱۳ دی ۰۲ ، ۱۵:۱۵
هیئت خادم الشهدا

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

=======

 نام و نام خانوادگی حسین فانی

تاریخ تولد ۱۳۴۸

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵

عملیات کربلای ۴

تحصیلات سیکل

شهید پاک و مخلص حسین فانی از عاشقان اباعبدالله (ع) و دوستداران انقلاب اسلامی بود. از کودکی مهربانی و دلسوزی و خوش اخلاقی و خدمت به همنوعان و مستمندان را سرلوحه کار خود قرار داد. این خصوصیات بارز اخلاقی و الهی خیلی زود او را به مسجد و محافل مذهبی کشاند. از سن نوجوانی وارد عرصه خدمت در بسیج و فعالیتهای مذهبی شد. با آغاز تحصیل او در دوره راهنمایی همزمان انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. وجود نازنین شهید با این اتفاقات رنگ و بوی خدایی به خود گرفت، نماز و دعا و شرکت در مراسم ایام الله و مجالس عزاداری آقا امام حسین (ع) جزئی از زندگی او شد آرام و قرار نداشت و دائم به فکر خدمت بود. شروع حمله همه جانبه و ددمنشانه نیروهای بعثی عراق به خاک وطن اسلامی زمینه ای فراهم کرد تا حسین عزیز بیشتر فکر و تلاش کند او در اندیشه این بود که چگونه میتواند در خدمت انقلاب اسلامی و دفاع از دین قدمی هر چند کوچک بردارد. پایگاه  مقاومت مسجد جامع سیوند را مأمنی برای تحقق آرزوهایش دید و به جمع بسیجیان پیوست. شهید بزرگوار آنقدر به کار و خدمت علاقه نشان میداد که روز و شب نمیشناخت، احساس میکرد با توجه به سن و شرایط جسمی اش حداقل کاری که میتواند انجام دهد تبلیغ و جمع آوری کردن کمکهای مردمی به جبهه های حق علیه باطل می.باشد، در این رابطه لحظه ای درنگ نمی کرد و با ذوق و شوق فراوان نسبت به جمع آوری وسایل مورد نیاز رزمندگان اسلام در جبهه ها از طریق مردم و بسته بندی و کمک در ارسال آنها به جبهه ها کوشا بود.

عشق به خدا و حضور در کنار رزمندگان اسلام دل و ذهن او را به خود مشغول کرده بود و برای اعزام لحظه شماری میکرد اما همیشه سن کم و هیکل کوچک او مانع رفتنش به جبهه میشد تا فرصتی دست داد و برای اولین بار به همراه وسایل و مواد خوراکی آماده شده و به جبهه اعزام شد تا از نزدیک بوی عطر حسینی و نسیم خوش جبهه ها را در کنار طراوت باصفای رزمندگان اسلام را با همه وجود حس کند. این عاملی شد که بعد از آن اشتیاق بیشتری برای حضور در کنار رزمندگان پیدا کند.

بعد از اتمام مأموریت و ملاقات با رزمندگان اسلام به سیوند بازگشت ولی دیگر تاب ماندن نداشت و دلش هر لحظه به سوی جبهه ها پر میکشید اصرار داشت که دوباره اعزام شود و بهانه های خانواده سن کم و سایر مسائل مانع رفتن او به جبهه نشدند. او به این فکر میکرد که هرچه زودتر به خیل رزمندگان دلاور بپیوندد و در جوار آنها خدمتی ناچیز انجام دهد. با خلوصی که داشت به سپاه مرودشت مراجعه و جهت اعزام ثبت نام کرد، منش الهی و اخلاق و نیت او خالص او و مهربانی اش همه دست به دست هم دادند تا موافقت مسئولین اعزام را جلب کرد و به جبهه اعزام شد. علیرغم سن کم و نوجوانی در اولین اعزام خود مدت یکسال در جبهه ماند و از انجام هر کاری که میتوانست دریغ نکرد در کنار سایر همرزمانش خدمات فراوانی انجام داد تا اینکه از ناحیه پا مصدوم و ناچار به سیوند بازگشت. دیدار او بعد از یکسال با خانواده و دوستان بسیار زیبا و بوی مهربانی میداد اما دل شهید حسین تمایلی به ماندن نداشت و بعد از مداوای سرپایی دوباره به جبهه بازگشت. پس از چند ماه حضور و فعالیت برای مرخصی به خانه آمد. خانواده که بسیار به او علاقه مند بودند تقاضا کردند که در کنارشان بماند و به درس و مشق خود بپردازد بعداً دوباره به جبهه برود اما شهید حسین در پاسخ آنها میگفت یک سال است که از اموال و خوراک و پوشاک این مردم سلحشور و فداکار در جبهه خورده و پوشیده و استفاده کرده ام حالا که وقت عملیات دفاع از دین و انقلاب است و به این مردم شهید پرور مدیونم کنار شما بمانم؟ اصرار خانواده و دوستان فایده نداشت او دوباره به جمع رزمندگان اسلام پیوست و با آغاز عملیات در سال ۱۳۶۵ دی ماه همان سال در علمیات کربلای ۴ و در کنار همرزمان عزیزش از جمله شهید غلامحسین محمودی شهید رحمت اله زارع و شهید محمد قاسم تقی زاده به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر عزیز و محبوبشان مفقود شد...

 پس از گذشت ۱۱ سال پیکر مطهر شهید عزیز به زادگاهش بازگشت و در میان غم و اندوه خانواده و همرزمان و مردم شهید پرور سیوند با شکوه تمام به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش گرامی که مظهر و نمونه اخلاق و بندگی بود و چون خورشیدی درخشان تا ابد میدرخشد و به راستی که زیبنده نام حسین بود و در مسیر سرور و مولایش امام حسین (ع) قدم برداشت راهش پر رهرو و همیشگی باد

=========================

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

۰ نظر ۱۳ دی ۰۲ ، ۱۴:۰۰
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : محمدابراهیم محمدی زاده

تاریخ تولد ۱۳۴۶

تاریخ شهادت : ۱۳۶۴

عملیات : والفجر ۸

تحصیلات دانشجوی دانشسرای تربیت معلم

شهید بزرگوار محمد ابراهیم محمدی زاده، تربیت یافته ی خانواده ای مذهبی ، اهل مسجد ، عاشق ابا عبدالله ع) بود. او به نماز اول وقت ، جلسات دعا ، قرائت قرآن عشق می ورزید. خواندن دعای عهد و زیارت عاشورا برنامه روزانه اش بود. علاوه بر پاسداری از دین و اسلام روحیه ظلم ستیزی و شجاعت کم نظیری داشت به درس و مدرسه رابطهٔ تنگاتنگ بر قرار کرده بود . از دانش آموزان موفق به حساب می آمد . شهید

عزیز در حقیقت از دو بال علم و ایمان بهره می برد. پس از گرفتن دیپلم و تحمل سختیهای زندگی در دانشسرای تربیت معلم پذیرفته شد. پیش از این در سال ۱۳۶۲ از طریق بسیج به جبهه جنگ اعزام شد و در پاک سازی مناطق آزاد شده عملیات ثامن الائمه در گرمای سوزان منطقه آبادان از خود رشادتها نشان داد. با اعلام طرح لبیک راهی کردستان شد تا سرمای آنجا را نیز تجربه کند و در حقیقت گرما و سرمای جبهه ها را چشیده باشد. در سال ۶۴ با راهیابی به مرکز تربیت معلم در مقطع کارشناسی و حین تحصیل ، زمزمه عملیات والفجر ۸ به گوش می رسید. روح بلند و متعالی شهید عزیز آرام و قرار نداشت و سنگر جبهه ها را بر سنگر درس ترجیح داد و به گردان امام مهدی (عج) پیوست. آموزشهای تخصصی را هم در تهران و هم در نزدیک جبهه های نبرد، سد گتوند، با موفقیت پشت سر گذاشت و با آغاز عملیات بنا به گفته همرزمان و همراهانش، از اولین افراد گردان بود که با فریاد یا زهرا (س) به ساحل فاو رسید و همانطور که خود در وصیت نامه اش از خدای بزرگ خواسته بود ره هفتاد ساله را یک شبه پیمود و به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید تا در جوار رحمت حق آرام می گیرد و به یاران آقا ابا عبدالله(ع) بپیوندد .

عشق به نماز و اسلام و جلسات مذهبی و علاقه فراوان به آقا امام حسین (ع) ذهن و وجود شهید محمدی زاده را پر کرده بود. احترام به دیگران و رعایت ادب و تواضع نسبت به پدر و مادر و خانواده از شهید عزیز الگویی اخلاقی ساخته بود.

ایشان در قسمتی از وصیتنامه اش نویسد: خداوندا حال که با نام تو و با یاد تو و برای تو و در راه تو قدم

برداشته ام امید کمک دارم، امید عفو دارم و شوق دیدار تو را دارم ، خدایا میشود که من ره هفتاد ساله را یک شبه بپیمایم و به دیدار تو نایل آیم.

کلمات و اهداف و روح لطیف و ملکوتی این جوان برومند اسلام و بسیجی دلاور باید الگویی برای ما باقی ماندگان باشد تا فکر کنیم چه وظیفه ای داریم و چه مسئولیتی بر دوش ماست، به امید آنکه رهرو راهش باشیم و توفیق زیارت و شفاعتش شامل حالمان گردد.

 

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

===================

۰ نظر ۱۳ دی ۰۲ ، ۱۳:۰۸
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : عباس مهمان نواز

تاریخ تولد: ۱۳۳۹

تاریخ شهادت : ۱۳۶۶

عملیات : والفجر ۱۰، خُرمال عراق

تحصیلات: دیپلم

شهید عزیز و بزرگوار ، عباس مهماننواز ، به حق زیبنده نام عباس بود ، شجاع و با وفا ، درس از حضرت ابا الفضل (س) گرفته بود که در راه حق باید کوشید و تلاش کرد و برای برپایی عدالت و آزادی و آزادگی باید خون داد، باید جان داد.

شهید عزیز عباس از شهدای گرانقدری است که مظلومانه شهید شد ، مردم دیار ما و دوستان، او را بخوبی نشناختند و از خصوصیات معنوی او خبر نداشتند. به جرأت می توان گفت صفات بارز الهی او حتى برای خانواده و دوستان نزدیکش آشکار نشد. مرد رزم و جنگ بود و با همه وجودش تلاش میکرد ، وقتی مسئولیتی را قبول میکرد تا پایان راه می رفت و تا کار را به اتمام نمی رساند، آسوده نبود ، رشادتها و فداکاریهای این بسیجی دلاور را باید از زبان همرزمان او شنید که زاهد شب و شیر روز بود .

با نماز اول وقت و مسجد رابطه ای غیر قابل توصیف داشت ، در مبارزه با دشمنان اسلام و منافقان هیچ کوتاهی نمی کرد و چیزی را جز خدا در نظر نمی گرفت.

 از درس خواندن با همه ی سختی های زندگی و جغرافیایی غافل نشد. دیپلم اقتصاد را گرفت و از کارکنان شاخص و کارساز و امانتدار کارخانه مخابرات راه دور شیراز بود. از آنجایی که بسیار مطمئن و قابل احترام بود انبار داری گالوانیک کارخانه را به او سپردند .

سال ۱۳۵۹ به خدمت سربازی رفت و این بهانه ای نشد که بگوید وظیفه ام را انجام دادم دیگر مسئولیتی ندارم، با شور و شوق فراوان سال ۶۱ بعد از اتمام دوره ی سربازی دوباره به مناطق جنگ رفت . ۴۰ ماه حضور فعّال و مستمر در جبهه های جنگ و عملیات بزرگ رمضان ، خیبر ، والفجر ۸ ، کربلای ۴ و کربلای ۵ و کربلای ۸ از او مردی، مبارز، مؤمن، متواضع و بنده ی خدا ساخته بود، بدون اینکه آن را به رخ کسی بکشد و یا از کسی طلبکار باشد ، با خدا معامله میکرد و بدنبال رضایت او تلاش میکرد تا اینکه در عملیات والفجر ۱۰ در منطقه خرمال عراق در سال ۱۳۶۶ روز ۲۸ اسفند ماه به شهادت رسید . زمانی که عده ای به فکر تفریح و عید و دید و بازدید بودند او و همرزمان رشیدش به سوی خدا شتافتند تا در کنار هم آرامش همیشگی پیدا کنند.

شهید عزیز عباس ، قبل از هر عملیاتی آماده شهادت بود ، او همیشه در گردان خط شکن امام مهدی (عج) از لکشر ۱۹ فجر حاضر میشد . در بیشتر عملیات های لشکر حضور داشت در عملیات والفجر ۸ منطقه فاو از ناحیه پا سخت مجروح شد اما باز هم این مجروحیت مانع حضور او در جبهه های حق علیه باطل نبود. طوریکه پس از کمی بهبودی دوباره برای عملیات والفجر ۱۰ که روح او را به سوی خدا کشاند آما ده شد.

شهید دلاور مهمانواز با نماز شب انسی عاشقانه داشت و دعا زمزمه لبهای او بود . دوستان همرزم او می دانند که دو شب قبل از عملیات در سرمای استخوان سوز مریوان از شب تا صبح به نماز و مناجات با خدای بزرگ خود پرداخت. غسل شهادت بجا تا آورد . در شب عملیات آماده شهادت با چهره خندان و نورانی، در زیر باران با غرش الله اکبر به تپه «ریشن » که دشمن بعثی روی آن مستقر شده بود حمله کرد، با رشادت این سرباز اسلام و آقا امام زمان (عج) و دیگر دوستان فداکار و با وفایش در مدتی کوتاه مقر فرماندهی دشمن در پایین تپه سقوط کرد.

بسیجیان دلاور و رزمندگان سلحشور از این پیروزی خوشحال شدند و خدا را شکر کردند که ناگهان ترکشی، پهلوی چپ شهید عباس را پاره کرد و به سوی خدا شتافت.

شهید عباس در محیط کار مهربان ، دلسوز بود و با نظم وظایف خود را انجام میداد. به همکاران بسیار احترام می گذاشت و از مرخصیهای خود در ماه رمضان استفاده می کرد تا بتواند روزه اش را کامل بگیرد . با اینکه از امکانات زندگی خوبی بر خوردار بود اما جوانی خود را به پای جبهه ها و اطاعت از رهبر کبیر انقلاب گذاشت تا دین خود را به جامعه و اسلام و مردم مسلمان ادا کند و هر وقت می گفتند پسرکی می خواهی تشکیل زندگی بدهی، میگفت: تا این مرحله را به

جبهه بروم و بعد از برگشتن به ازدواج فکر میکنم...

روح بلند او با ازدواج مادی سر سازگاری نداشت و لقاء الله برای او شیرین تر از هر امور لذت بخش گذرای دنیوی بود. به راستی او شایسته شهادت بود و پس از ۶ سال جنگیدن و تلاش در راه خدا به آرزوی دیرینه خود رسید.

شهید مهمان نواز در احترام به خانواده و دوستان و زیر دستان هیچ گاه کوتاهی نکرد. عبادت کردن جزیی از وجود او شده بود و کمک به مستمندان و حمایت از جبهه ها را بر خود واجب میدانست، خنده های زیبا، صورت نورانی او را جذاب تر می کرد و از نگاهش مهربانی می بارید، در تعمیر مسجد خستگی برایش معنی نداشت و برای انجام هر کاری با نیت قرب به خدا وارد عمل می شد. رفتن به جبهه دور از هر تبلیغی ، آرام و بی صدا ، از پیشتازان رزم و بسیجیان به شمار می رفت. گردان امام مهدی (عج) لشکر ۱۹ فجر فارس، شهادت و عبادت و رشادت و آزادگی این عزیز اسلام را فراموش نخواهد کرد.

=========================

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

منبع : جزوه یادواره شهدای گرانقدر سیوند، با تصرف و تلخیص...

بازتایپ، ویرایش و انتشار : انتشارات هدهد

۰ نظر ۱۳ دی ۰۲ ، ۱۰:۳۵
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء والصدیقین

نام و نام خانوادگی احمد شکراللهی

تاریخ تولد: ۱۳۶۶

تاریخ شهادت: ۱۳۸۶

مبارزه با اشرار مسلح غرب کشور

تحصیلات دیپلم

شهید عزیز احمد شکراللهی از کودکی بسیار مهربان و خوشرو و نجیب بود. ارادت خاصی به خاندان عصمت و طهارت ،داشت، اهل درس و کار بود. با همه سختیهای زندگی و شغل پدر که خود فردی نظامی و از خادمان انقلاب اسلامی به شمار میرفت از کار کردن و کمک به خانواده غافل نبود. نماز و روزه را از واجبات زندگی میدانست و در گرماگرم تابستان و کار سخت کشاورزی با دهان روزه خدمت میکرد به پدر و مادر و اعضاء خانواده بسیار احترام میگذاشت و در کارهای منزل یار و قرین مادر مهربانش بود.

بعد از گذراندن دوره ابتدایی و راهنمایی در شیراز ادامه تحصیل داد و در رشته فنی و حرفه ای دیپلم گرفت. پس از مدتی به همراه خانواده به سیوند بازگشت و علاوه بر کار و تولیدات کشاورزی به ورزش میپرداخت. شهید عزیز در زمینه ورزشهای رزمی و بدنسازی فعالیت میکرد سعی داشت هر کجا وظیفه هست وارد عرصه آن شود. با این تفکر در زمان فرا رسیدن دوره سربازی با جان و دل به خدمت اعزام شد برای او که با خدا معامله میکرد و هدفش رضایت الهی و خدمت به اسلام و کشور عزیزمان ایران بود اعزام به دورترین نقطه مرزی کشور یعنی سلماس و مبارزه با اشرار مسلح را افتخار میدانست.

با اینکه قرار بود بعد از ۴۵ روز جهت دید و بازدید خانواده به سیوند بازگردد، در روز چهل و سوم خدمت در سلماس اشرار مسلح از خدا بیخبر قصد تجاوز و خیانت به مملکت اسلامی را داشتند که شهید گرانقدر احمد با همرزمان خود به مقابله به آنها برخاستند و بعد از ساعتها درگیری در نیمه های شب ۸۶/۴/۱۹ بعد از فداکاریهای فراوان به درجه رفیع شهادت نائل شد. آن شهید عزیز با نثار خون و جان خود مسیر پرافتخار شهدا را بعد از پایان جنگ تحمیلی عراق ادامه داد و نورانی کرد او درس شجاعت و ایثار به ما آموخت. امید است خداوند روح بزرگوارش را قرین رحمت خود قرار دهد و او را با شهدای کربلا محشور کند.

===========

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهیدان بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۳ دی ۰۲ ، ۰۹:۵۲
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : حمیدرضا سیوند زاده

تاریخ تولد : ۱۳۴۸

تاریخ شهادت : ۱۳۶۷

عملیات : کمین گاه شلمچه، تک دشمن

تحصیلات : دانشجوی مکانیک -هوا فضا دانشگاه صنعتی شریف

شهید عزیز حمید رضا سیوند زاده از شهدای پر افتخاری است که در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدر او از نیروهای نظامی و اهل نماز و مسجد و عبادت بود و در تربیت و پرورش او کوتاهی نکرد. شرایط زندگی و نوع مأموریت پدرش به شکلی بود که دوران کودکی و تحصیلات را از این شهر به آن شهر و از استانی به استان دیگر پشت سر گذاشت. سختی ها و ملالت های بسیار کشید و در بعضی نقاط ادامه تحصیل داد که امکانات ایاب و ذهاب نداشت. علیرغم این مشکلات و نوع خاص زندگی خانواده هیچ گاه از خواندن قرآن و نماز و عبادت غافل نشد و در طول دوره تحصیلی همیشه حرف اول را می زد.

وی کنار فعالیت درسی یکی از پر جنب و جوش ترین نوجوانان در هیئات مذهبی و مساجد به شمار می رفت. خوش اخلاقی و رعایت احترام به پدر و مادر و آشنایان و همدلی و همدردی او با خانواده شهدا از صفات ممتاز این شهید عزیز به شمار می آمد. با زبان شیرین و محترمانه اش محبوبیتی ویژه در نزد معلیمن، هم شاگردیها و قوم و خویشان داشت. او برای خدمت رسانی بیشتر به نیازمندان علاوه بر امور درسی و حضور در مساجد و انجمن اسلامی و بسیح دبیرستان اقدام به فراگیری کمکهای اولیه هلال احمر و تزریقات کرد تا بتواند از این طریق هم منشأ خیر و خدمت باشد. داوطلبانه در بیمارستان شهید مطهری مرودشت به خدمت پرداخت و از طریق مادر بزرگوارش، در آمد کاری خود را صرف امور فقرا و ساختن مسجد می کرد اما این فعالیتها و خدمات روح بزرگ و ملکوتی او را سیراب نکرد و با حضور در جبهه جنگ بر خدمات خداپسندانه اش افزود. شهید سیوند زاده در تابستان ۱۳۶۴در سن ۱۶ سالگی به عنوان نیروی داوطلب بسیج هلال احمر به جبهه اعزام شد و در عملیات جزیره مجنون شرکت کرد. پس از بازگشت ادامه فعالیتهای الهی اش در سال ۱۳۶۵ برای دومین بار در عملیات دریاچه نمک حضور یافت. شهید سیوند زاده دریافته بود که رزمنده بسیجی اسلام باید در کنار تقوی و ایمان، علم خود را هم رشد دهد لذا بعد از بازگشت از عملیات دریاچه نمک مشغول درس خواندن شد و در کنکور سراسری دانشگاه دولتی در رشته بسیار علمی و مشکل هوا فضای دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و برای ادامه تحصیل به تهران رفت که پس از عملیات موشکی عراق دانشگاه تعطیل و این شهید عزیز به دانشگاه شیراز مراجعه کرد. در این ایام که دشمن کافر اقدام به موشک زدن شهرها کرده بود شهید ماندن در دانشگاه را صلاح ندانست و از طریق بسیج عازم جبهه شد و در عملیات کربلای ۸ شرکت کرد. پس از رشادتها و بزرگواریهایی که از خود نشان داد بر اثر اصابت ترکش به ناحیه گردن و دست چپ عازم بیمارستان شد و تحت مداوا قرار گرفت. اما عشق و علاقه و شور حسینی سراسر وجودش را فرا گرفته بود و درتب پیوستن به همرزمان شهید و دیدار خدای بزرگ لحظه شماری می کرد و هیچ چیزی او را برای ماندن راضی نمی کرد تا اینکه در سال ۱۳۶۷ در عملیات تک دشمن بر اثر ترکش راکت و گاز شیمیائی به درجه رفیع شهادت نایل آمد .

شهید سیوند زاده به ما درس رشادت و شجاعت داد او در کنار رشد ایمان به علم بها داد و در رشته علمی با اهمیت در دانشگاه معروف جهانی کشور پذیرفته شد ولی احساس مسئولیت، دینداری، دشمن ستیزی او باعث شد که رفتن در محضر خدا را بر همه چیز دنیا ترجیح دهد. شاید ما بگوئیم شهید عزیز حمید رضا که چندین بار ادای وظیفه کرده بود و در جبهه حضور چشمگیر داشته  وحتی مجروح و مصدوم شده بود چرا با اینکه بهترین دانشگاه قبول شده بود باز جبهه را رها نکرد؟ آری برادر عزیز و خواهر بزرگوار، شهدا به تکلیف الهی خود عمل کردند تا به درجه راضیه مرضیه برسند.

آنها باورشان شده بود که در پایان این تکلیف الهی فلاح و رستگاری است و وای بر احوال ما که مانده ایم و غرق در لذات زودگذر دنیا شده ایم در حالیکه عقوبت و پس دادن حساب آن زمان نمی شناسد، مگر به خدا و رحمت بیکران او پناه ببریم و به خود آئیم که به وظیفه و تکلیفمان در هر زمان عمل کنیم. شهید سیوند زاده بسیار فروتن و مهربان و خوش اخلاق بود. لحظه ای از یاد خدا غافل نمی شد و در بر پایی نماز اول وقت کوشا بود. به عبادت و خدمت اهمیت فراوان می داد و نسبت به پدر و مادر و خانواده خود بسیار مهربان و با احترام بر خورد می کرد. از قرآن خواندن لذت می برد و در گرفتن روزه واجب و مستحبی کوتاهی نمی کرد.

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

++++++

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۲۱:۲۳
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار
نام و نام خانوادگی : حجت الله دشت پیما
تاریخ تولد : ۱۳۴۲
تاریخ شهادت : ۱۳۶۴
عملیات : محور عملیاتی آبادان
تحصیلات : دیپلم
شهید حجت الله دشت پیما به راستی از سربازان گمنام و فداکار آقا امام زمان (عج) مرد شجاع جبهه و از سرداران رشید جبهه های جنگ بود .
شهید بزرگوار در قسمتی از وصیتنامه خود می نویسد: زندگی موقعی ارزش پیدا می کند که بدون ذلّت باشد و تمام مردم از مساوات و عدالت اجتماعی برخوردار باشند نه اینکه من و تو اینجا سیر بخوریم و در رختخواب گرم بخوابیم ولی خبر از دیگران نداشته باشیم...
یک حقیقت در این پیام نهفته و آن اینکه تا انسان به درجه ای از رشد و معنویت نرسد نمی تواند چنین تصوّر و تفکری داشته باشد و این نشان از روح متعالی و سیر و سلوک شهید عزیز در ملکوت دارد. انسان باید یقیناً به درجه ای از شناخت برسد که از خود و خواهشهای نفسانی بگذرد و به ابعاد دیگری از جمله مردم دوستی و خدمت کردن به بندگان خدا بیاندیشد شهید حجت الله اهل عبادت و کار و تحصیل بود و با اینکه در زمان حیات ایشان درس خواندن و دوری از خانه و پدر و مادر مشکلات او را دو چندان می کرد ولی او از کسانی بود که با همه ی موانع و سختیهای مالی به تحصیل ادامه داد و از دانش آموزان ممتاز دوره ی خود بود. وقت درس خواندن به امور درس و کلاس می پرداخت و
زمان تعطیلی به کار کشاروزی و کارگری مشغول می شد تا بتواند به خانواده خود کمک کند. عبادت و رفتن به مسجد و خواندن نماز اول وقت از جمله خصوصیات شهید بزرگوار بود.
علاقه به جبهه و دفاع از وطن اسلامی و ناموس و عزّت و شرف امت اسلامی او را به سوی بسیج و سپاه و فعالیتهای فرهنگی سوق داد . مدتی از زندگی سراسر نور خود را در جبهه های غرب کشور و ایام دیگر را در جبهه های جنوب در کنار رزمندگان اسلام سپری نمود . او از محدود رزمندگانی بود که با کوشش و علاقه توانست کاربرد عملیاتی با نفربر را بیآموزد. محور عملیاتی آبادان شجاعت و مردانگی این سرباز رشید اسلام را فراموش نمیکند. این شهید عزیز آنچنان مورد توجه قرار گرفت که به معاونت کل محورهای آبادان منصوب شد و در همانجا به شهادت رسید .
او مسجد را سنگر می دانست و از ورزش کردن غافل نبود و در رشته ورزش باستانی و بدن سازی فعالیت می کرد. شهید دشت پیما به تلاوت قرآن عشق می ورزید و در برگزاری دعای کمیل و اجرای مراسم مذهبی کمک می کرد و غرور و خودستایی را زیر پا گذاشته و به درجه ای از رشد رسیده بود که عشق به خدا و بندگانش خدمت را برای او شیرین و تبدیل به عبادت کرده بود .

++++++

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۹:۰۹
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : حسن دشتبانی

تاریخ تولد : ۱۳۴۲

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۱

تحصیلات : دوم دبیرستان

همه ی انسانها رفتنی هستند، چه بهتر که در راه خدا فنا شوند. حضرت امام خمینی

شهید حسن دشتبانی مانند دیگر عزیزان شهید در خانواده ای مذهبی و مستضعف زندگی می کرد و همراه پدر به کار و تلاش مشغول بود. در کنار کشاورزی به درس و تحصیل توجه خاص داشت. خوش اخلاقی از صفات حسنه او بود و به دیگران احترام فراوان گذاشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی دشمن کافر به جمع ارتشیان غیور پیوست، پس از گذراندن دوره های آموزشی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد تا بر بعثیان متجاوز بتازد. این زمان او بیست سال سن داشت و در عملیات کربلای یک در منطقه مهران به شهادت رسید .

ادب و متانت، اهمیت دادن به نماز، شرکت در مجالس مذهبی و مقید بودن به مقدسات دینی و تشویق کردن خانواده و اطرافیان به رعایت حجاب، احترام به دیگران و تلاش برای رفع مشکل نیازمندان و همسایگان، از خصوصیات بارز و بزرگوارانه این شهید عزیز است .

دوستان شهید حسن هیچگاه خوشرفتاری و خوشرویی او را فراموش نکرده اند. او به مادر خود بسیار احترام می گذاشت و هرچه را که از راه زحمت و کار به دست می آورد تقدیم ایشان می کرد و خود به خدا بسیار توکل داشت تا آنجا که به قرب او شتافت.

 شهید بزرگوار در خدمت کردن و احسان به فقرا و نیازمندان و صله رحم پیشتاز بود و به گونه ای عمل می کرد که کسی متوجه کمکهای پنهانی او به فقرا نمی شد، پس از شهادتش بود که بعضی از خصوصیات اخلاقی شهید آشکار شد.

شهید دشتبانی علاوه بر کارکردن و تلاش خستگی ناپذیر در زمینه کشاورزی و درس خواندن از ورزش و پرورش جسم نیز غافل نبود . به کشتی عشق می ورزید تا جسم و روح خود را در دو بعد پرورش دهد. او با مجالس عزاداری اباعبدا... (ع) انس فراوان داشت و از عاشقان اهل بیت (ع) بود. رشادت و بی باکی او در جبهه ها مثال زدنی و از جمله افراد شجاع در مواقع خطر کردن به حساب می آمد.

+++++
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۶:۳۵
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : ولی الله دره پیما

تاریخ تولد : ۱۳۴۵

تاریخ شهادت : ۱۳۶۷ عملیات : فاو

تحصیلات : سیکل

"شهادت " در راه خداوند زندگی افتخار آمیز ابدی و چراغ هدایت برای ملتهاست. حضرت امام خمینی

شهید ولی الله دره پیما بسیار مهربان و عاشق نماز و اهل دین بود. با الهام گرفتن از تعالیم انسان ساز اسلام همیشه توصیه میکرد که به پدر ومادر احترام بگذارید کار کردن جزئی از زندگی او بود و به آن افتخار میکرد. در زمین کشاورزی سختی بسیاری را متحمل میشد تا پدرش کمتر کار کند و آسیب نبیند، با خانواده و مخصوصاً کوچکترها بسیار می جوشید و آنها را دوست می داشت.

با وارد شدن به خدمت سربازی آنچه را که رهبر انقلاب فرموده بود لبیک گفت تا اینکه توسط بمب شیمیایی دشمن بعثی کافر شربت شهادت نوشید و در جوار عزیزان درگاه الهی قرار گرفت . شهید ولی الله در خدمت کردن به مردم و فقرا کوتاهی نمی کرد . هرکجا می توانست مثمر ثمر باشد، پیشتاز بود. در امر خیر و خدمت رسانی به حسینیه و مسجد کوشا بود، بدون اینکه بخواهد تبلیغی کند. طبع مهربان و خوشرویی او باعث شده بود که روابط اجتماعی قوی داشته باشد . همواره اطرافیان و خانواده را به حفظ حجاب دعوت می کرد. از کار کردن خسته نمی شد و آن را نوعی عبادت می دانست مخصوصاً که به فکر معیشت خانواده و کاستن درد و مشکلات پدر بود. شهید ولی الله به ورزش علاقه فراوان داشت و در کنار کار کشاورزی به فوتبال می پرداخت. به شعر و ادبیات توجه می کرد و دفتری تهیه کرده بود تا شعرهای مورد علاقه اش را در آن بنویسد. به نماز اول وقت اهمیت می داد، از مکتب اسلام یاد گرفته بود که صله رحم گرمی بخش ارکان خانواده است و به آن عمل می کرد. شهید عزیز ولی الله دره پیما غیرت و مردانگی را با شهادت خود به معرض نمایش گذاشت تا به همه ما درس رشادت داده باشد تا در هیچ زمانی دفاع از اسلام و ناموس و وطن را فراموش نکینم .

+++++
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۶:۱۸
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : علی خرم

تاریخ تولد : ۱۳۴۰

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۵

تحصیلات : دیپلم ریاضی و فیزیک

واژه شهید یک عنوان افتخار آمیز است. مقام معظم رهبری

شهید علی خرم از خانوادهای مذهبی و عاشق نماز و دعا و ارادتمندان به اهل بیت علیهم السلام بود . او با کارکردن و درس خواندن تواماً توانست در رشته ریاضی و فیزیک دیپلم بگیرد و با تلاش فراوان در کنکور سراسری سال ۶۵ در رشته مهندسی عمران دانشگاه تهران پذیرفته شود . اما روح بلند و ارادت او در پاسداری از دین و اسلام و نظام اسلامی نمی گذاشت تا روی از جبهه های نبرد با دشمنان خدا بر گرداند. شهید علی از سال ۶۱ به جمع بسیجیان پیوست و با اینکه خدمت مقدس سربازی را به اتمام رسانده بود ولی به ما و دیگران درس داد که برای دفاع از اسلام و مقابله با دشمنان دین الهی بهانه جایز نیست، او می توانست بگوید که من به سربازی رفته و مدتها در جبهه ها بوده ام و دیگران بروند اما به همه این بهانه ها پشت پا زد و تا سال ۶۵ در عملیاتهای مختلف شرکت کرد و چندین بار مجروح شد.

او مرد کار و درد بود. برای تأمین معاش خانواده باید تلاش می کرد و از درس خواندن و علم آموزی غافل نبود و در شرایط سختی که برای رفتن به دبیرستان باید از خانواده و دوستان دور می شد تمام مشکلات را به جان خرید تا این پیام کار و تحصیل برای خدا را همواره به گوش ما برساند .

او بسیار مهربان و دلسوز و مردم دوست بود . د ر کمک کردن به دیگران کوتاهی نمی کرد و در حق مجروحین جنگ تحمیلی از هیچ مساعدت و خود گذشتگی دریغ نمی ورزید. به نماز اهمیت فراوانی می داد و در مجالس دعا و عزاداری اهل بیت (ع) شرکت می کرد.

شهید علی خرم سالهای قبل از انقلاب و جنگ تحمیلی خواب دیده بود که در یک کشتی و پرچمی بر روی کشتی در اهتزاز است و روی آن نوشته شده سپاهیان محمد (ص) و امام حسین (ع) سکان دار و نا خدای کشتی است و امام خمینی (ره) که تا آن زمان نامی از او نشنیده بود در کشتی نشسته است . وقتی در سال ۶۵ سپاهیان" محمّد (ص) تشکیل شد و نیروها را با این عنوان به جبهه می بردند شهید بزرگوار نیز با همین نام عازم جبهه می شود. ایشان به دوستان خود گفته بوداین همان سپاه محمدی است که من سالها قبل در خواب دیده ام و با همان سپاهیان محمد (ص) شهید شد

شهید خرم فردی خوش اخلاق کم صحبت و بسیار مهربان و پر تلاش بود .

در انجام فرایض دینی مصداق آیه شریفه «السابقون» و در تحصیل و درس کوشا و هنگام رزم بسیار شجاع و همواره فروتن و بنده ی خوب خدا بود.

+++++++
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۶:۱۵
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : ذکرالله حیدری

تاریخ تولد ۱۳۴۰

تاریخ شهادت : ۱۳۶۲  مفقودالاثر تاریخ دفن ۱۳۷۳

عملیات : خیبر

تحصیلات : اول دبیرستان

شهید عزیز ذکرا... حیدری به راستی ذکر خدا بود ، و با اقتدا به مولای شهیدان ، حیدری شهید شدT یازده سال پس از شهادت جسد مطهرش در کنار دیگر شهدا آرام گرفت.

شهید بزرگوار در قسمتی از وصیتنامه خود می نویسد « تا پرچم توحید بر سراسر جهان بر افراشته نشود ، این ملت آرام نخواهد گرفت » او و همرزمانش مظهر پیام رسای اسلام، حقانیت دین ، ظلم ستیزی و کفر ستیزی بودند .

شهید حیدری تربیت یافته خانواده ای زحمتکش ، آشنا با درد و رنج ، امّا شاکر خدا ، مذهبی ، عاشق نماز و مسجد، پاسدار دین و ولایت و گوش به فرمان رهبر کبیر انقلاب بود. او برای کمک به خانواده و تقسیم سختی های پدر، سال اول دبیرستان درس را رها کرد و به یاری او در تأمین هزینه زندگی شتافت برای مادر احترام زیادی قایل بود و حاضر نمی شد لحظه ای ناراحتی پدر و مادر خود را ببیند. از عاشقان مجالس مذهبی و مسجد به شمار میرفت . شیفتگی و عشق او به آقا اباعبدا... (ع) و مراسم عاشورا زبانزد تمام کسانی است که او را می شناسند

شهید والامقام معتقد بود وقتی ما ائمه اطهار (ع) را داریم دیگر نباید غمی داشته باشیم.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ جهت انجام خدمت مقدس سربازی وارد ارتش شد. دو سال خدمت را با افتخار و علاقه پشت سر گذاشت و از خود فداکاریهای فراوان نشان داد ولی جنگ تحمیلی و فرمان حضرت امام (ره) در دفاع از میهن اسلامی و عشق و دلبستگی شهید به اسلام و دین و روحیه کفر ستیزی او بار دیگر ایشان را راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل کرد.

پشتکار، دلاوری، تعهد و ایمان شهید حیدری باعث شد که خیلی زود جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شود و با عنوان نیروی رسمی سپاه به خدمت خود ادامه دهد. پس از این توفیق بزرگ، توفیقی الهی نصیبش شد و در عملیات خیبر در سال ۱۳۶۲ شرکت کرد. در این عملیات شهید حیدری به معشوق خود که همان لقاء الله بود پیوست .

از نکات بارز زندگی شهید ذکر الله حیدری می توان به این نکته اشاره کرد که از ازدواجش چند ماهی بیشتر نمی گذشت و راهی جبهه های نبرد شد.

شور و شوق وصف ناشدنی شهدا به گونه ای بود که فقط به تکلیف عمل کنند نه اینکه تابع شرایط زندگی و همسر و فرزند باشند و شهید عزیز حیدری از این قاعده مستثنی نبود.

پدر بزرگوارش هنگام شنیدن خبر شهادت فرزند برومندش فقط دستانش را به درگاه الهی بلند می کند و شکر میگوید.

مهربانی، خوش اخلاقی، رعایت ادب و احترام به بزرگان و پدر و مادر، لطف و مرحمت به کودکان از خصوصیات اخلاقی این شهید عزیز بود. نماز اول وقت را بهترین راه مبارزه با شیطان و وسوسه های او می دانست، دنیا و ابعادش در چشم او بسیار کوچک جلوه می کرد، دل به امور دنیوی نبسته بود، عشق به امام خمینی (ره) وجودش را گرفته و در اطاعت از فرمان رهبر خود می کوشید. او همواره از خداوند درخواست می کرد که در لشکر خمینی (ره) که لشکر مخلص خداست باقی بماند و با دشمنان اسلام مبارزه کند و شربت شهادت را بنوشد.

پدر بزرگوارش می گوید: در آخرین دیدار که به جبهه می رفت، گفت: پدر جان، مرا حلال کن و در عزایم صبور باش و هرگاه دلت تنگ شد برای آقا علی اکبر امام حسین (ع) اشک بریز و به مادرم احترام بگذار تا ناراحت نباشد و دعا کن به جمع شهدا بپیوندم .

+++++
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۶:۰۳
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار
نام و نام خانوادگی : محمد قاسم تقی زاده
تاریخ تولد : ۱۳۴۵
تاریخ شهادت : ۱۳۶۵ عملیات : کربلای ۴
تحصیلات : دیپلم
شهدای ما همچون ستارگانی در تاریخ ما می درخشند. مقام معظم رهبری
شهید محمد قاسم تقی زاده اهل مسجد و نماز و از اعضای فعّال بسیج بود. جدیت او در کار بندگی اش را دو چندان کرده بود، به درس و تحصیل علاقه داشت و ضمن کارکردن و یاری و همراهی با خانواده از درس خواندن غافل نبود . بسیار صمیمی و خونگرم با دوستان بر خورد می کرد، با اینکه دوره نوجوانی را سپری می کرد اما به زودی مرد رزم و جنگ شد و به دعوت امام خمینی (ره) در جبهه های حق علیه باطل لبیک گفت.
شهید محمد قاسم در قسمتی از وصیت نامه خود چنین می نویسد: «همیشه و در همه حال رهرو راه شهیدان باشید، همواره رهرو راه رهبر عزیز باشید . ای برادران عزیز از شما میخواهم که جای خالی مرا پر کنید و درستان را خوب بخوانید که این درس خواندن شما خود تیری است که بر چشم دشمنان اسلام فرو می رود و سنگرتان را حفظ کنید که سنگر شما از جبهه جنگ مهمتر است.

با اینکه ایشان به درس خواندن اهمیت می داد اما در اطاعت از رهبری، فرمان امام (ره) را برای حضور در جبهه ها با جان و دل پذیرفت و مدت دو مملکت سال به طور متناوب در کنار رزمندگان اسلام به دفاع از دین و اسلامی پرداخت تا در سن بیست سالگی به فیض شهادت نایل گردید .

از توصیه ها و اخلاقیات آن عزیز بزرگوار این است که به جبهه ها پشت نکنید که موجب خواری و بدبختی است.

 سعی کنید در مجالسی که غیبت و تهمت و دروغ در آنها رواج دارد شرکت نکنید.

او با خانواده مهربان و بسیار خوشرو بود. به قرآن عشق می ورزید و علاقه فراوانی به تلاوت قرآن داشت.

 زیاده گویی و پر حرفی را نمی پسندید و خود عامل به آن بود. از محرمات دوری و به واجبات می پرداخت و دوستان را توصیه به این امر می کرد ، او در کنار پدر و در زمین کشاورزی به کار مشغول می شد تا از این طریق زحمات خانواده را جبران کند از کمک کردن به فقرا کوتاهی نمی کرد و از اسراف کردن دوری می جست...
+++++
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۴:۵۴
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : محمد حسین شکرالهی

تاریخ تولد ۱۳۴۸

تاریخ شهادت : ۱۳۶۴ عملیات والفجر هشت

تحصیلات : اول دبیرستان

شهید بزرگوار محمد حسین شکر الهی، زمان شهادت ۱۶ سال بیشتر نداشت اما به درجه ای از عرفان و ایمان رسید که لایق شهادت شد و نام نیک و زیبایش برای همیشه جاودانه و در جوار نام آقا ابا عبدالله(ع) قرار گرفت. جبهه از نوجوانی مانند شهید عزیز شکر الهی به خود می بالید، رزمندگان که با درس گرفتن از سرور شهیدان کربلا عشق و محبت و فداکاری و عزّت و شرف را آموختند سن کم، جثه کوچک، دوره نوجوانی، هرگز آنها را از یاد خدا غافل نکرد، دل به خدا بستند و عشق واقعی را در رسیدن به معشوق که همان لقاء الله بود می دیدند. آنها درسی آموختند و اثری از خود بجا گذاشتند که علما و بزرگان با چندین سال کلاس و نماز شب و دعا و تزکیه نفس به آن نخواهند رسید. افسوس بر ما که غرق دنیا شده ایم و از این آیات الهی و نشانه های زنده خدا فاصله گرفته ایم. قدر این نعمات گرانقدر را نمی دانیم و خود را به بی تفاوتی و بی دردی زده ایم. فردا چه پاسخی خواهیم داشت؟ باید به خدا پناه برد که از غفلت در آئیم و بار دیگر این توفیق

نصیبمان شود. کمی به شخصیت ، اخلاق ، نماز ، دعا ، حرمت و عزّت بزرگی این شهدا فکر کنیم و هدف آنها را بشناسیم و ببینیم که دنیا نزد این عزیزان چقدر کوچک جلوه کرد و آنها چقدر بزرگ بودند و چون این شدند به آنجا رسیدند که نهایت هدف است و دسترسی به آن از سعادت و فلاح سخن می گوید همانطور که شهید محمد حسین در قسمتی از وصیت نامه خود می نویسد: هدف باید الهی، باشد به سوی الله باشد هدفی که لقاء الله است آخر این هدف شود...

به راستی در کدام کلاس درس و در کدام مدرسه و در نزد کلام عالم دینی و مادی و در جوار چه عارفی و در چه مدت و زمانی باید تلاش کرد تا به این درجه از شناخت و معرفت رسید؟ این عزیزان چقدر بزرگ بودند و چقدر با ایمان که هستی و نوجوانی و آرزوهای دور و دراز بی ارزش دنیوی را زیر پا گذاشته و فقط سعی کردند به تکلیف خود عمل کنند که حد و مرز و سن و پدر و مادر و ... نمیشناسد . درود خدا بر این عزیزان شهید و سایر همرزمانشان که مردانه در مقابل ظلم و کفر و ستم ایستادند و برای ثبات و پایداری آن حاضر شدند جان خود را تقدیم بارگاه الهی کنند . شهید محمد حسین برای سومین بار بود که به جبهه اعزام میشد . گردان خط شکن امام مهدی (عج) را انتخاب کرد و به اندازه ای در معنویات غرق شده بود که از آغاز تا پایان نماز اشک می ریخت ، دوستانش می گفتند:  حسین شهید می شود. او را اسطوره  تقوا می نامیدند. چند روز به عملیات والفجر ۸ مانده بود تمام وقت مشغول زمزمه دعا بود، خود را برای شهادت آماده می کرد، دنیا برایش بی ارزش شده بود، عشق دیدار خدا وجودش را فرا گرفته و لبریز از شور حسینی مشتاقانه به لقایش فکر میکرد .

شب عملیات شهید محمد حسین شکرالهی در دومین قایق از گروهان ۲عرض اروند رود را طی کرد و دلاورانه به خط دشمن زد و در حین عملیات والفجر در منطقه فاو به آرزوی دیرینه اش در آن سن کم نایل آمد. احترام به پدر و مادر از خلقیات نیکوی شهید شکر الهی به حساب می آمد . عبادت وجود او را پر کرده بود . نماز اول وقت را با چیز دیگری عوض نمیکرد به وطن اسلامی عشق می ورزید. نماز شب ، بهترین حالات عارفانه او برای راز و نیاز کردن با خدای بزرگ بود. کار کردن در زمین کشاورزی را با دهان روزه و در گرمای تابستان تسلیم کردن نفس امّا ره میدانست و به خاک مالیدن پوزه شیطان..

سفارش می کرد نسبت به هم خوب و مهربان باشید و به یکدیگر احترام بگذارید...

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

++++++

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۴:۱۲
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار
نام و نام خانوادگی : علیرضا تقی زاده
تاریخ تولد : ۱۳۳۹
تاریخ شهادت : ۱۳۶۲ عملیات : خیبر
تحصیلات : دیپلم
یاد شهدا ، یاد بود ارزشهای انسانی است و گرامیداشت آنان تجلیل از برترین خصال بشری است.
مقام معظم رهبری
شهید علیرضا تقی زاده در سال ۱۳۳۹ در سیوند متولّد شد . خانواده ی او با کشاورزی امرار معاش می کردند. دین و دینداری و رعایت فرامین و حدود
الهی و بر پایی نماز و سایر امور مذهبی از شاخصه های این خانواده است.
شهید علیرضا از دوران کودکی به نماز و مسجد علاقه فراوان داشت. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان منوچهری سیوند پشت گذاشت. ادامه ی تحصیل او در دوره ی راهنمایی سیوند همراه با کار و تلاش در کنار خانواده ادامه پذیرفت برای تحصیل در دوره ی دبیرستان رهسپار مرودشت شد و این دوران همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن آغاز جنگ تحمیلی و دفاع مقدس بود .
شهید علیرضا چندین بار داوطلبانه به جبهه های حق علیه باطل شتافت اما از درس خواندن غافل نبود . پس از گرفتن دیپلم علیرغم ناراحتی از ناحیه زانو که حتی میتوانست معافیت از سربازی بگیرد به جمع پاسداران انقلاب اسلامی با عنوان دوران خدمت سربازی پیوست .
او همراه تیپ المهدی و در گردان فجر در زمره ی خط شکنان درآمد . با اینکه چندین بار مجروح شد اما کمتر کسی موضوع را می دانست چرا که معتقد بود برای خداست و نیاز به تبلیغات ندارد.
شهید علیرضا از عاشقان اهل بیت (ع) بود و به آقا امام رضا (ع) علاقه ی فراوان داشت . او به ولایت عشق می ورزید و گوش به فرمان حضرت امام خمینی ره بود . کسانی را که با انقلاب و امام (ره) دشمنی می کردند به راه راست هدایت می کرد، برای پدر و مادر و برادران و خواهران خود احترام خاصی قائل بود. مسجد را مکان مقدسی می دانست که دوستان و برادران را برای رفتن به آنجا تشویق
می کرد و به برپایی نماز جماعت دعوت می نمود . او اهل کار بود و هیچ گاه پدر عزیزش را در انجام کارها، تنها نمی گذاشت با اینکه برای ادامه تحصیل
می باید دور از خانواده زندگی می کرد ولی در روزهای تعطیل به کار می پرداخت تا پدر و مادر او برای تهیه پول و مخارج زندگی اش به زحمت نیفتند . به خواهران و خانوداه و اطرافیان سفارش می کرد که حجاب اسلامی را رعایت کنند و از فعلان جلسات دعا و مراسم مذهبی بود . اخلاق نیک و روابط اجتماعی و انسانی او با دیگران زبانزد همگی است . خداوند روحش را شاد کند و در جوار آقا علی اکبر امام حسین (ع) قرار گیرد.
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۱۳:۰۹
هیئت خادم الشهدا

 

نام و نام خانوادگی حجت اله شکراللهی

تاریخ تولد ۱۳۴۳

تاریخ شهادت: ۱۳۶۶                                    

عملیات کربلای ۸

تحصیلات سیکل

شهید حجت اله شکراللهی از دلدادگان امامت و ولایت و دلبستگان به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر آن امام خمینی بود. او نیز مانند سایر شهدای گرانقدر در خانواده ای مذهبی و زحمت کش پا به عرصه حیات گذاشت. کار و تلاش و در کنار آن به درس و مدرسه توجه خاصی داشت با مشکلات عدیده زندگی دست و پنجه نرم کردن از خصوصیات بارز این شهید عزیز است. از کار کردن در شرایط سخت هراسی نداشت و جوهره وجودش مملو از خدمت به همنوعان و همشهریان بود.

عشق و علاقه او به شهدا و رزمندگان باعث شد که مدت ۴۰ ماه به طور داوطلبانه و بسیجی در جبهه های حق علیه باطل خدمت کند. او برای کسب مقام و عناوین دنیوی تلاش نمی کرد که به بیانی دنیا را سه طلاقه کرده بود حضور در جبهه و دفاع از اسلام را وظیفه خود می دانست و برای این هدف مهم خانه و همسر و فرزند مانع حضورش در جبهه ها نشدند. با تمام وجود به پاسداری از نظام اسلامی و وطن عزیز و  ناموس مملکت افتخار میکرد. نهایتاً در عملیات کربلای ۸ و در بهار سال ۱۳۶۶ همراه با آغاز طراوت بهار و روئیدن، گلها همچون گلی زیبا پرپر شد و به خدا پیوست...

برای درک عظمت روح و بزرگواری این شهید فرازی از وصیت نامه اش را در اینجا ذکر می کنیم با امید به اینکه با مطالعه عمیق و دقیق آن از رهروان شهدا باشیم و عاملی باشد که هرچه بیشتر فکر کنیم و ببینیم چه وظیفه سنگینی بعد از شهدای گرانقدر بر دوش تک تک ما سنگینی می کند:

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله و اشهد ان امیرالمؤمنین على ولى الله... با درود فراوان خدمت آقا امام زمان (عج) و نائب بزرگوارش امام خمینی (ره) امید محرومان جهان و با سلام به خانواده های عزیز و گرامی شهدا، مفقودین، اسرا، جانبازان و مجروحین.

حمد و سپاس خدای را که لطف و توفیق به این حقیر فرمود که چند کلمه ای به عنوان وصیت به دوستان و خانواده و ماندگان در حیات سفارش کنم. این را بدانید که مسئولیتی بزرگ بر دوش شما است و آن حراست و پاسداری از انقلاب و اسلام عزیز و خون دهها هزار شهیدی است که به ندای امام خود لبیک گفته و خون خود را نثار اسلام کردند. ای امت حزب الله قدر زیستن در پرتو جمهوری اسلامی و قدر امام بزرگوارمان را بدانید و ارزش این نعمت بزرگ الهی را دریابید و این هدیه الهی را تنها نگذارید، پشت سر امام باشید به حرفهایش گوش فرا دهید و عمل کنید. برادران عزیز جبهه جبهه ی حق

است جبهه ها را خالی نگذارید، شهدا منتظر و چشم به راهند تا پیروزی را به دست ما ببینند، مبادا اسلحه به زمین افتاده ی آنها را نظاره گر باشیم وبی تفاوت بنشینیم...

امید است با مطالعه دوباره سطر سطر وصیت نامه شهدای معزز و عمل به توصیه آنها حداقل قدم کوچکی را که وظیفه ما است در جهت ادامه راه سراسر نور آنها برداریم و لحظه ای به خود بیندیشیم که کیستیم و وظیفه بندگی ما کدام است؟ روح پرفتوح تمامی شهدای اسلام غرق نور و رحمت

الهی باد.

++++++

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس  بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادق

۰ نظر ۱۲ دی ۰۲ ، ۰۲:۳۴
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی: محمد رضا دهقانپور

تاریخ تولد :

تاریخ شهادت :

عملیات : در حین مأموریت

تحصیلات : سیکل                                                                                      

شهید محمد رضا دهقانپور از رزمندگان غیور ارتش جمهوری اسلامی بود که از آغاز جنگ تحمیلی همراه با تیپ ۳۷ زرهی شیراز در جبهه های نبرد مشغول انجام وظیفه گردید. جنگ و بُعد معنوی آن و حضور رزمندگان در کنار یکدیگر برادران بسیجی و سپاه و ارتشی را به یک نیروی واحد تبدیل کرده بود و شهید محمد رضا به خاطر مأموریتهایی که داشت با عزیزان بسیجی و سپاهی ارتباط بر قرار می کرد و وقتی از او می پرسیدی که چه چیزی شما را به حضور در کنار بسیجیان خوشحال می کند از اخلاص و جوانمردی و شجاعت آنها یاد می کرد و روحیه ایثارگری و الهی آنها را می ستود .

او به فراگیری قرآن و خواندن نماز عشق می ورزید. همیشه سعی داشت با خوشرویی و خنده، دیگران را شاد کند، هر مأموریتی که می پذیرفت تلاش میکرد آن را به نحو احسن انجام دهد با همشهریان و

٥٥

دوستان بسیار مهربان بود و برای حل مشکل آنها هرچه را در توان داشت

تقدیم می کرد . به ورزش علاقه نشان می داد و مخصوصاً فوتبال را خوب

بازی می کرد. شهید دهقانپور همواره سعی می کرد تا بتواند در هر فرصتی دین خود را به انقلاب اسلامی و شهدای گرانقدر ادا کند.

این شهید بزرگوار در مأموریتی که به عهده داشت دچار سانحه گردید و به لقاء الله پیوست.

همرزمان او خوبیها و برخوردهای سراپا شاد او را فراموش نمی کنند و همیشه از زرنگی و مردانگی و جدیت او در کار به نیکی یاد کنند. فرماندهان نظامی اش در خاطرات خود از شجاعت شهید دهقانپور خود بسیار می گویند که چگونه در اوایل جنگ تحمیلی که دشمن بعثی به کشورمان حمله کرده بود رشادتها از خود نشان داده است. با اینکه سالها در ارتش خدمت می کرد در طول جنگ حاضر نشد در شهر بماند و دوست داشت در کنار رزمندگان ازدین و وطن اسلامی دفاع کند و در این مسیر و با هدفی الهی شهید شد.

+++++++
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۱ دی ۰۲ ، ۲۱:۱۷
هیئت خادم الشهدا

هید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : پرویز رشیدی

تاریخ تولد : ۱۳۴۳

تاریخ شهادت : ۱۳۶۴

عملیات : درگیری با ضد انقلاب و منافقین در مریوان

تحصیلات : سیکل

شهید عزیز پرویز رشیدی مانند دیگر همرزمان شهیدش در اوج جوانی، با روحی ملکوتی و عشق به خدا به لقاء ا... پیوست. او که در یک خانواده مذهبی و با امکانات مادی ناچیز دیده به جهان گشوده بود، در سن پنج سالگی پدر را از دست داد. این در حالی بود که سایه پدر می توانست مشکلات روحی و عاطفی خانواده را التیام بخشد اما مشیت الهی چنین شد که همراه با بقیه برادران و خواهران با تلاش و امید به خدا در مقابل مشکلات بایستد و تلاش کنند. مادر عزیز و بزرگوارش با همتی بلند در تربیت و بزرگ کردن بچه ها از هیچ کوششی دریغ نکرد. شهید پرویز در کنار برادر بزرگ خود ضمن درس خواندن، کار مضاعف میکردند تا بتوانند ۵ خواهر بزرگتر خود و مادر عزیزشان را خوشحال کنند و در غم و هجران پدر نگران نباشند.

شهید رشیدی بعد از گذراندن سختیهای زیاد در سن ۱۸ سالگی به خدمت مقدس سربازی رفت و پس از پانزده ماه خدمت در راه خدا و مملکت و دفاع از شرف میهن و امّت اسلامی به درجه رفیع شهادت نایل شد.

شهید پرویز، بسیار مهربان و در حق خانواده و خواهران خود مهربان و متواضع بود. به نماز و حجاب اهمیت فراوان می داد و اعضای خانواده را به این دو نیکی امر میکرد. همیشه خدا را شکر گذار بود و به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر آن عشق می ورزید. او در تمامی نامه های ارسالی از منطقه کردستان به خانواده محترمش دو مورد را تأکید داشت : ۱- امام را دعا کنید

۲از انقلاب پاسداری کنید که ما هرچه داریم از این انقلاب اسلامی است.

خواهر کوچک شهید عزیز پرویز می گوید: وقتی می خواست به کردستان برود به ما چند سفارش کرد. برادر عزیزم گفت : به مادر احترام زیادی بگذارید، حجابتان را رعایت کنید و .... امروز افتخار می کنم که با رعایت سفارش او در زندگی موفق بوده ایم. احساس می کنیم که روح مطهر او از ما راضی است و خداوند بزرگ هم از او راضی باشد. انشاء الله تا توان داریم و تا پایان عمر راه مقدس او را ادامه خواهیم داد. روح عزیز شهید شاد، راه بزرگ و مقدسشان پر رهرو باد

+++++

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۱۱ دی ۰۲ ، ۲۱:۱۶
هیئت خادم الشهدا

 شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : بهمن روستا پور

تاریخ تولد: ۱۳۴۵

تاریخ شهادت : ۱۳۶۱

عملیات : محرم

تحصیلات: سوم راهنمایی

شهید بهمن روستا پور با اینکه زمان شهادت ۱۶ سال بیشتر نداشت اما در

شجاعت و بی باکی مثال زدنی بود. از خصوصیات بارز او خوش خلقی و

مهربانی، بسیار خداترس و اهل نماز اول وقت بود. علاقه ی زیادی به حضرت امام (ره) داشت، در کوچکی والدینش او را به نام «ابودجانه» صدا می زدند . چرا که خصوصیاتی همچون ابودجانه سردار رشید اسلام در زمان حضرت محمد(ص) داشت که در جنگ احد از دلاور مردان اسلام بود و بیش از ۸۰ ضربه شمشیر را متحمل و آنگاه شهید شد به طوری که بدنش قابل شناسائی نبود و بعد خواهرش او را با علامتی که در گوشش داشت شناسائی کرد. شهید بهمن در عملیات محرم در بالای تپه ۱۷۵ منطقه ی شرهانی دو پای خود را از دست داد و هم بر اثر ترکشی که به شکمش خورده بود بدن مبارکش متلاشی شد و از علامتی که در گوشش داشت او را شناسایی کردند و یاد آور خاطره ابودجانه شد و بی سبب نبود که او را در کوچکی ابودجانه صدا میزدند.

شهید بهمن عزیز بسیار با هوش بود و تا زمان شهادت تحصیلات دوره راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. سن کم او باعث نشد از انجام مسئولیت و دفاع از اسلام در برابر دشمن کوتاهی کند لذا به خیل رزمندگان اسلام پیوست و با تمام وجود جنگید. او رهگشای برادر عزیزش شهید شاهین روستا پور شد تا او نیز به جمع شهدا بپیوند و خانوده محترم روستا پور باعث افتخار و سربلندی کشور اسلامی شوندو دو شهید عزیز و گرانقدر را تقدیم اسلام کنند. آنها شهید شدند تا عزّت و سعادت ما باقی بماند و انشاء الله ادامه دهندگان ره آن عزیزان باشیم.

===============

به نام خداوند جان آفرین

حکیم سخن در زبان آفرین

 

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : شاهین روستاپور

تاریخ تولد: ۱۳۴۷

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵

عملیات کربلای ۵

تحصیلات : سیکل

شهید عزیز شاهین روستاپور وقتی برادر رشیدش شهید بهمن روستاپور به شهادت رسید ۱۴ سال بیشتر نداشت، او مصمم بود که راه آن شهید بزرگوار را ادامه بدهد، بسیار مؤمن و در انجام دادن کار پر تلاش بود. علاقه ی فراوان به نماز و روزه و حضور در مسجد از صفات وجود شهیدش به حساب می آمد. با اقوام و دوستان مهربانی می کرد و به پدر و مادر

خود بسیار احترام میگذاشت، علاقه فراوانی به حضرت امام (ره) داشت و از اعضای فعّال بسیج بود

در عملیات کربلای ۴ تا نزدیک بصره پیش رفت و همرزمان او رشادت این نوجوان عزیز را از یاد نمی برند. وقتی در آبادان مجروح شد و ترکشی به سرش اصابت کرد او را به بیمارستان مشهد اعزام کرده بودند مسئولان بیمارستان هرچه از او می خواهند که خبر سلامتی خود را به خانواده اطلاع ،دهد شهید بزرگوار شاهین می گوید وضعیت اقتصادی پدرم خوب نیست و از طرفی نمی خواهم آنها را ناراحت کنم انشاء الله وقتی بهتر شدم خودم به شیراز می روم و خانواده ام را ملاقات می کنم.

شهید شاهین آنقدر بزرگوار بود که در اوج ناراحتی و درد حاضر نشد پدر و مادر و خانواده اش برای عیادت او به زحمت بیفتند، پس از بهبودی نسبی به شیراز برگشت او به منزل می رود مادر و اعضای خانواده به شدت متأثر می شوند و گریه میکنند چرا که متوجه می شوند، ترکش صدامیان کافر به سر او خورده طوریکه گوش او را از بین برده و برای مداوای مجدد باید به بیمارستان برود.

عشق به خدا و پاسداری از دین و عزّت و مملکت و ناموس، لحظه ای او را آرام نمی گذاشت و باعث شد پس از بهبودی نسبی دوباره به جبهه بر گردد.

شهید روستا پور بعد از رشادت فراوان در کربلای پنج به لقاء الله رسید و در جوار برادر شهیدش در محضر خدا حضور یافت و افتخاری دیگر برای خانواده و ملت اسلامی گردید .

فراموش نکنیم برای تصوّر بزرگی کار آنها، صبر و استقامت پدر و مادر، سن نوجوانی و عشق آنها را برای یک لحظه باز از ذهن خود بگذرانیم و قدر و منزلت آنها را بدانیم و از خدای بزرگ بخواهیم که توفیق عنایت کند تا راهشان را ادامه دهیم.

+++++

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات

۰ نظر ۱۱ دی ۰۲ ، ۰۰:۰۲
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء و الصدیقین

شهید مهدی بیرامی
نام پدر: اسد
ولادت : 29-11-1343 تهران
شهادت : 23-1-1362 شرهانی
آرامگاه : تهران - بهشت زهرا - قطعه:28 ردیف:108 شماره مزار:17

به نقل از سایت نوید شاهد : شهید مهدی بیرامی بیست و نهم بهمن 1343در شهرستان تهران چشم به جهان گشود. پدرش اسد، در بیمارستان کار می کرد و مادرش شهربانو نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته تجربی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم فروردین 1362، با سمت آر پی جی زن در فکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به سر شهید شد. مزار وی در بهشت زهرای تهران واقع است.

۱ نظر ۱۰ دی ۰۲ ، ۱۱:۳۶
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : منصور زارعی

تاریخ تولد ۱۳۴۴

تاریخ شهادت : ۱۳۶۴

ترور ناجوانمردانه توسط منافقین در دادسرای انقلاب اسلامی مرودشت

تحصیلات : دوم دبیرستان

شهید عزیز منصور زارعی در سال ۱۳۴۴ به دنیا آمد، دوران کودکی را در سختی و زندگی عشایری گذراند و در سال ۱۳۵۰ دوران ابتدایی را در سیوند به پایان برد و ضمن کار موفق شد دوره راهنمایی را نیز با موفقیت پشت سر بگذارد. از زمانی که خود را شناخت اهل نماز و مسجد و از حامیان انقلاب اسلامی بود. برای ادامه تحصیل به مرودشت رفت و دوران دبیرستان را در مدرسه دکتر شریعتی ادامه داد. شهید منصور زارعی سال ۱۳۶۳ به خدمت مقدس سربازی رفت و سال ۱۳۶۴ در حالیکه ۲۰ سال از سن او گذشته بود در دادسرای انقلاب اسلامی مرودشت به شهادت رسید . مردم غیور و همیشه در صحنه پیکر مطهر او را تا گلزار شهدای سیوند تشییع کردند و پیکر مطهرش در جوار دیگر شهدای گرانقدر آرام گرفت.

دوستان و همرزمان و هم کلاسی های شهید بزرگوار منصور خاطرات خوب با او بودن را فراموش نمی کنند . خوش اخلاقی و رعایت ادب و احترام به دیگران، تواضع نسبت به پدر و مادر و خانواده، علاقه ی به تحصیل و انجام کار سخت و دشوار از خصوصیات بارز این شهید عزیز بود. مسجد را سنگر ایمان و مدرسه را مرکز علم آموزی دانست . توصیه جدی او به خانواده و دوستان حضور در مسجد ، خواندن نماز جماعت، احترام به دیگران ، دستگیری از فقرا و مستمندان بود .

دانش آموزان خوبی ها و فروتنی و بزرگواری او را در دوران تحصیلی فراموش نمی کنند.

شهید منصور زارعی تربیت یافته انقلاب اسلامی و گوش به فرمان رهبر کبیر انقلاب بود و از هیچ کوشش در راه پیروزی انقلاب اسلامی دریغ نورزید.

تلاش و زحمات او در طول مدتی که در کردستان بود بر همرزمان و نزدیکان پوشیده نیست.

در حقیقت ، مرگ این عزیزان اگر به شهادت ختم نمی شد باید افسوس می خورد، اما امروزه مردم ما به این شهدای گرانقدر افتخار می کنند که شایسته شهادت بودند و مرام و اخلاق و عقاید آنها بوی خدایی داشت و همنشینی با بهشیتان را فریاد می کردند . امروزه نام روستای کوچک منصور آباد بر گرفته از نام پر افتخار این شهید سعید است.



نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۰۸ دی ۰۲ ، ۲۱:۴۵
هیئت خادم الشهدا

بسم رب الشهداء و الصدیقین

محمدهادی گل تاجی
نام پدر: جواد
تاریخ تولد: 6-1-1344 شمسی
محل تولد: فارس - شیراز - شیراز
تاریخ شهادت : 7-4-1391 تفحص شهدا – جنوب

با سلام و عرض ادب ...... با توجه به اینکه انتشارات هدهد برنامه صلواتی زندگینامه نویسی برای شهدای گرانقدر چندین شهرستان و شهدای گرانقدر شهر سیوند را در دست اقدام دارد از تمام خانواده های معظم شهدا و همرزمان و اقوام شهدای گرانقدر سیوند تقاضا می شود هر گونه اطلاعاتی از هر کدام از شهدای عزیز منطقه ولایتمدار سیوند مخصوصاً سردار شهید محمد هادی گلتاجی، از شهدای گرانقدر تفحص، دارند با تلفن 09176112253 صادقی، تماس بگیرند تا با توجه به سؤالات مصاحبه اقدامات لازم و هماهنگی برای مصاحبه با آنها به عمل آید. به یاری خداوند به زودی تدوین زندگینامه شهدای بزرگوار سیوند با کمک فرهیختگان سیوند شروع خواهیم کرد....انشاءالله تعالی

۰ نظر ۰۸ دی ۰۲ ، ۲۱:۴۵
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : رحمت الله زارع

تاریخ تولد : ۱۳۴۳

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵

عملیات : کربلای ۴

تحصیلات : دیپلم

شهید رحمت الله زارع از رزمندگان سلحشور اسلام و عاشق دین و بنده خدا و وجودش در حقیقت رحمت خدا بود . در قسمتی از وصیتنامه اش می نویسد : خدایا از رحمت تو نا امید نیستم و از تو می خواهم که با فضلت با من رفتار کنی نه اینکه با عدلت ، معبودا اکنون که پشت به دنیا کرده ام و او را سه طلاقه کرده ام از تو می خواهم که همانند حر ریاحی با من رفتار کنی و شهادت در راهت را نصیبم کنی....

حقیقت این کلمات نشأت گرفته از نهضت جاوید کربلاست. چگونه می شود جوانی بیست ساله به درجه ای از رشادت، علم، تقوی و اخلاص برسد که اینچنین متواضعانه به دنیا و دنیا داران پشت کند و در عشق رسیدن به معبود لحظه شماری کند ؟ همین کلام بس که شهید رحمت الله در حقیقت

رحمتی از سوی خدا برای پدر و مادر و همرزمان و همشهریان و دوستانش

٦٣

 بود. جدیت در کار و عشق به تحصیل و خضوع و خشوع او در مقابل پروردگار و خدمت به بندگان خدا از او الگویی ساخته بود که تا زمان شهادت ناشناخته باقی ماند. نماز اول وقت و شرکت در مجالس اهل بیت (ع) از ملکات رفتاری او بود. شهید زارع عاشق ابا عبدالله (ع) حامی دین و مستضعفین و دشمن منافقین و مهربان و با اخلاق نسبت به مردم و همرزمان بود .

او در وصیت نامه اش می نویسد : ما که در این دنیا هیچ چیز نداریم بگذار قبر هم نداشته باشیم....و شاید به همین دلیل بود که پس از ۱۱ سال جسد مبارکش پیدا شد و بعد از هجران فراوان پیکر مطهرش تشییع شد و در جوار شهدا قرار گرفت. شهید عزیز با همۀ مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می کرد، از کار کردن خسته نمی شد. او از درس خواندن فاصله نگرفت و تمام سختی را پذیرفت تا جایی که در رشته دبیری دانشگاه پذیرفته شد اما رفتن به جبهه را بر هر کاری دیگر ترجیح داد تا در سال ۶۵ به درجه رفیع شهادت نایل گردید .

او فقیران و نیازمندان را یاری می داد و همیشه در سلام کردن پیشی می گرفت و به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت، شهید

بزرگوار یار و غمخوار دردمندان بود و در وفای به عهد کوتاهی نمی کرد.

++++
نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۰۸ دی ۰۲ ، ۱۶:۵۶
هیئت خادم الشهدا

شهید عزیز و فداکار

نام و نام خانوادگی : علی اکبر سجادیان

تاریخ تولد ۱۳۴۶

تاریخ شهادت : ۱۳۶۵

عملیات کربلای ۴

تحصیلات : سیکل

شهید علی اکبر سجادیان مانند سایر شهدا از دوران کودکی در خانواده ای متدین ، با تقوا، اهل نماز و مقید به انجام تکالیف الهی رشد کرد. بسیار مهربان، اهل درس و عبادت و علاقمند به کار بود. در کنار پدر زحمات فراوانی متحمل شد و نجاری را از پدر آموخت.

همراه با پیروزی انقلاب و سن کم و نوجوانی از حامیان انقلاب و همواره گوش به فرمان رهبر کبیر انقلاب بود.

با زحماتی که می کشید به خانواده یاری می رساند و به آنها احترام فروان می گذاشت.

 با این که برای رفتن به جبهه شرایط سنی را نداشت اما روح متعالی او نشستن در کناری آرام و دور از هیاهو را نمی پذیرفت و به هر شکل بود راهی جبهه های

حق علیه باطل شد. با صله رحم ادای تکلیف می کرد و هر کمکی از دستش بر می آمد نسبت به نیازمندان انجام می داد. نماز اول وقت ، تلاوت قرآن و رشادت و بی باکی او زبانزد همگان است.

نوع شهادت او یاد آورشهدای کربلاست که این سعادت نصیب هر کسی نمی شود. شهید عزیز در گوشه ای از وصیت نامه اش می نویسد: دنباله رو راه شهدا و همیشه در صحنه باشید، از گرانفروشان می خواهم دست از این عمل غیر انسانی بردارند چون عاقبت خوبی نخواهند داشت امیدوارم خداوند شما و من را ببخشد و جای همه ما را در کنار دیگر شهدا قرار دهد و ما را در آخرت پیش پیامبر اسلام و سرور شهیدان امام حسین (ع) سر بلند گرداند....

اگر با چشم دل به این روحیات و خصوصیت الهی و انسانی نظر کنیم ، باید به حال خود گریه کنیم و به مقام شهدا غبطه بخوریم. امید است که با یاد شهدا به خود آمده و از غفلتی که در آن غرقیم بیرون بیائیم که به زودی باید کوچ کرد و

چه قدر مسیر سخت و وحشتناک است و باید از خدا کمک طلبید....

++++++

نیاز به عکس و اطلاعات بیشتری از این شهید بزرگوار داریم. لطفاً تماس بگیرید ۰۹۱۷۶۱۱۲۲۵۳ صادقی
نثار ارواح مطهر شهدا صلوات. هدهد

۰ نظر ۰۸ دی ۰۲ ، ۱۶:۵۶
هیئت خادم الشهدا